ما تو مرحله شستشوی بعد از جیش و پی‌پی هستیم
راد بعد از دستشویی شیلنگ رو برمیداره و خودشو از ناف به پایین میشوره
اصرار داره که باسنشو هم بشوره، اما چندبار بهش گفتم مامان هنوز دستات کوچولوه و به باسنت نمیرسه که بشوری
تو این قسمت دیگه من کمکش میکنم
خودش سیفونو میزنه، خودش جیششو میشوره
خودش یه شورت جدید برمیداره و روی چهار پایه میشینه و شورتشو میپوشه
از تویه خونه باهاش تمرین میکنم که دستشو به در و دیوار توالت نزنه
که اگر بیرون بردمش بلد باشه و دست به جایی نزنه
خلاصه که این مرحله جیش و پی‌پی خودش یه دنیای دیگه است با اینهمه کار
عکس خشک کنو ببینید، این هر روز پر میشه و خالی میشه
با هر توالت رفتن شورت عوض میشه، میگه دوست دارم باسنم تمیزه شورتم هم تمیز باشه
منم اصرار نمیکنم که شورت قبلیت تمیزه و … فعلا با این سرگرمه
و اما مرحله شستنه باسن که از اتاقش میخوام شروع کنم
مثل توالت رفتن بشین
اول باید پی‌پی کرد، بعد شیر آبو کم باز کرد(یه طناب میدم دستش(مثل شیلنگ)
بعد از شستن باید شیر و ببندی، پا شی ببینی دورت تمیزه یا پی‌پی شده
اونجارو هم با آب تمیز کنی
شیلنگ رو بزاریم سر جاش، سیفونو بزنیم
با دستمال خودتو خشک کنی، بعد شورتتو بپوشی
کارهاییکه راد انجام میده رو با تلفن یا حضوری به کساییکه دوسشون داره میگیم
مثلا
تو خونه ما یه اتفاق خیلی جالب داره میوفته، بعد اونا میپرسن چی؟
ما با هیجان میگیم راد وقتی میره توالت خودشو میشوره و اونا همه براش دست میزنند و کلی راد ذوق میکنه که کاره بزرگترهارو داره انجام میده😍😍😍
کارهای بچه‌هاتونو به آدمای امن و دوست داشتنیشون بگید، بچه‌ها خیلی دوست دارن اینکارو😍😍😍

تصویر
۲۱ پاسخ

چقد شما با صبر و حوصله اید خوش بحال کوچولوت

چه مامان خوبی

ماشالله به این صبرو شکیباییتون گلم
کیف میکنم کیف،من تو خونه خودم همینجوری از اول از پوشک گرفتن خیلی تلاش کردم که همه کارو خود بچم انجام بده،فقط چالشم این بود چون توالت فرنگیمون تو حمام بود بچم حتما باید لخت لخت میشد و هیچ جوره قبول نمیکرد که لباس تو تن باشه،و اینکه پاتی هم نشست،کنار دستشویی ایرانی میشینه و کارشو انجام میده و چون کثیف کاری زیاده نمیتونه خودش به تنهایی انجام بده،متاسفانه با اینکه ۲ماهاز ترک پوشک گذشته،بچه من همچنان اگه منتظر اطلاعش باشم حتما شورتشو کثیف میکنه،باید مرتب ببرمش دستشویی
یه سوال شما شورت و شلوارشو قبل دستشویی رفتن در میارین کامل؟من سر این قضیه وقتی بیرونیم چالش دارم،چون با کفش و در اوردن شلوار و شورت خیلی سخته

الان کامل از پوشک گرفتین ؟

چقد عالی
منم تو همین مرحلم
تازه دارم شستنو بهش یاد میدم
فعلا با خودمه فقط توضیح میدم

مادر نمونه آفرین به صبرو شکیبایی شما

اتفاقا خیلی برام سوال هست که ایا باید به شستن بچه ها البته برای جیش ، اعتماد کنیم یا نه . من بعضی وقتها بهش میگم خودت برو دستشویی کارتو کن ...

