۲۴ پاسخ

من خیلییی دوست دارم چهره شما ببینم حس میکنم صورت مهربونی دارید

من نگهداشتم خوباشو

بقیه رو میدم میرن

وای چقدر حس مبهم و پر از بغضیه اون لحظه
تموم روزای بازداری و زایمان از جلو چشم ادم مبگذره🥲
میگی دیدی تونستم
دیدی دارم بزرگت میکنم😭🫂

اووووخی عزیزکم ...
منم جمع میکنم زیاد ک شد احتمال زیاد ببرم شیرخوارگاه
یا هم ی بیمارستان معلولین داره مشهد شاید بدم به اونا
اونجا خیلی نوزادایی ک معلولن و پدر مادراشون توان نگهداری ندارن رو نگه میدارن

منم اونایی که خوب مونده رو همه رو جمع کردم گذاشتم توی چمدون
اگر برای بعدی استفاده بشه که خیلی خوبه اگرم قسمت نشد یادگاری نگه میدارم فعلا
تا ببینم چی میشه 🤪🤪

الهیییی🥹💗


من همه رو جم میکنم ور میدارم



چووون‌ یادگاری هس از نوزادی دخترم

دلنیا 🪽💗

منم اونا که کهنه شدن رو میندازم اونا که تازه مونده فعلا نگه داشتم، یکی رو دیدم اینستا یه ملافه چهل تیکه دوخته بود عکس لباس یه قسمت پشت لباس یا جلوی لباس جدا کرده بود و همه تیکه‌ها رو به هم دوخته بود یه طرفشم پارچه ساده دوخته بود بد نبود شاید این کارو بکنم

بغضم گرفت🥺❤️همه رو نگه داشتم یادگاری،همه روووو..چون عاشقشونم

عزیززززم🥺🥺
منم ذوق میکنم داره بزرگ میشه اما بغض میکنم این دوران فسقل بودنش داره تموم میشه😭

من همرو نگه میدارمممم

عزیزممم😍


منم برای آیشنو همه رو یادگاری نگه میدارم🤍

چقدر دلم‌گرفت بغضی شدم🥺
خیلی زود دارن بزرگ میشن🥲

منم همینطووور با جمع کردن تک‌تک لباسا اشک ریختم
رو روسری دختر منم موهاش هست نشستمش گذاشتم همینطور بمونه🥺

من‌ ی‌چندتایی و برای یادگاری برداشتم بقیه رو دادم به آشنا و فامیل

دختر من لنگه سرهمی و داشت برا منم تداعی شد خاطره ها 🥺

من خیلی حرص میخورم میگم وای اینو دیروز خریدم اندازش نی😂

من همشو نگه داشتم
مامانمم نصف بیشتر لباسی بافتنی که خودش واسم بافته بود
یا دوخته بود
یا حتی خریده بود و خیلی خوبه هننوز نگه داشته واسه دخترم🥹❤️😍

من نگه میدارم واسه بعدی انشالله به نظرم که هیلی جذابه نی‌نی بعدی بخواد اونارو بپوشه
چقدر خاطره مرور بشه 🥹

من همرووو نگه میدارم
شاید واسه دختر دومم
شایدم عمری باشه واسه نوه ام😍😂

من اینقدر سر پسر بزرگم اذیت شدم از کولیک و رفلاکس و شب بیداری تا افسردگی و دخالت مادرشوهرم توی زندگیم ... اصلا و ابدا دلتنگ اون روزا نیستم .الان ۵ سالشه میمیرم براش .

همه لباسای نوزادیشو جم کردم تو سبدش نگه داشتم یادگاری برای خودش

همرو تو چمدونش گذاشتم 🤤🥺🥲

من لباسارو نگه میدارم برای جوجو بعدیم😍😍😋

اصلاااا دلم نمیاد به کسی بدم
همونجوری نگهشون میدارم برا خودش همونطور که مامانم برا من نگه داشته بود

چیکارشون میکنی

سوال های مرتبط

مامان محیـــا جان💗 مامان محیـــا جان💗 ۵ ماهگی
یه سری غرغر داشت توی سرم میچرخید…
چرا همسرم کارش اینقدر فشرده شده و نمیتونه عصرا بیاد سه تایی بریم پارک🥲…
چرا دلم اینقدر درد میکنه از پریودی 🥲…
حالا شام چی بذارم🥲…
امروزم باید تلاش کنم برای مستقل شدن خواب روزانه🥲…
تعویض و شیر دادن و بازی با محیا با این پریودی اخه🥲…
یه لحظه یه صدایی با تموم وجود بهم گفت:
تمومش کن فاطمه خانوم!
یادت نره تو اون ۱۲ روز از صداها میترسیدی و تمووووم دعاهات برای سلامتی و امنیت بود🥹❤️
پس حالا بشو همون فاطمه مثبت نگر و بگو
الهی شکر همسرم داره زحمت میکشه برای روزی حلال🥰
بگو شکررر واسه همین درد پریودی ک سالمی!
دارم کارامو خودم انجام میدم حتی اگه خیلی زیادن
اگه شبا کلی خسته شدم و دلم میخاد تا صبح بخوابم!
شکر واسه وجود محیایِ من که برای شیر اصن از خواب ناااز بیدارم میکنه🥹
شکر که از آسمون صدای پرنده ها میان نه استرس 🕊️
هی قلبم گفت و گفت……
دیدم چقدر دل دردم کمتر شده!
انرژی گرفتم برای ادامه کارای امروزم!
شام خوشمزه پختم!
حتی با قطع شدن برق دیگه حالم بد نشد با دختری رفتیم یکم آب بازی کردیم🫧
خلاصه همه چی به دیدگاه و حال خودت بستگی داره عزیزمن🌞
جای عینک گله و غصه خوردن،
بیا دنیارو جوری ببین که خدا همیشه خیر مطلق برای ماها خواسته و میخواد🤍