خدایا من چقدر خستمه چقدر از خودم متنفرم دوس دارم سر ب بیابون بزنم کسی رنگم نبینه از زندگی ناامیدم برام دیگه معنی ندار باشم
هیچ چیزی و هیچ کسی رو نمی‌خوام فقد یک خواب عمیق و ابدی خدایا گناهم چیه از زندگی سیرم کردی من ک خوشحال بودم زایمان کردم گفتم خدایا شکرت مثل زایمان قبلی افسردگی نگرفتم
تا چند روز بعد زایمان دوم چقدر خوشحال بودم با وجود اون همه بخیه و درد من لذت می‌بردم از بچه هام و زندگی الان رو من چی شده یک هفته هست عذاب میکشم می‌خوام خودم از این زندگی راه کنم
بچه هام بسپارم و برم دیگه از ناراحتی زیادی قلبم درد می‌کنه از غذا موندم هیچی برام لذت و شیرینی ندار غصه و غم های چندساله ذهنم دوباره درگیر کرده
من سیرم غم ها سیرم کرده ناامیدی خدایا چرا گریه هام بند نمیاد 😞😭😭

بلند شو وضو بگیر به خودت بیا ، مگه حضرت فاطمه زهرا مادر بالا سرشون بود مگه کمک دست داشتن 3 تا بچه قد و نیم قد و تو سن کم بزرگ کردن . اونم بی هیچ امکاناتی
بچه رو بغل کن بوسش کن نازش کن
تو الان پناه تو تا بچه هستی
مگه همه ما الان کمکی داریم؟
من بچه دو روزه ام و از دست دادم داغ بچه ندیدی بدونی چه عذابی.
بلند شو گناه اون بچه . یکسره ذکر بگو یا الله یاعلی یا فاطمه زهرا
شبم همسرت اومد بهش بگو فورا ببر دکتر بهت دارو بدن تا از این بدتر نشدی.

اصلا ناراحت نشو‌ و به خودت دلداری بده… منم هرازگاهی قاطی میکنم محیط رو عوض میکنم میرم جلو پنجره چند تا نفس عمیق میکشم جلو آفتاب وایمیستم و ی کاری میکنم خلاصه از سرم فک های منفی بره و هی به‌خودم جملات مثبت میگم تا آروم تر شم

عزیزم من خودم مادر دارم چندتا بردار خواهر ولی نمیتونم دردم بگم بهشون نزدیک زایمانم دارم بدترین روزام میگذرونم دلم میخواد فرار کنم .یک دختر کوچولو دارم که بینهایت وابسته ام پای رفتنم بریده .موندم خفت و خاری دارم میکشم

خانوما لطفا قضاوت نکنید ناشکری نمیکنه افسردگی داره بنده خدا دست خودش نیست، چرا همش میگید بقیه آرزوی بچه دارن یا میگین من بچه از دست دادم یکم درک داشته باشین، بنده خدا اومده بهش دلداری بدین نه ابنکه قضاوتش کنید

عزیزم بهتره دارو ضد افسردگی بخوری .من سه ماه اول بارداری همش دلم میخواست خودم از پنجره پرت کنم

عزیزم اینا بخاطر هورمون هاست من که الان حامله ام هنوز سه ماه اول افسردگی گرفتم سه ماه دوم خوب شدم الان دوباره تو سه ماه سوم اومده سراغم تا میام در مورد یه چیزی حرف بزنم بغض گلومو میگیره میخام گریه کنم همش اشکم میاد بزور جلو گریه مو میگیریم یا حتی نمیتونم حتما باید اشکم سرازیر شه دست خودم نیست من درکت میکنم چه حسی داری خیلی سخته من الان فقط دعا میکنم بعد زایمان دیگه افسردگی سراغم نیاد چون تو حاملگی خیلی افسرده شدم الان فقط منتظرم دختر قشنگم بیاد.... اینا گذرا هستن ان شاء الله تا چند روز دیگه حالت خوب میشه فقط تو خونه تنها نمون برو. بیرون با دوستی یا همسرت یا همسایه رفت آمد کن که حالت بهتر بشه گلم....

