مامانا بیاید بگید چجوری فهمیدین حامله این
من اولین نشونم این بود که سرکارم همکارام املت گرفتن اومدم بخورم بوش بهم خورد حالم خیلی بد شد با اینکه عاشقش بودم بعدم خوردم همشو بالا اوردم گفتم حتما بخاطر تخم مرغه
بعدش یهو خونه مادرشوهرم بودم فردا شبش گفتم دلم الوچه میخواد مادر شوهرم گفت خبریه حامله ای گفتم ن بابا هوس کردم فقط🫠
بعدم هرروز صبح صبحونه فقط دلم میخواست بستنی بخورم اونموقع چقدر برف میومد من زیر برف بستنی بدست بودم😂
همشم لرز داشت بدنم من گرمایی 😑
اعصابمم تخم مرغی بود ب شدت ولی چون اورژانسی خورده بودم گفتم عوارض اونه پریود نشدم دوماهه اولین بار بود تو زندگیم قرص اورژانسی خوردم حامله هم شدم با وجود اون😍😂دوبار بیبی زدم مثبت بود به شوهرم گفتم عوارض قرصه اینا خرابه رفتم شوهرم میگفت بابا قرص خوردی مگ میشه حامله باشی رفتم ازمایش دادم بتام>۱۰۰۰ مسئول ازمایشگاه گفت بالا۷هفته ای😂
دیگه دیدم بعلههههه و چه شد انچه شد

تصویر
۲۴ پاسخ

من و شوهرم انقدر دعوامون بالا گرفته بود من تصمیم گرفته بودم بهش بگم بیا جدابشم بعد همش سرگیجه داشتم رفتم دکتر یه قرص بهم داد گفت نباید باردار باشی دو روز خوردم روز سوم به دلم افتاد حاملم با شوهرمم دعوام شده بود دوباره اون از خونه رفت بیرون من بی بی چک گذاشتم دیدم مثبت شد اومد خونه یدفعه گفتم داری بابا میشی هیچی دیگه اومد بغلم کرد کلا بحث و دعوا یادمون رفت خداروشکر دیگه دعوا نکردیم واقعا خدا وقتی این بچه رو بهمون داد ک زندگیمون بهش نیاز داشت وگرنه من تنبلی تخمدان شدید داشتم هرمونامم بهم ریخته بود دکتر گفته بود دیر باردار میشی شوهرمم اسپرمش ضعیف بود انگار خدا نمیخاست ما جدا بشم

من آندومتریوز داشتم و دکترا گفته بودن فعلا بچه دار نمیشی، ما هم رو اون حساب راحت بودیم😅 بعد ۷-۸ ماه از قطع امید دکترا، دیگه خسته شده بودم از دکتر رفتن
بیخیال شدیم و حتی چکاپهای ماهانه رو هم نمیرفتم ، ۱ بهمن ماه بود که همسر خواهر شوهرم فوت کرد ، تو مسجد من کلی قهوه خوردم ،،، منی که اصلا قهوه دوس ندارم
بعد که برگشتیم خونه من شک کردم به خودم ،چون پریودامم منظم نبود اصلا به ذهنمم خطور نمیکرد، بیبی چک زدم دیدم بععععععله فورا دوتا خط قرمز پررنگ انداخت، تا چند روز باورم نمیشد اصلا ، فک میکردم اشتباه شده😅😅

من جفت بارداری هام چون تو اقدام بودم ازفردای اقدام هی بیبی چک میزدم 😂تامام

من پریودم عقب افتاد اصلا انتظارش رو نداشتم اخه اون ماه اقدام کرده‌ بودم اصلا فکرشم نمیکردم با یکماه اقدام حامله شم🥲چند‌ روز بعد عقب افتادن پریودم بیبی چک زدم‌ مثبت بود فرداش رفتم آزمایش دادم جوابش 4532🫠شک کردم گفتم‌ چرا انقد زیاد نکنه دوقلو باشه بعدش با خنده بع خودم گفتم اخه خدا چرا به تو دوقلو میده😂😅ولی سه هفته بعدش وقتی واسه سونو قلب رفتم دیدم بلههه خدا بهم داده دو تا عشق که با دنیا عوضشون نمیکنم