هربار که تاپیک های مامانارو درباره از پوشک گرفتن میبینم خدارو هزار بار شکر میکنم که یک ساله از این مرحله گذشتم 😂و خداییش راحت هم گذشتم ،دختر من با اینکه خیلی شیطونه و دردسر های زیادی به پا می‌کنه اما همیشه تو پروسه ترک عالی عمل کرده ،پستونک ،شیر و پوشک رو‌ خیلی خوب همکاری کرد باهام
کلا از اول هم بچه وابسته ای نبود نه به آدما نه به وسایل و کاری ،نمیدونم این خوبه یا بد😅

آفرین به راد کوچولو و مامان مهربونش💚
دریا از کوچیکیش رو فرنگی نشسته و شانسش با کسایی که رفتو اومد داشتیم همه فرنگی داشتن اما هنوز رو توالت ایرونی ننشسته و این خیلی برای من چالش بزرگیه
چون هر چی بهش گفتم امتحان کن ،حاضر نشده😅
جیششو میتونه بشوره ولی سرویس غرق در آب میشه😅

معجزه تشویق بچه ها تو هر کاری غیر قابله وصفه 🥰

هم آفرین به شما مامان آگاه و صبور هم آفرین به همه اونایی که کنارت برای درست تربیت شدن راد عزیز همراهیت میکنن واقعا آدمای امن زندگی بزرگترین نعمت هستن که خدا میده ❤️❤️

خوش بحال راد که همچین مامانی داره، من که الان فکر میکنم اصلا مغزم نمیکشه اینجوری با حوصله پیش برم

مامان راد میشه درخواست دوستی بدید

من همش حس میکنم این مرحله که خودشون خودشونو بشورن زوده🤦‍♀️با اینکه پسر من از پسر شمام یکی دو ماهی بزرگتره، نمیدونم از پسش برمیاد یا نه

آفرین بهش عزیزم ما یک سال بیشتره این مرحله رو رد کردیم 😄
دو سالگی بود دیگه از پوشک گرفتمش با علاقه ی خودش

پسر من از دوسالگی با پوشک خداحافظی کرد ، از اول از توالت فرنگی استفاده کرد و بابت این مسئله خیلی خوشحالم، چون مثل توالت معمولی کثیف کاری و احتمال پخش شدن وجود نداره.
در باره تعویض هرباره ی شورت هم مراقب باشید به وسواس ختم نشه عزیزم.
البته که شما خودتون حواستون به همه جوانب هست.

آفرین به شما مادر نمونه این یعنی مستقل بودن بچه همراه با پاکیزگی

مامان راد بنظرشما امپول دگزا..برای بچه 3سالی ک هیچ جوره تبش پایین نمیاد خیلی ضررداره اخه پسرم با هیچ تب بری تبش پایین نمیاد

عزیزم راد روی فرنگی میشینه؟

احسنت ب شما مامان نمونه ، خیلی استفاده کردم 🫶🫶

پسر من اوایل خیلی علاقه داشت ب اینکه تمام مراحل رو خودش انجام بده
ما براش چهارپایه گذاشتیم، ظرف مایع دستشویی جداگانه ک دستش برسه
خیلی هم با ذوق رفتار میکردیم
ک چقدر خوب هر روز رشد میکنی و تواناییات زیاد میشه
اما الان...
میگه اونقدری رشد نکردم ک بتونم خودم انجام بدم پس منو بشور و شورتمو پام کن