منم از شما بدترم میگن طبیعیه زیاد بهش فک کنی بدتر میشی خودتو سرزنش نکن خودت به خودت امیدواری بده اگه خواستی شمارتو برام بفرست بهات تماس بگیرم با هم دوست شیم شاید حالمون بهتر شه

عزیزم تا یکماهگی سخت دیگه یکم راحت تر میشی،درکت میکنم تنهایی واقعا سخت...خواهر نداری؟همسرت کمک نمیکنه بهت؟سعی کن قوی باشی افکار منفی از خودت دورکن همه چیو مدیریت کن عصرا دوتاشون بردار بزن بیرون از خونه بچهات گناه دارن...بزرگ براش کارتون بزار ببینه کوچیکه هم خوابوندی دیگه خودت برس...

من از همين الان افسرده شدم و اعصابم خرابه، از هر طرف هم فشار مياد بهم كه اگه بخوام بگم كلي بايد بنويسم،اين شرايط و هورمونا هم كه بيشتر فشار مياره، فقط دلم ميخواد فرار كنم،زندگيه ديگه ،هيچكاري نميشه كرد،آدم زبون نفهمم دورو برت باشه كه بيشترم فشار مياد

آخه این افسردگی بعد زایمان دیگه چه کوفتیه بخدا

من هم همین توری هستم از دستو شوهرم خستم ولی بخاطره پسرم می سازم چون پسرمو خیلی دوست دارم

قربونت برم درکت میکنم منم سر زایمان اولم دچار اندوه بعد از زایمان شدم
مدام گریه میکردم و اصلا از نوزادی دخترم هیچی نفهمیدم
ب خودت حق بده ، خسته شدی
اجازه بده اشکت بیاد
با کسی حرف بزن و سبک بشو
بدون این حال بدت میگذره ، همیشگی نیست

الهی دورت بگردم آخه چرا انقد به چیزای منفی فکر می‌کنی با یه مشاور حرف بزن قربون پاهای کوچولوت برم به بچه هات نگاه کن چقدر مظلومن چطور دلت میاد اونارو به کسی بسپاری پاره ی تنت هستن بتو نیاز دارن لباس های شاد بپوش با آدمای شاد ارتباط بگیر خودتو سرگرم کار کن آهنگ شاد گوش کن و توکل کن به خدا دعا بخون ذهنتو خالی کن از هر افکار منفیه

وااااا😐😐😐عزیزم خدا بهت بچه سالم داده این کارا چیه؟؟؟؟!!!!😳من آرزومه جای شما باشم

منم اینجورم عزیزم هی با شوهرم بحثم میشه داغونم کلا از زندگی بخدا ولی میگذره همچی

چرا ناشکری میکنی خواهر یکی در حسرت بچه خودشو به آب و آتیش میزنه بعد شما اینطور ی رفتار میکنی خدا قهرش میاد نگو اینطوری
خدا رو شکر کن بچه‌ هات سالم اند زیر بال و پرت اند کنارت هستند و انشالله عاقبت بخیری بچه ها مون رو ببینیم

منم‌ مثل‌ خودت‌ بودم‌ دخترمو‌ بغل‌ می‌کردم‌ با‌ اون‌ حرفه میزدم‌ یکم‌ اروم‌ میشدم‌ ولی‌ علان‌ خوبم‌ یکمی

حتما برین دکتر اگه طاقت نداربن که دورش بگذره

افسردگی بعد زایمان گرفتی

الهی منم مثه تو امیدم فقط پسرمه الان 🥹

میگن که همه ی این احوالات طبیعیه و میگذره.چون خودمم دقیقا درگیرشم

عزیزم
شما دچار افسردگی شدی
بهتره با یه مشاور صحبت کنی
این رو بدون که این شرایط برای همه خانمها ممکنه پیش بیاد و بخاطر تغییرات و افت شدید هورمون هاست
تنها نمونی بهتره