۱۵ پاسخ

الهیییی عزیزم🥲این روزاام ان شاءالله زودتر به خیریت بگذره نی نیامونو صحیح و سالم بغل بگیریم😍خستگی این روزا یادمون بره🥰😍😘نمیدونم چرا این ماهای آخر نمیگذره اصلا🥲😮‍💨

الهی بمیرم غصه نخور
ان شاءالله زودتموم‌میشه این چندوقتم

منم قبل بارداری ۸۰ کیلو بودم الان ۹۶ هستم خواهر ببینم کی خوبه

من از ۷۵ ب ۹۲رسیدم 🙂 بعد زایمان شیردهی داشته باشیم خیلی زود لاغر میشیم نگران نباش

غصه نخور منم ۲۰ کیلو اضافه کردم انشالله بعد زایمان کم میکنیم 😊

منم ده کیلو اضافه کردم خیلی سخته واقعا همه باهاش دستو پنجه نرم میکنیم انشاالله بگذره زودتر

ازمایش دفع پروتئین ندادی ؟؟؟

من از الان ۱۱کیلو وزن اضافع کردم تا اخراش خدا بدونه چند اضافه میکنم

به خاطر دیابت هم میشه اضاف وزن فکر کنم..ان شاءالله به سلامتی بگذرونی و نینی سالم بغل کنی

عزیزم به این فکر کن که چند وقت دیگه دخترکوچولوتو بغل می‌کنی نباید به این چیزاش زیاد فکر کنی من ورمم طوریه که تا زانو میاد و شاغل هم هستم و مشکل کفش هم دارم تو بارداری اولم مجبور بودم تو محیط کار دمپایی پام کنم😅 همه این روزا میگذره و میشه خاطره و کلا یادت می‌ره و دوباره هوس بچه می‌کنی😂😁

منم مثل شمام 😂 ۲۰ کیلو تا الان فقط اضافه کردم سنگینم ورم دارم اعصابم خورده گرما اذیتم میکنه و هزار مشکل دیگه

باورت میشه منم همین الان داشتم از درد پا گریه میکردم 😪😪به سختی مجبورم کارای خونه کنم خیلی اذیتم

من ده کیلو اضافه کردم ولی خیلی سنگینم

انشالله این دوماهم ب سلامت میگذرونی عزیزم
صندل پات کن سایز بزرگ

ان شالله زودی برات بگذره
چقدر سخته ۲۰ کیلو اضافه کردن

سوال های مرتبط

مامان لیلی و نیکان🩷🩵 مامان لیلی و نیکان🩷🩵 ۱ ماهگی
از خودم و از همه چیم دیگه زده شدم. درد شدیییید لگن. درد شدید سیاتیک. تهوعی ک همچنان ادامه داره. سوزش سردلی ک ول نمیکنه. هییییچی نمیتونم بخورم و رسما دارم وزن کم میکنم اونم دقیقا ماه نهم ک ماه وزن گیری بچست. نمیدونم چیکارکنم. کلافه کلافه ام. تو این شرایط چون نمیتونم چیزی بخورم بدنم خیلی ضعیف شده و سرما خوردم.همش سرفه و نفسم بالانمیاد. دماغمم اویزونه😪
با این حال نمیتونم خونه رو کثیف ببینم و هی دارم تمیزکاری میکنم. دختر ۳ساله هم دارم و باید به فکر‌اونم باشم.چندین ماهه شبا نخوابیدم و دیگه دم صبح از درد انقد گریه میکنم تا سبک شم و بخوابم. دلم میخواد به دکتر بگم ۳۷هفته زایمانمو اوکی کنه چون واقعا دارم جون میدم دیگه. از یه طرف میگم خب حیفه یهذهفته هم روش بیاد و بچم جون بگیره بعد. بارداری اولمم درد داشتم ولی دیگه نه اننننقد. این بارداری من اففففتضاح بود. ویاری ک ولم نکرد. من هییییچوقت دلم برا بارداری تنگ نمیشه. هر روزش با درد و گریه از رو ناچاری گذش. فقط بازم میگم خدایا ده برابرم بشه دردام به جون میخرم فقط با اینهمه سختی بچه ام سالم باشه وقتی به دنیا اومد. هیچی دیگه نمیخوام. همه اینا فدای یه تارش. اما جدا پدرمو دراورد این فسقل🥲
خواهرش خیلی خانم بود ولی☹️❤️