عجیبه واقعا
چون ما و اطرافیان تشویقشم میکردیم اما انگار اون دوره فقط هیجان داشت

وای چه مرحله سخت و پر استرسی🥴موفق باشین

سوال های مرتبط

مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
من خیلی بچه دوستم، هر جا نوزاد یا بچه کوچیک ببینیم غش و ضعف میکنم براش
یجوری باهاشون بازی میکنم که بقیه رو هم به وجد میارم😂😂
عمه همسرم هم مثله منه، 😂😂 ولی اون برای همه میره روی منبر که بچه دار شید ببینید چه کیفی داره.
من فقط حسه اون لحه‌ام و انرژی گرفتن از بچه برام مهمه
مثلا راد رو میبینن که چقدر منو همیرم میبوسیمشو بغلش میکنیم
میگن وای خدا سه قلو بهتون بده، حالا لوس نشه
که همسرم میگه خب بشه لوسه مامان و باباش میشه😂😂
ولی آبم تویه یک جوب نمیره مخصوصا این دختر بچه‌هاییکه اطوارشون زیاده( نه حسه بچگیشونا) ایناییکه مثل پیرزنها میخوان ادای بزرگترهارو در بیارن و تو سن خودشون نیستن
آخ آخ، یعنی کافیه یکیشون به تورم بخوره…
آخه این چند وقت دوره راد هم زیاد میان، سریع جولو پلاسشونو جمع میکنم پاشید پاشید بچه‌ها برید با هم سنهای خودتون
درست نیست با کوچیکتر یا بزرگتر خودتون بازی کنید😂😂😂
یکیشون چند شبه پیش از راد سوالی کرد که من از چند زاویه مختلف میخواستم خودمون پاره کنم
راد گفت مانی بریم توالت؟ گفتم آره مامان تا دستشویی به من کمک کنو خودتو سفت بگیر که جیشت نیاد
وقتی برگشتیم دختره بچه از راد پرسید رفتی دستشویی راد که ماشینش دستش بود گفت بله
دختر بچه پرسید ماله تو هم خرطوم داره ازش جیش میاد
🫣🫣🫣🫣

مامانش گفت تازه داداش دار شده و دیده، گفتم عزیزم بهش چند ساله داری میگی خصوصیه
بعد خصوصیه داداششو براش عمومی کردی؟!
گفت خب دیگه اتفاق میوفته و باید فرقشو بدونن
اینم بزرگ شده و میفهمه، گفتم اگر فهمشو داشت هنوز کنجکاو نبود که از بقیه پسرها بپرسه، چند وقته دیگه کنجکاوتر میشه از پدرش، پدربزرگش و عمو و دایی و بقیه پسرها میپرسه
اگر برات موردی نداره که صحبت کردن راجبش فایده‌ای نداره
😮‍💨😮‍💨😮‍💨ظ
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
دیروز داشتیم آماده میشدیم بریم میدون نقش جهان طبق معمول من از پدر و پسر زودتر لباس پوشیدم
و اونا داشتن موهاشونو بعد از دوش گرفتن مرتب میکردن
راد اومد پیشه من
لباساشو تنش کردم داشتم کرم به صورت و دستش میزدم که همسرم تصمیم گرفت یه شلوار دیگه بپوشه

راد بهش گفت بابایی، باسنت زیره شورته؟
بابایی: بله
راد: من میتونم باسنتو ببینم
بابایی: باسن خصوصیه و ما نباید اجازه بدیم کسی ببینتش و دست بزنه بهش
راد: باسن من معمولیه؟
بابایی: نه خصوصیه باسن همه خصوصیه

مامان: باسن و جیش خصوصیه و کسی نباید ببینتش و دست بزنه بهش
مامان و باباها فقط اجازه دارن تا وقتی بچه‌ها بزرگ بشن کارهای شستن بچه‌هارو انجام بدن

چون میخواستم روی این موارد زوم نکنه
گفتم چشم و گوش و ناف و زبون و دندونهارو هم کسی نباید دست بزنه
فقط آقا یا خانوم دکتر میتونند چکشون کنند
چون بهشون میگن اعضای بدن حساس، اگر دست یا وسیله‌ای بهش بخوره میکروبی میشن و سریع آسیب میبینند
تویه میدون نقش جهان داشتیم با راد میدوییدیم که یه حشره رفت تویه چشمم
وایسادیم که درش بیاریم یه دستمال از کیفم درآوردم و همسرم زد روی خوده حشره و کشیدش بیرون

