باعث افتخار هستی خانوم👏👏👏خدا برکت بده به جان و مالت
تلاش برای زندگی احسنت داره دلگیر چرا باشی👏
عزیزم خداروشکر که سالمی و میتونی اینطوری واسه زندگیت تلاش کنی
ولی طبق چیزایی که اطرافم دیدم
کاری کن که مردت هم همیشه قدرت رو بدونه
خوشبحالت. کاش من جای تو بودم. آرزوم همچین زندگی بود. اما حیف که .....
عزیزم ب خودت افتخار کن
همینکه دستت تووو جیب خودته و پابه پای شوهرت داری زندگیتونو جمع و جور میکنی واقعا جای تحسین داره و خدا رو شاکر باش هر کاری ک میکنی ب عنوان وظیفه نیس و قدر دانی ازت میشه
سلام من به عنوان خانم ایرانی بهت افتخار میکنم انشاالله که جواب زحمتهات وتلاشهات و تو زندگیت میبینی مطمئن باش منم مثل شما سختی زیاد کشیدم شاید هم بیشتر از شما منم کلی موهامو سفید کردم به خاطر فشارهای روحی روانی منم از 15سالگی عقد شدم تو 18سالگی ازدواج کردم وبعدش خیلی سختی کشیدم دوسال با مادرشوهر نشستم والان که موهام سفید یکدست شده همه میگن ارثیه ولی خبر از دل آدم و زندگی طرف که ندارن خدا برا همه بسازه
میفهمم چی میگی خداقوت منم توسن۱۴سالگی ازداج کردم ۱۶سالگی زایمان کردم الان ۲۶سالمه ۳تابچه پشت سرهم شوهرمم خیلی بدخلقه همش میگم همسنای من یاازدواج نکردن یاتازه ازدواج کردن من ازصب تاشب توخونه زحمت میکشم به بچه هامیرسم آخرشم شوهرم بی احترامی بهم میکنه وقدرمونمیدونه
هرکسی یه سختی داره وکشیده
آفرین بهت ان شاالله همیشه پیشرفت کنی
منم تو سن ۱۶ عقد کردم وتو سن ۱۸ ازدواج کردم و۲۱ سالگی دخترم به دنیا اومد و تو سن ۲۶ سالگی پسرم منم با نداری شوهرم خیلی ساختم یعنی بیش از حد خداروشکر راضی هستم ولی تهش میگم جونی نکردم همش درگیر زندگی شدم که الان که دخترانه الان رو میبینم خودم تعجب میکنم که من همسن اینا بود زایمان کردم چطور تونستم از پس خیلی کارا بر بیام
دمت گرم شوهرت هم باید قدر تو رو بدونه. خونه ای که با تلاش و زنانگی و مدیریت تو خریده شد به نامت زد؟ عشق و دوست داشتن جای خودش… ادم توی سن پایین کمتر منطقی فکر میکنه
یه چیز بهت بگم همینکه شوهرت رو دوس داری اونم دوست دداره قدرتو میدونه و بچه سالمو اروم داری ینی از همه جلوتری
اتفاقا خوشحال باش تو این سن ایمجوری هستی
من امشب از اذیتای بی حدو اندازه پسرم فقط اشکم دراومد از کم مسئولیتی شوهرم
و فقط گفتم خدایا کاش عمرمو کم میگردی ولی برمیگشتم به عقب
سلام عزیزم خدا قوت میگم. ان شاالله همیشه در رفاه و آرامش کنار هم پا ب پای هم باشید.
اما اگه احساس میکنی فشار روت هست با همسرت مشورت کن.
نمیدونم کی دلتو شکونده شوهرت مادرشوهرت یا اصلا کس دیکه ولی از من به تو نصیحت دخترخوب هیچوقت صدخودتو واسه هیشکی نزار بیشتر از توانت از خودت کارنکش خودتو دوست داشته باش شما وقتی بچه دار شدین دیگه نباید میرفتی مغازه الان همه این کارا شده وظیفت نمیگن لطف کردی میگن وظیفت بوده
انشالله خدا بهتون برکت بده
به خودت افتخار كن كه تو اين سن، پا به پاي عشقت موندي، زندگيت ساختي، مادر هستي و كسب و كار خودت رو داري 😘 خسته نباشي عزيزم ، ❤️❤️
خدا به زندگیتون برکت بده عزیزم
چند ماه اینطوری گذشت و مادرشوهرم محلشونو عوض کرد و دیگه نمیشد دخترمو ببرم پیشش تقریبا ۷ ماه من دخترمو صبحا با خودم میبردم مغازه و ظهر هم باهم برمیگشتیم خونه 😄بعدم که ما بعد از ۴ سال اینطوری تلاش کردن یه خونه نقلی خریدیم و اومدیم سمت مادرشوهرم اینا
همچنان ما همین روال رو داریم با این تغییر که
من از ساعت ۷.۳۰ تا ۲ و هفته ای یک بار تا ۴ مغازه ام و بعدش با اتوبوس میرم باشگاه و بعدشم پیاده میام خونه و پیش دخترم
تمام این حرفا برای این بود که هیچکس نفهمید من بیشتر از سنم دارم تحمل میکنم و سختی میکشم جوری که تو سن ۲۱ سالگی هرکی چشمش به موهام میوفته میگه مو سفید کردیاااا ارثیه؟؟
هروقت خسته میشم یا تو آیینه موهامو میبینم میگم دختر همسن ت سالای تو الان تو خیابون دنبال دوست پسر و رفیق بازی
ولی تو حتی یه رفیق هم نداری
پشیمون نیستم ولی گاهی بد دلم میگیره برای اینکه از یه دختر ۲۱ ساله انتظار دارن کار هایی بکنه برای خیلی از دخترای ۳۰ ساله تازه قفلش باز شده😅
معذرت میخوام سرتونو درد آوردم
تا حالا درد و دل نکرده بودم
و صرفا فقط بخاطر دل گیریم بود😄
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.