شما هم غرق شدین تو عشق مادری!؟
من از اونایی بودم که بچه دوست نداشتم،جایی بچه و نوزاد میدیدم اصلا ذوق نمیکردم،بیشتر از چند دقیقه بچه بغل نمیگرفتم و دوست نداشتم،به اصرار همسرم باردار شدم و گفتم یه دونه بیارم که تو دلش نمونه
ولی از وقتی دخترم به دنیا اومده شدم یه آدم دیگه!
عشقی واقعی تر و خالص تر از این تو دنیا وجود نداره،دیگه نینی ها رو دوست دارم،هر نینی بیرون یا تو مجازی میبینم تو دلم قربون صدقشون میرم
دخترم عشقی به من داده که بند بند وجودم متعلق به خودشه
الهیخدا همه ی نینی ها رو برای مادراشون حفظ کنه و کسایی که منتظرن دامنشون سبز بشه

دقیقا منم همینم

دقیقا منم مثل شما از بچه و بارداری متنفر بودم هر کی بچه دار میشد میگفتم واقعا که تو این زمونه چجوری میتونن بچع بیارن ولی خودم بعد از ۸ سال یه دفه تصمیم گرفتم بچه دار شم یه حسی بهم میگفت اگع نیاری بعدا پشیمون میشی اخه سنم داشت میرفت بالا ولی از زمانی که بچم به دنیا اومد انگار خودمم دوباره متولد شد همه چیم تغییر کرد دنیام عوض شده من قبلا حتی یه بارم نوزاد بغل نکرده بودم ولی از روز اول این بچه را تو بغلم محکم نگه داشتم من یه عاشق واقعی و خالص و تجربه کردم حس مادری شیرین تری حسی که تو عمرم دیذم.

من از بچگی عاشق بچه و مادر شدن بودم
سالها این آرزو رو تو دلم حمل کردم
و 2 و نیم ساله زندگیم سرشار از عشقه
هیچ عشقی برام بالاتر از عشق فلورام نبوده

وای وای چقدر منی
با این تفاوت ک من بچم خداخاسته بود و اصلا زیر بار بچه دار شدن نمیرفتم

وای تک تک کلمات و حستو باهمه وجود درک کردم واقعا مادر شدن قشنگ ترین حس دنیاست .منم خیلی تغییر کردم

رفته رفته زیادتر هم میشه