چشمم قرمز شده بود، هی برمیگشت نگاش میکردو میگفت حالا بهتر شد؟

گفتم داره خوب میشه اما باید مراقب باشم بهش دست نزنم

یه توصیه یادم اومد مامانهاییکه میگن بچه‌های لجباز دارن، من به این لجباز نمیگم میگم استقلال🤣🫣
✅آقا بزارید موضعمو مشخص کنم من حامیه بچه‌هام هر چی پدر و مادر بگن باز هم طرفه بچه‌ها هستم😂😂✌🏼✌🏼✌🏼
بچه‌هاییکه استقلال بالایی دارن بهترین راه حل براشون بازیهای پر انرژی هست
دویدن و … جنب و جوش زیاد بچه‌ای که این مدلین باید باید انرژیشون خالی شه
یه بار امتحان کن😘✌🏼
مامان Delvin😍 مامان Delvin😍 ۳ سالگی
سلام دوستان عزیزم
اومدم با بحث تربیت جنسی مبحث خودلمسی کودکان
خودلمسی عوامل متعددی داره که یکی از مهمترین عواملش اضطراب کودک هست
ما وقتی کودک رو از پوشک میگیریم چه پسر چه دختر نباید اجازه بدیم به خودش دست بزنه وقتی کودک رو بعد دستشویی میشوریم زیاد نباید لفتش بدیم چون این باعو تحریک عصبی کودک میشه
اول اینو بگم کودک هیچ گونه لذتی نمیبرع این خودارضایی نیست اصلا دیدمون رو عوض کنیم ما وقتی بچمون از اضطراب ناخن میخوره مو بکشه یا دستش همش توی دهنشه اصلا گارد نمیگیریم پیگیری هم نمی‌کنیم بعضی مواقع و بعضی عزیزان اما وقتی بچه دست بزنه به خودش یا خودشو روی چیزی بگشه برامون اذییت کننده هست و واکنش نشون میدیم که بدترین کاره بزای کودک
خوب تااینجا دقت کنید که اصلا کودک با خودلمسی لذت بزرگسال رو نداره فقط اگر ب خودش دست بزنه و خودشو بکشونه روی چیزی باعث ارامشش میشه و خوشش میاد چون عصب داره دیگه ی احساس خوشایندی بهش میده که اکر این احساس خوشایند رو بفهمه دیگه نمیتونی کنترلش کنی پس راهکارش چیه
موقع از پوشک گرفتن اجازه ندیم کودک به خودش دست بژنه
اجازه ندیم کودک روی بالش و عروس قرار بگیره و به قول خودش اسب باژی کنه
دست روی باسن و ممنوعه کودک کشیده نشه
ما توی حمام کردم پماد زدن و دستشویی رفتن زود جمعش کنیم و طولش ندیم
وقتی دیدیم کودک دچار خودلمسی شده پس راهکارش جیه بیا پست بعدی بهت بگم
مامان کاوه مامان کاوه ۳ سالگی
سلام مامانا دوستم یه پسر داره یه ماه از کاوه بزرگتره دیشب بهم زنگ زد خیلی نگران بود میگفت پسرم بعضی روزا میره خونه مادرشوهرم میگه مادرشوهره هی زنگ میزنه یا وقتی منومیبینه میگه پسرت رو باید ببریم دکتر برااینکه مثلا یکی دوبار این داشته لباس عوض میکرده بچه گریه که باید بغلم کنی لباستم نپوشی یا مثلا بچه رو شکمش میخابه و محکم بغلش میکنه یا مثلا یبار شنیده که گفته مامان جون مملم بزرگ شده حالا این مادرشوهره حساس شده رو این که حتما یه مشکلی داره خودسر خودش زنگ میزنه مشاور