۵ پاسخ

من بعد ۳،۴ پاهگی تازه اینجوری وابستش شدم تو دو سه ماه اول خیلی اذیت شدم

من ک شبا بچم مامانم نگه میداره من خوابم روزا هم واسه خودم میرم بیرون و گردش با پسر بزرگم

پس چرا من حس میکنم هیچ حسی به بچه م ندارم

عوارض زایمانت گلم خوب میشی من بچه اول اینجور بودم

منم اینجوری ام دوست ندارم کسی بهش دست بزنه یا بغلش کنه . من بچه اولمه

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۱ ماهگی
سلام مامانا من الان ۲۵ روزی هستش که زایمان کردم ، تا چندروز پیش حال روحی خوبی نداشتم البته الان هم کمی حالم بد میشه ، تا دوهفته خونه ی مادرم بودم، طبقه ی بالای خونه مادرشوهرم زندگی میکنم و ایشون هم از ذوق و لطفشون گفتن بیا اینجا. منم چون حال روحی مناسبی نداشتم گفتم خونه ی خودم بالا نرم. تنها نباشم بهتره . الان هم مادرم اومده خونه ام کنارمه . شما ها تا کی این حال استرس و بی حوصلگی باهاتون بود؟کی دیگه خودتون کارهاتونو انجام دادید ؟مثل عوض کردن پوشک،شستن بچه،کارهای خونه و...... یه دلیلی که تا الان انجام ندادم این بوده که همش میگم نمیتونم یا اینکه توقع دارم همه ی این کارها و انجام بدم . وسواس دارم و این قضیه وسواس هم منو ترسونده و مانع کارکردنم میشه .همش امروز و فردا میکنم . من قبل از اینکه بچه به دنیا بیاد با خودم میگفتم تا ده یا پانزده روز پیش مامانم باشم بعدش خودم بچه رو بشورم و.... ولی اصلا اینطوری نشد و فکر نمی‌کردم حال روحیم بد بشه .