عزیزم چه سوپرایز قشنگی😍
من تو تاپیکام نوشتم داستان بارداریمو دوست داشتی‌بخون

دو روز ازین تاپیک گذشته ولی خب منم دوست دارم بگم😊
من و همسرم چون خودمون اقدام کرده بودیم و ژن من ازوناست ک سریع باردار میشم؛پیش خودم میگفتم باردارم؛تا اینکه روزی ک باید پریود میشدم؛رفتم سرویس و دیدم بعلا لک دیدم...اومدم پیش شوهرم و بهش گفتم هعی،پریود شدم...اونم گفت عب نداره فدا سرت...ولی فرداش لکه بینی دیگه نداشتم؛سه روز ک از موعدم گذشت بیبی زدم مثبت شد🥰
بعدا متوجه شدم ک اون لکه بینی بخاطر لانه گزینی بوده ن بخاطر پریودیم😊
و من و شوهرم وقتی سوپرایز شدیم که واسه سونوی ان تی رفتیم و اونجا بهمون گفتن دوقلو باردارم🥰

ما تاوان یه شب عشقو حالو دادیم خخخ عروسی دعوت بودیم و.‌‌‌‌‌....اونم رابط مشکوک اصن فک نمیکردیم همسرم باورش نمیشد گفتم رو ابرا بودی اقا بیا تحویل بگیر کاردستیو خخخچقدر ذوق داره اخه ما خانواده ۴نفره شدیم

منم ماه اول اقدامم بود فکر نمیکردم حامله باشم اتفاقا همون موقه هم ورزشای سخت رو شروع کرده بودم وهروز صبح ورزش میکردم ک اصلا نفس برام نمیموند انقد فشار روم بود😂وهمون موقه هم انگار ده نفر با چوب ریخته بودن منو زده بودن انقد ک بدنم همش خسته بود و کوفته دیگه هنو سه روزم مونده بود ب تایم پریودم گفتم یه بیبی بزنم زدم دیدم هاله داره اما جدی نگرفتم زیاد دوبارع روز موعد پریودم زدم و دیدم بلهههه مثبت شد😂

من 5 روز پریودم عقب افتاد صبح گفتم یه تست بی بی بزنم ببینم حاملم یا چی
ساعت 6 صبح پاشدم تست زدم دوخط شد یه تپش قلبی گرفتم دستو پاهام میلرزید نمیدونستم چطور از خوشحالی به شوهرم بگم بیدارش کردم رفت دسشویی وقتی اومد گفتم بالا سرتو ببین تستو دید گفت مثبته این😳🥹😍
دیگه خابش نبرد تا 8 صبر کردیم بعد رفتیم ازمایش بتا دادم و بعلههههه 😂😂😂

وای من چقدر این گربه زردتو دوسش دارم چطور تحمل میکنی من باشم همش میچلونمششششش خیلی باحاله انگار گارفیلده عزیزمممممم😍😍دهنم اب افتاد براش اوووو خدااااا😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

بادش بخیر من ۵هفته بودم رفتم تولد انقد رقصیدم کمر درد گرفتم به شوهرم گفتم دیگه پیر شدم نمیتونم برقصم نگو حامله بودم بعدم شبا حالت تهوع میومد سراغم و هشت هفته باردار بودم

من منتظرش بودم فداش بشم🫢🤣🤣♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

من سرگیجه و سینه درد شدید کمر درد . نفس نفس میزدم همش کلا از همون موقعه ک گرفت فک کنم من علائم نشون میدادم هرچیم بیبی چک میزدم و ازمایش مشخص نمیشد😂 گفتم شاید باردار نیستم دیگه نا امید شدم یمدت گذشت بیبی چک زدم مثبت شد بعد رفتم ازمایش 😍 و همه رو سوپرایز کردم

