دست بچه اولم بنظرم از بند در شده
خیلی نگرانم براش ب شدت از دکتر و درد امپولو شربت و ایناهم میترسه چ برسه ب جا انداختن
تو پارک نمیومده خونه فرار میکرده باباش دستش گرفته ب زور بیارتش اونم نشسته خودش زده زمین دستش تقی صدا هم داده گفته درد گرفت دستم و تمام بعدش رفته مغازه کلی خوراکی خریده بدون انگار چیزی شده دستش وقتی رسید خونه گفت مامان دستم بیرون بودم درد گرفت یکم دورش گرفتم نوازشش کردم اونم باخوراکیاش سرگرم شد بعدش خوابش برد الان بیدار شد کلی گریه و وای دستم درد میکنه و دستشم یه جوری گرفته بود الان دوباره خوابش برد

۲ پاسخ

اگه کبودی چیزی نشده ضربه خوده و اثر در رفتگیه به مرور خوب میشه با آب گرم بشورش چیزی نیست ولی اگه کبوده و خیلی درد داره جوری که ساکت نمیشه مدام گریه میکنه ببرش بیمارستان احتمالا مو برداشته یا شکسته

ببرش بیمارستان یه عکس از دستش بگیرن گناه داره درد میکشه

مقالات مرتبط

واکسن ب ث ژ
واکسن ب ث ژ در بدو تولد و علت ماندن جای واکسن
عوارض واکسن ب ث ژ
عوارض واکسن ب ث ژ (BCG) بعد از تزریق در کودکان
گریه نوزاد در شب
گریه نوزاد در شب | علل و درمان گریه شبانه کودک
کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد
کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد؟

سوال های مرتبط

مامان سورینا مامان سورینا ۳ ماهگی
بچم خیلی خوی بود درست میخوابید امشب بردمش خونه در شوهرم کلی تیکه بار خودم که کردن هیچ تنظیم خواب بچه هم ریخت هرکاری میکنم نیمخوابه پاهام درد گرفت دستم درد گرفت سرم داره میترکه از حرف های اونا و این بدبختی
سکسکه بچه هم اضافه شد چه خاکی به سرم بریزم حالا ای خدا
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مهندسِ بقیع💚 مامان مهندسِ بقیع💚 ۲ ماهگی
انگار همین دیروز بود میگفتم
میشه منم برسم به وقتی پسرم کنارم
خوابیده؟
کی میشه چرا روزااا نمیگذره
الان کنارم خوابیده🥹
نا گفته نماند بعد از کلی جیغ و سیاه شدن از شدت دل درد خوابش برد
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دلانام 🎀 مامان دلانام 🎀 ۱ ماهگی
مامانا دخترم امروز کلی بالا اورد برا اولین بار از ساعت 5 ک بیدار شد همش شیر خورد با فاصله کم ک بعدش زیاد بالااورد الانم از خواب بیدار شد شیر خورد خوابش برد یه یه ربع بعدش بلندش کردم اروغ زد پشت سرشم دوباره بالااورد تو بغلم بود بلند شده بودم ک همش ربخت رو فرش و خودم الان این بخاطر زیاد شیر خوردنشه با نکنه رفلاکس داره اخه فقط امروز اینجوری شد
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۴ ماهگی
اگه بچه دستش ب گوشش باشه یعنی گوشش درد میکنه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دلانا🥹🐥 مامان دلانا🥹🐥 ۱ ماهگی
خستم دیگه از دیشب دخترم نخوابیده چشماش بسته بودا ولی همش تکون خورده بعدش گریه کرده از بیخوابی خودمم شکم درد گرفتم اصلا یجوریم😐😐انگار دلدرده غلش میکنم پاهاشو فشار میده ب دستم گریه می‌کنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان سدیس مامان سدیس ۵ ماهگی
سلام مامانا من بچم گریه میکردنمیخوابید میخواستم برگردونمش پوشکشونگاه کنم دستش ازبالایه صدایی داد ولی میتونست تکونش بده بعدش یکم دیگ گریه کردوخوابش برد بنظرتون اتفاقی برای دستش افتاده خیلی میترسم چیزیش شده باشه😭
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ᴅɪʏᴀʀ🩵🧸 مامان ᴅɪʏᴀʀ🩵🧸 ۳ ماهگی
پروسه سخت بچه. داری فقط دل درد شبانش🥺
که یکم میخوابه بعد دوباره بی تابی میکنه
الان تازه یکم خوابش برد از ساعت ۹ ۱۰ دیگه نا ندارم🫠
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ثنا مامان ثنا روزهای ابتدایی تولد
مامانا امروز سزارین شدم نی نی خیلی یهویی تو خوابش ب خودش میپیچع گریه می‌کنه بنظرتون کجاش درد میکنه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان جوجه صورتی 🐣💖 مامان جوجه صورتی 🐣💖 ۲ ماهگی
خانوما نی نیم رو بغل کرده بودم پشتش سمت شکمم بود انگار دستم و جلوش گرفته بودم
داشتم غذا میپختم هنوز دو سه دقیقه گذشته بود یهو دیدم عوق زد 🥺
تا برش گردوندم کلی بالا آورد خیلی زیاد
خیلی ترسیدم 😔
بعدش هم یهویی خوابش گرفت و خوابید فقط آوردم لباس و عوض کردم خوابیده
با اینکه همیشه سخت میخوابید
به نظرتون چرا اینطوری شد
نکنه شکمش و خیلی فشار دادم که انقدر بالا آورد 😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ترنم کوچولو🌸 مامان ترنم کوچولو🌸 ۳ ماهگی
خانما الان یهو یه درد بدی گرفتم کل شکمم از زیر سینم تا زیر شکممو کمرم وحشتناک درد میکنه افتادم. و اسهال شدید هرلحظه هم انگار میخوام بالا بیارم از شدت درد لرز گرفته بدنم درد زایمانه؟این چه دردیه چقد بدهههه دارم میمیرم😖
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان همتا✨🩷 مامان همتا✨🩷 ۵ ماهگی
خانوما من بار اولمه بچم پستونک گرفت خوابش برد بذارم تو دهنش باشه تو خواب؟یا باید در اورد اخه سفت گرفته
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۳ ماهگی
امروز رفتم پیاده روی تند نصف راه رو رفته بودم دردم گرفت ذوق کردم گفتم شروع شد ولی قطع شد دیگ نیومد کلی هم پله بالا و پایین کردم اسکات زدم الان فقط شکمم سفته که پوستم میخواد پاره بشه ولی بدون درد 🥲
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اسنا مامان اسنا ۲ ماهگی
پارت ۲

