۶ پاسخ

بچت یه ماهه اصلا سرخود دارو نده خیلی خطرناکه بنظر من دکتر عوض کن یه دکتر فوق تخصص دیگه ببر ببین نظر اون چیه هر چی حرص بخوری فکرای منفی بکنی کاری از پیش نمیره

سلام عزیزم انشاالله خدایی که بهت بخشیدش خودش به بهترین شکل ممکن مراقبش باشه واز همه مهمتر انشاالله خدا بهت آرامش بده که الان بهترین چیزه برات،بچه ماشاالله سالمه این افکار مسموم دیگرانه که بچه رو مریض می‌کنه. متوکل خودش باش هم بچه بهتر میشه هم زندگیتون گل من.

و اینکه الان مگه قرن بوقه که بچه نمونه اگه خدایی نکرده مشکلیم داشته باشه با کمک دکترا و به امید خدا زود زود خوب میشه

اصلا نترس کلا بچه اوایلش پر قر و فره آسون نیست نوزاد داشتن همیناس که مادرارو از پا در میاره همیناس که بهشتو گذاشتن زیر پات مامان گلی یکم صبور باش عین برقو باد به خوشی میگذره انشاالله 😘

عزیزم اصلا نگران نباش گاهی بچه ها ب دنیا ميان اين حالت رو دارن بازم دکترت رو عوض کن حتما ی راهی داره واس کولیکش اصلا نگران نباش چون پس من کولیک خیلی شدید داشت تا 6 ماهگی همینجوری بود مدام گریه میکرد خودشو کش و قوس میداد شیر نمی‌خورد خیلی دکتر بردم اما کولیک راه درمان نداره خودش کم. کم خوب میش فقط با قطره میش یکمی آروم کرد بچه رو،

عزیزم وقتی دکتر خودش دارو نمیده ببر یه متخصص اطفال
با غصه خوردن و این حرفا کاری پیش نمیره

عزیزدلم اول اینکه ترشح بینی سبز رنگ رو دختر منم داشته کلا بچه های توی این سن تا شش ماهگی مریض نمیشن چون دارن از شیر مادر تغذیه میکنن و شیر مادر بر اساس نیاز بچه آنتی بادی ترشح میکنه دوما مگر فامیلتون استغفرالله از پیش خدا اومده پسر دایی منم هشت ماهه به دنیا اومد ریه هاش کامل نشده بود همش دستگاه بخور توی خونه روشن تا بتونه نفس بکشه دائم این بچه مریض همه میگفتن این نمیمونه ولی الان نه ، ده سالشه مگر موندن دور از جون مردن به ایناس.... فقط دست خداس اگر روزیش به این دنیا باشه هرطور شده خدا نگهدارش هست

عزیزم قوی باش خودتو نبازد به حرف دیگران توجه نکن و با شوهرت بحث نکن تمام وقتتو بزار واسه بچت ؛ اگه دکتر میگه چیزی نیست یا بدون دارو خوب میشه نگران نباش خوب میشه طبیعیه ولی باید حواست بهش باشه میتونی بیبی کر یا پدی لاکت بهش بدی اگه کولیک هم داره ماساژ بده

سوال های مرتبط

مامان امیر 💙 آراد 🩵 مامان امیر 💙 آراد 🩵 ۲ ماهگی
پارت سوم تجربه سزارین یهوی
از من nstگرفتند و اینکه به من گفتش که لباساتو در بیار می‌خوای معاینه کنیم بعد از اینکه معاینم کردم فهمیدن که دو سانت باز شده بوده رحمم
به خاطر کار زیادی که این چند وقت انجام داده بودم رحمم باز شده بود این دردهای خیلی شدیدتر که شده بود به خاطر همین
همراهمو صدا کردن همراه که اومد دیدم دستش لباس و این وسیله‌ها هستش بعد گفتم اینا مال چیه گفت خب گفتن که باید بستری بشی گفته بودم بستری بشم و سندمو وصل کردم و رفتم بالا
رفتم بالا که برم اتاق عمل بعد همش از من می‌پرسیدن تو به خاطر تاریخ رند اومدی تو به خاطر تاریخ رند اومدی همه این سوال از من می‌پرسیدن
این تاریخ رو دوست داشتم ولی چون دیگه دیر رسیده بودم می‌دونستم که به شیش شهریور نمیخوره
رفتم بالا و همه خیلی خوب بودن و خوش اخلاق بودن به جز یه خانومی که هیچ وقت نمی‌تونم از این رفتارش بگذرم منو دید برگشت گفت به خاطر تاریخ رند اومدی تو گفتم نه الان دیگه ساعت ۱۱:۳۰ ۱۲ تا من بخوام زایمان بکنم مطمئناً از ششم رد میشه
برگشت با یه لحن تحقیرآمیز من گفت بله از میکاپی که کردی از بوی عطر و ادکلنی که به خودت زدی از لباس‌های قشنگی که پوشیده بودی موهایی که بستی معلومه که اصلاً به خاطر همین تاریخ روند نیومدی
دلم خیلی شکست زدم زیر گریه زدم زیر گریه منو بردم تو اتاق از شدت استرسی که بهم وارد شده بود ضربان قلبم بیش از حد بالا بود چون تیروئید پرکارم داشتم برام خطرناک بود
و اینکه شروع کردم به زدن آمپول به کمرم خیلی ترسم از این آمپول بود ولی خداروشکر خیلی راحت بود دست اون دکتر واسم خیلی سبک بود آنچنان که بگید درد و اینکه مثلاً چیز بشه نداشتم