مامانا ساعتایه ۶ بود در خونمون باز بود و دخترم تو کوچه وایساده بود گریه میکرد حوصلش سر رفته بود
رفتم کنارش نشستم یکدفعه یه خانومه روانی چشماشو کج کرد و اومد سمتم
این خانوم روانیه رو سه هفته پیش با شوهرم می‌خواستیم سوار موتور شیم بریم اومد سمتمون سر زبونش میگرف مث دیوونه ها شوهرم باهاش تند برخورد کرد و سریع با موتور رفتیم
تا ون وقت تو کوچه نمی‌رفتم از شدت ترس
امروز این روانی چشاشو کج کرد و اومد سمتمون و سریع درو بستم
زد به درو فوشم داد
دندوناش زرد و موهاش پسرونه ای و یه چادر میپوشه حتی دستاش معلوم نیس
اینقد ترسیدم دستم خورد به دیوار کبود شد شکمم درد گرف و تمام بدنم می‌لرزید
زنگ زدم شوهرم
سریع زنک زد صابخونه اومد تو کوچه رو نگاه کرد فرار کرده بود
اومدم خونه مادرشوهرم
خیلی درد دارم میترسم برم خونه دوباره فردا بیاد دم در
دسشویی رو حیاطه میترسم حتی برم دسشویی بنظرتون برم خونه یا همینجا بمونم ؟ جایه دیگه ای ندارم بخدا خیلی میترسم 😭

۱۰ پاسخ

حتی بوی دهنش و تنش و حس کردم
بنظرتون ادمی که عادی باشه اینقدر نزدیک میاد ؟
قشنگ معلومه روانیه باید شوهرم هر جور شده پیداش کنه

وقتی اومد زنگ بزن پلیس و بیمارستان روانی بیان ببرنش
معطلش کن تا برسن بیان ببرنش

دیگ دخترت نزار بیرون تنها خطرناکه توکوچه نرو تاپیددش کنید

چرا شوهرت باهاش بد برخورد کرد؟؟؟

حالا چ مرگشه اینجور نگاه میکنه میخواد بیاد سمتتون چیکار کنه؟

بااین تعریفایی که کردی انگار فیلم وحشتناک دیدم امشب تنهام میترسم 😑😑این چی بود من خوندم

زنگ بزن ۱۱۰ گزارش کن ،اگه تو محل زندگی کنه، احتمالا همسایه ها آدرسشو داشته باشند ،

عزیزم منم ترسیدم والا خدا کنه دیگه نیاد ت ذهنم نه نرو خونت بزار شوهرت پیداش کنه

اگر استرس داری امشب بمون تا شوهرت بیاد

اونصری قبلی اینجوری بر خورد کرد تا چن روز تو خواب میترسیدم از قیافش

سوال های مرتبط