ععی میومدن معاینه میکردن میگفتن رحمت آماده نیس و رفتند سه چهار ساعت من درد میکشیدم ولی نمیومدن معاینه کنن ععی دردام شدید تر میشد یهو جیغ کشیدم گفتم یکی ب دادم برسه چون یک چیز دایره شکل از رحم اومد بیرون منم فک کردم بچس و زدم زیر گریه فک کردم سر بچه اومده بیرون و بچه خفه شده یک پرستار اومد نگاه کرد و با صدا بلند گفت کیسه آبش اومده بیرون ولی دکتر نیومد خودش کیسه آب رو ترکوند در اون لحظه دردم ی خورده کم شد ی احساس خنکی بهم دس داد ولی دوباره دردام شدید و شدید تر شد دکتر اومد گفت چرا کیسه ابشو ترکوندی هنوز وقت زایمان نیس موقعی ک کیسه آب رو ترکوند بچه بریچ شد و دکتر کلی با پرستار دعوا کرد دکتر با دس کرد رحمم و سر بچه رو چرخوند و گفت باید رحمشو اما اماده کنیم برا زایمان و و دو تایی دس کردن رحم وععی می‌کشیدن و در اون لحظه احساس پارگی کردم ولی درد زیاد نداشت چون وقتی دس می‌کرد تو رحم انگار ن انگار ک درد دارم کاملا بی درد میشدم ععی دکتر میگفت زور بزن دستمو بازار بیرون کن ولی هرچی زور میزدم تاثیر نداشت چون نای زور زدن دیگ نداشتم کلا بیشتر بجای درد صداهاشون رو میشنیدم انگاری اون دنیا بودم بدنم سست شده بود گلوم خشک شده بود بس درد کشیدم و زور زدم یهو دکتر گفت ک بچه موقعی ک چرخوندن پشت پرینه گیر کرده و دیگ زور نزن باید پرینه رو برش بزنم و برش زدن گفت چن تا زور بزن تا بچه بیاد بیرون زور زدم ولی بی فایده بود دکتر ب
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 💕دردونه💕 مامان 💕دردونه💕 ۵ ماهگی
بچه ها آب هویچ شیر رو زیاد می‌کنه مگه؟دیروز یه لیوان خوردم بعدش سینم از شدت سنگینی درد گرفت
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دوقلوها💙💙 مامان دوقلوها💙💙 ۲ ماهگی
لیلا تو روخدا خونه خالی کن الان خونه منفجر میشه خونه پشتی اتیش گرفته توروخدا بیا بیرون منم به دختر بزرگم گفتم دست ابجیتو بگیر برو وسط کوچه بچه هام تا رفتن پایین منم هرچه وسایل برقی داشتم از برق در اوردم بدو بدو رفتم تو کوچه قشنگ دو پله یکی میکردم میپریدم رفتم بیرون دیدم کلی مردم جمع شدم از پشت خونمون دود زیادی میومد اون موقع حس کردم زیر شکمم درد گرفت امبولانس اوردن خونه پشتیموم اتیش گرفته بود پارسال این موقع به علت گاز منفجر شده بود خونه هامون خیلی تکون بدی خوردن ایبار خونه جفت اون خونه که خالی فقط دستگاه ماینر توش بوده سوخته منم از ترس زنگ زدم علی خلاصه خونه خاموش کردن ما هم برگشتیم خونمومن شب باز با درد خوابیدم وارد ۳۲هفته ۶روز شده بودم حدود ساعت ۵صبح دردم گرفت دلم نیومد علی بیدار کنم اما من نگاه به ساعت میکنم کمرم دردش بیشتر میشد ساعت ۷شد حس کردم دو قطر اب گرم اومد روی پاهام بازم علی بیدار نکردم 8نیم شد علی بیدار کردم که قطره اب ازم اومد گفت بگیر بخواب چیزی نیس گفتمش امروز دکتر تو بیمارستانه بریم گفت اهوا خاکیه بخواب تو مثل همیشه درد کاذب داری اشکال نداره چیزی نیس منم خوابیدم اما با درد ساعت ۹شد گفتمش تو رو خدا پاشو برام نوبت بگیر تو کلینیک پیشمونه سنو سیستمی دارم ببینم دردم چیه اونم پاشد رفت اما زنگ زد گفت سنو بالا نمیاد تو سیستم گفتم فقط تو سایت بیمارستان باز میشه باید اونجا سنو بدیم تا اومد ۱۰شد گفت دیگه وقت نیس بری دکترت ۱۱خودش میره بذارفردا میبرمت منم گفتم باشه پا شدم ماکارانی درست کردم خونه تمیز کردم اما تو بین کارام دردام شدیدتر میشد یهو از حال میرفتم نمیدونستم اینا درد. زایمانه چون بچه اولم طبیعی بود دردی نکشیدم زایمانم عالی بود
مشاهده ۲ پاسخ دیگر