۵ پاسخ

آره من بیشتر وقتا پیش مامانمه شش ماهه بودم سه روز کامل رفتم کربلا تنه‌اش گذاشتم ..ده ماهه هم بود دو روز با شوهرم رفتیم مسافرت تنه‌اش گذاشتم نگران نباش مامان هامون از خودمون بیشتر مواطبن

اگه خیلی واجب نیست و تاخیر انداختنش سلامتیتو به خطر نمیندازه ۵،۶ماه دیگه صبر کن...در مورد اضطراب جدایی و ذلبستگی ایمن مطلب بخون

اخی عزیزم خیلی سخته عب نداره این روزای سختم چشم رو هم بزاری میگذره حالت بهتر شد از بیمارستان باهاش تصوری حرف بزن بزار ببینتت بگو مامان زود میاد پیشت

نگران نباش حتی ممکن وابستگیش بهت بیشتر بشه

سلام عزیزم نگران نباش اصلا شما رو یادش نمیره🥰،من دخترم رو یک هفته پیش مامانم گذاشتم چون مریض شده بودم و نمیخواستم اون از من بگیره،دختر من هم به من وابسته نیست زیاد

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۱ ماهگی
درد دل مادرانه


مامانا پسر من ۱۰ماهشه و خییییلی بهم وابسته ست البته اینطور نیست ک دیگه بغل کسی نره ولی منو به هرکسی دیگه ترجیح میده از این بابت ناراحت نیستم خودمم دوست دارم ولییی مشکل اینجاست ک اصلا نمیتونه خودش تنها بازی کنه یا نهایت دو دیقه کنار اسباب بازیاش باشه یا هرچیزی سرگرمش کنه
تو خونه فقط من و پسرم هستیم
خودمم سرکار میرم تقریبا هرروز یه شیفت نیستم باید بچمو بذارم پیش مادرشوهرم طبقه بالامونه
دیگه خودتون میدونین کارای خونه چقدددد زیاده
از غذا پختن خودمون و بچه و لباس شستن خودمون و بچه و تمیزکاری و نگهداری بچه و..‌.
ینی من استراحت ندارم فقط وقتی پسرم بخوابه اونم چون خوابش خییییلی سبکه نمیتونم هیچ کاری کنم منم میخوابم
البته خداروشکر شوهرم کمک میده بعضی وقتا شب ناهار فردامونو درست میکنه یا ظرفا رو میشوره
ولی خب اونم میره سرکار میدونم گاهی خیلی خسته میشه.
چندباری شده عصبانی میشه بهم میگه تو چطور نمیرسی کاراتو بکنی یا مگه همه مردم چجوری ان؟ یا مگه فقط ما بچه داریم
خیلی ناراحت میشم
خدا شاهده خیلی وقتا با بچه تو بغل کارامو میکنم حتی ظرف میشورم اگه مجبور شم
ولی واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم
یه راهکاری بدین🥺🥺🥺🥺💔
بچه رو دیگه بالا نمیبرم چون نصف روز اونجاست میگم وقتی خودم هستم خونه باشه حداقل