نمیدونم چا مشاور قلابی بوده که گفته یمدت بغلش نکنین یمدت تازیاد مثلا تحریک نشه ویه مشت همین حرفای چرت. من گفتم اینجا میپرسم براش خودش میگه تو خونه اصلا همچین چیزی نشده میگه من اصلا جلوش لباس عوض نمیکنم به اونم گفتم شما نباید بچه یه ایرادی گرفت گوش کنی خوب زود لباستو باید بپوشی بعد بغلش کنی یا مثلا حواسشو باید پرت کنی این به گوشش نمیره میگه بهش گفتم از مامانم حساس ترم دیدی به اون گفتم میگه طبیعیع فقط باید حواسشو برت کنی از سرش بیوفته. شماها چی میگید والا من گفتم بچه تواین سن بدن خودشو داره میشناسه چون تازه هم از پوشک گرفته اما مامانه نگرانه و همچنان مادرشوهره هم پیگیر که بچت بلوغ زودرس میشه ومشکلی داره😐🤐
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
دیروز پریزوز طبق روال آخر هر هفته تعطیلات با دوستان یا خونواده بود
ترکیبشو من دوست ندارم، مگر اینکه دوستان خونوادگی باشن یعنی از دوره کودکی یا نوجونی
پنج‌شنبه رو با خونواده گذروندیم و جمعه رو با دوستان
من دوستهاییکه دارم واقعا ارتباطم باهاشون خیلی صمیمی و جزعی از خونوادم محسوب میشن
و هممون تلاش میکنیم حریم همو حفظ کنیم تا باشیم کنار هم سالهای سال
دیروز تویه استخر با مشورتها و نظر سنجیهای دوستان تصمیمون بر این شد که
😂😂😂در واقع باید بگم نتیجه نشست اجلاس دیروز این بود که ما تلاش کنیم تا آخر امسال راد رو پیش کسی ببریم که آبله مرغون داشته باشه و اونم از نوع ضعیف😂🤦🏻‍♀️
همشون بچه دار بودن و بزرگترینشون ۹ ساله بود، و تجربه دار بودن
و اگر نشد بعد واکسنشو میزنیم که سن ۴ سالگی براش تعیین شده.
جاتون خالی شیرینی خامه‌ای پختم
و تویه خامه‌اش شکلات رو رنده درشت کردم که زیر دندون بیاد
با کافی و‌ چایی خیلی چسبید ،مخصوصا این قسمتش که تا بعد ناهار که قرار بود دسرمون باشه نصفش مونده بود😂🫣
دوستان باورشون نمیشه خودم میپزم😮‍💨😮‍💨😮‍💨چون تا حالا از اینکار انجام نداده بودم(مثل ذرت یهو شکفته میشم😂)
و از طرفی برای موهام… مثل شما که خیلی به من محبت داشتید ❤️❤️
البته به بچه‌ها نگفتم موهام کار خودم بود🫠🫠🫠
در واقع من دیروز کلی انرژی گرفتم
کاش تلاش کنیم به هم انرژی بدیم، انرژی دادن هم مثل همین واکسن زدن همگانیش خوبه، چون یه جمع فول میشن
اگر انفرادی باشه ممکنه یکی با احساس ضعف یا ناراحتیش و … اون انرژی رو از بین ببره😍
من دیروز به این نتیجه رسید مهربونی هم جمعیش آدمو به اوج میبره
(هم پالسو بگیره و هم پالسو بده)
پس تلاش کنیم یک اثر خوب از خودمون به جا بزاریم❤️❤️❤️
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
الهی به امید تو