من اقدام بودم
هر ماه بیبی میزاشتم نمیشد
بهمن ماه منتظر بودم ولی دیگه امیدی نداشتم
دخترم می‌گفت اگه نینی نداشتی باشی من دیگه نینی نمیخوام این یه ماه رو بهت فرصت میدم😂
یه شب شوهرم گفت خبری نیست
من نه گفتم آره نه گفتم نه
با وجود اینکه یه علائمی میدیدم نه به روی خودم نه به روی همسرم نمی‌آوردم
تا 5روز به موعد گفتم بیبی بگیر
گذاشتم دیدم سریع پر رنگ شد مونده بودم هاج و واج
2.3بار رفتم نگاه کردم دیدم نه بابا مثبته
اومدم نشون دادم و اشک ریختم
شوهرم و دخترم اصلا باور نمی‌کردن
فکر نمیکنم کسی زودتر از من متوجه تو دلی شده باشه
اون روز خیلی روز قشنگی بود 12اسفند
4نفره بودیم
این شد که سفر عید هم کنسل شد
شوهرم می‌گفت هیج جا نمیریم😂

منم عین شما سرکار میرفتم ی روز یکی از همکارام دلتون نخواد کوبیده اورده بود ی ظرفم برای منو خواهر زادش ک همکار بودیم کشید ی لقمه من خوردم تو راه برگشت گفتم چقدر چسبید رسیدم خونه شام سفارش بدیم بیاره چقدر اون غذای اون شب مزه داد ۴ روز بود عقب انداخته بودم درست شب تولد حضرت علی فهمیدم باردارم

مشکل هورمونی داشتم و پریودی هام تادوماه تاخیرداشت.
باشگاه نمیتونسم پرس پابرم
یهوکمردرد کردم
سینه هام پف کرد بعد دوماه ی بیبی زدم مثبت شد و آزمایش مثبت رفتم دکتر سونو انجام داد گفت۱۰هفته ای😂
تاآخرحاملگی شوک بودم

مال ما خیلی عادی بود
بعد از ۵ سال رسمی شدن ازدواجمون تصميم گرفتیم بچه دار شیم
رفتیم دکتر برای مشورت و ... گفتیم چکار کنیم همین ماه باردار شم؟چون آخرین فرصته که نی نی قطعا تابستونی بشه
کلی بهمون خندید گفت اینجوری نیس هر وقت اقدام کردی باردار شی😑باید حالا حالاها امتحان کنید
ولی ما دو شب پش سر هم اقدام کردیم و بعدم به وقتش بی بی چک زدیم مثبت شد 🥲🥰

من همیشه جلوگیری طبیعی داشتم یه شب مشروب خوردیم خیلی مست بودیم خودم گیر دادم گفتم قرص میخورم🤣🤣🤣فردا دوتا دونه اورژانسی خوردم یعنی کلا ۶ساعت از رابطه گذشته بود دوتا دونه دیگه هم پس فرداش خوردم یعنی ۴تا اورژانسی خوردم.دوهفته بعدش تو باشگاه دیدم هرکاری میکنم پریود نمیشم با وجود کمر درد و دل درد بیبی چک زدم دیدم مثبته انقدر گریه کردم رفتم خونه مادرشوهرم فقط بلند بلند گریه میکردم میگفتم نمیخوام☹️ولی از فرداش خوشم اومد دیگه🤣همون شب اول نمیخواستم فقط .خلاصه که قرصا الکیه هیچکدوم اثر نداره دیگه

من تو اقدام بودم۳ماه چون ماه قبلش پریودم ۳ روز تاخیر داشت اینبار اصلا شک‌نکردم ولی شوهرم همش میگفت حامله ای😅تا اینکه روز چهارم تاخیرم،دوستم بیبی چک اورد گفت میری انجام بدی یا به زور بفرستمت.و‌دیدم‌که بله!مثبت شد.تو نا امیدی مطلق بودما.تازه همون ماه برای اولین بار تو‌عمرم دندونم درد افتاد مسکن قوی خوردم معدم درد گرفت بازم مسکن قوی خوردم حتی رفته بودم شید لب انجام دادم و بن مژه زدم و‌ هیچکدومش برام نموند بعدا فهمیدم جوجه فسقلی تمام این مدت بوده و ازش بی خبر بودم برای همین میرفتم خوشگلاسیون اثر نمیکرده و هیچی نمیموند رو صورتم🥹باباش میگه پسرم خیلی قویه ازین همه بلا جون سالم بدر برده🥸🤣

