سلام مامانا کیا بامادرشوهراشون قهرن؟؟؟؟واکنش خودتونو اونا چطوری ؟؟؟؟
فرزند
سرماخوردگی
تب
سرفه

قهرنیستیم اتفاقا تو ی کوچه هم هستیم ولی رفت وامد درحدسالی۳_۲بار اونم اعیاد یامهمونیهاشون میرم.خانواده شوهرمم ن زنگ میزنن ن میان.(خداروشکر🤲)

قهر نیستم ولی کاری هم به هم نداریم

من قهرم شدید حتی عمل کرد نرفتم اگه مجبور بشم برم بهش میگم بخاطر تو نیومدم فقط اومدم که بد نگی من عمل کردنی اومدم پیشت تو نیومدی اونم اگه مجبور بشم میرم

من قهرمی کنم چندوقتم اصلن نه میرم خونشون نه اونابعدچندوقت مادرشوهرم خودش زنگ میزنه خوب منونمی بینی خوشحالی منم میگم اره خداروشکرامرتون؟دوباره میادمیره مجبورمیشم باهاشون آشتی کنم البته بگماتوآشتیم هرسه ماه نهایتا درحددوساعت میرم خونشون یااصلن بهشون زنگ نمیزنم

دیدی پایین متن مون ی سطل زباله است آدمایی که باعث آزارمون میشن حالمونو بد میکنم بایست بندازیم تو سطل زباله حذف کردن ی سری آدما کافی واقعا تو زندگیمون

ترکیده جوریه که اصلا بهشون فکر نمیکنم از زندگیم کل خانواده شوهر حذف کردم من از کسی زخمی بشم کلا دور اون ادمو خط میکشم حوریه که اصلا بهشون فکر نمیکنم حالم بهتر میشه ی مدت میونمون بد شد جوری که من نمیحرفیدم باهاشون از دق می کردن خوشم تیکه بارم میکردن منم فقط سکوت ترجیح میدادم همینکه شوهرم پشتم بود کافی بود دهنشونو بست راحت شدم از‌دسشون الآنم بودو نبودشون برام مهم نیست