صبح بعد از جواب تلفن بدنم شروع به خارش کرد و دوباره کله تنم مثل کهیر ریخت بیرون

گفتم ممکنه از فلفل غذام بوده

ظهر بعد از صحبت با همسرم و شنیدن اخبار دوباره تنم کهیر زد

همسرم گفت ممکنه از مواد نگهدارنده رب بوده

عصر داشتم گردگیری میکردم با شنیدن یه صدای بلند دوباره تنم ریخت بیرون

گفتم ممکنه از گردو خاک باشه

بعد از کارهای خونه رفتم دوش گرفتم که بدنم آروم بگیره

موهام فره حوصله اینهمه سشوار کردن نداشتم چون دیر خشک میشه

شونه زدم با کش سفت بستمش

و قیچی رو برداشتمو قرچ….

چیدممممم

سشوارو گرفتم به بختش تا خشک شه…

همسرم با پسر کوچولومون از پارک اومدن با تعجب نگام کرد اما هیچی نگفت

فقط پسرم میگفت مانی خیلی ناز ناری شدی منم میبوسیدمش❤️❤️

رفتم شیر قهوه درست کنم همسرم اومد پیشم گفت من خیلی حواسم بهت هست

مراقب خودت باش

زدم زیره گریه گفتم چجوری، گفت پروانه نگرانیتو پر بده راد داره نگامون میکنه🥹🥹

منم شروع کردم به نفس عمیق کشیدن…




کهیرای بدنم از استرس و اضطرابه،نمیگم الان میزنه کلا هر موقع اضطراب دارم میاد سراغم
و بیشتر زمانهاییکه هیچ کاری از دستم بر نمیاد هیچ کاری…
مامان 💙راد💙 مامان 💙راد💙 ۳ سالگی
راد بخاطره ریفلاکس شدیدی که داشت دکترش تشخیص داد به جای ۷ ماهگی از ۵ ماهگی شروع به غذا خوردن کنه
فرنی برنج ریفلاکس، حریره بادوم ریفلاکس
چی باید میدادم اینا همون غذاهای اولیه است😔😔😔
یجوری بالاشون میاورد که منم باهاش عوق میزدم
هفته بعد که دوباره نوبت گرفته بودیم
گفت کدو حلوایی پخته
دو ماه اول، کدو حلوایی و به
۷ ماهه شده بود و بهش جو دوسرپرک با به میدادم
وزن گیریش و رشد قدیش عالی بود
براش نخود فرنگی میپختم آب و پوستشو جدا میکردم با کره اندازه دوتا نخود میکس میشد
بروکلی آبپز میکس شده با جو دوسر پرک و یک کوچولو کره
کدو سبز و هویج و …
عادت غذایی از قلب خونه یعنی مادر شروع میشه
قبل پسر من ۴ تا بچه دیگه هم تو خونواد‌مون دنیا اومده بودن
همه مادرها تقریبا هم سن بودیم( دختر خاله،خاله،زن داداش و عروس خاله)بچه‌هامون با تفاوت چند ماهه، یک گروه زدیم واتساپ و شبانه روزی همه اطلاعات رو بهم میدادیم
یکیشون حریره‌ها رو که نخورده بود موز و سیب رو شروع کرده بودن
قطعا بچه‌ای که طعم شیرینتر و راحتتر به ذائقه‌اش بخوره بقیه مواردو پس میزنه و نمیاد پوره ماش، یا پوره نخود بخوره
اما من مطمئنم تغذیه خیلی مؤثره، چون از دو سالگیشون که غذاهای مشابه راد رو میخوردن تغییر چشمگیری داشتن
یادتونه گفتم راد ریفلاکس بادوم داشت؟!
در حال حاضر ب دادن بادوم از کشفیات هفته پیشم بود که از شب قبل داخل آب سرد بزارم به جای آب گرم، پوستشو بگیرم، بزارم خشک شه و بعد بو بدم اونم در حده ۷ دقیقه ،اینطوری ترد میشه و دیگه سفت نمیشه😍✌🏼😆
مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
سلام مامانای عزیز کلی سوال دارم در مورد بچه های همسن پسرمن اول اینکه ایا شما مغازه یا فروشگاه میرید بچه هاتون مثل پسر من اینورو اونور میرن یجا بند نمیشن باید همش دنبالش بدوأم و با غریبه ها زود جوش میخوره اصلا دوست ندارم اینطوری باشه تو مغازه میریم مثلا شکلات میبینه بدون اجازه میره برمیداره هر چی هم بهش میگم دعواش میکنم اصلا حالیش نمیشه و اینکه وقتی خونه ست همش خرابکاری و حرص در میاره خیلی خیلی شیطون شده هم هم لج و گریه میکنه واییی دیگه کم آوردم خسته شدم اصلا حرف گوش نمیده همش میگه بیا باهام بازی کن یا همش بهم چسبیده تو آشپزخونه که کار دارم میاد پیشم از کنارم تکون نمیخوره دوست ندارم انقد بهم وابسته باشه میگم برو با ماشینات بازی کن میگه تو هم بیا بیرون که میریم از دماغمون در میاره گریه و دادو بیداد که ماشین میخواد بعد که میخریم براش میاره خونه اصلا نگاش نمیکنه چند روز هم فقط با برنامه کودک آروم میشه و میشینه نگاه و کاریم نداره.. کلی براش داستان و شعر میخونم در این مورد اصلا توجه نمیکنه باز کار خودشو میکنه موندم دیگه چطوری بهش حالی کنم بخوام دعواش کنم هم تا دوساعت فقط نق میزنه و گریه میکنه خسته شدم دیگه... 🤷‍♀️🤦‍♀️😮‍💨😥