چند روز عقب انداخته بودم ولي چون دو هفته قبلش يعني دقيقا زمان اخرين روز تخمك گذازي من رفتم مسافرت اونم مجردي بيبي چك نميزاشتم (البته اقدام بودم)بعد كه ٤روز گذشت بيبي گذاشتم ديدم واااي دوتا خط شد😍 بعدم رفتيم ازمايش شوهرم ميخنديد ميگفت جوابي بياد خيط ميشي اخخخ بهت ميخندم كه منفيه 😂 ولي مثبت بود 😍
چون ٤ماه قبلش سقط داشتم سوهرم اينجوري ميگفت تو دوقم نخوره

یه بار اقدام الکی و سرسری کردیم و فکر کردم ک این ماه نمیشه و ماه بعد دوباره اقدام میکنیم رفتیم مسافرت و برگشتیم بعد از یک هفته منتظر بودم پریود بشم که یهو لکه بینی شدم فکر کردم پریود شدم تا سه روز لک داشتم و بعدشم معده درد شدید فکر کردم مریض شدم دوستم گفت تو لکه بینی به خاطر لانه گزینی بود و بارداری باور نمی‌کردم گفتم یبار الکی اقدام بود اصلا امکان نداره بگیره چون دوسال تو اقدام بودیم دیگه رفت برام بی بی چک خرید زدم دیدم بله حامله ام ...😄😄

من معده ام قبل بارداری عالی ترین معده جهان بود اصلا امکان نداشت چیزی بشه یه بار دلم چایی باگل محمدی میخواست خوردنش همانا بهم ریختن معده‌م همانا شک کردم که چرا بالا آوردم بی‌بی چک زدم و دوتا خط پررنگ افتاد 🤣😍

چه باحال 😍😄

بسم الله 😂
و من هیچ علائمی نداشتم همون ماه اول اقدام باردار شدم😂
و چون دوستام چن ماه اقدام بودن و نمیشد شوهرم فک میکرد ماهم ماه اول نمیگیره 😂🤦🏼‍♀️
امااا همون ماه حامله شدم 😁🥹

سوال های مرتبط

مامان آنی و ویهان🩵🩷 مامان آنی و ویهان🩵🩷 هفته بیست‌وهشتم بارداری
خانوما بیان بگین چجوری فهمیدین باردارین 🥺😍
من خودم ۶ماه بود که زایمان کردم چون شوهرم کارش کرج بود من خونه مامانم بودم تو این تایم یع بار اومد بهمون سر زد ناگفته نماند 🍑🔞داشتیم ولی جلوگیری هم طبیعی داشتیم فکر نمی‌کردم باردار بشم باز شوهرم برگشت سر کارش منم خونه مامانم بودم تو این تایم هم‌من مریض شدم سرما خوردم کلی دارو آمپول سرم زدم رقصیدم نمیدونستم باردارم هیچی نشد اینم بگم ( من پریود هم نمی‌شدم) بعد این سرما خوردگیم یادمه ماه رمضون بود من روزه هم‌میگرفتم یه روز بعد افطار ناجور حالم بد شد روز بعدش نگرفتم از اون روز منو حالت تهوع گرفت بد جور تخمگ‌هام درد میکرد اومدم داخل گهواره گفتم مامانا بهم گفتن برو‌ تست بده مثبتی منم با اون تهوع و هوای بارونی بدو بدو رفتم تست گرفتم و دادم یهو شوکه شدم دیدم باردارم و گریه کردم کلی سترس داشتم به هیچ‌چی‌نگفتم روز بعدش به شوهرم زنگ زدم گفتم اونم استرسی هست کلا هنگ کرد یه وعضی بود منم چون خیلی تهوع داشتم و اینا گفتم یه سنو بدم ببینم قلبش تشکیل شده یا نه دخترم اون موقع شیش ماهش بود رفتن سنو گرافی دیدم بله یه جوجه تو شکمت هست که قلبشم تشکیل شده من و میگی خوشحال شدم نمی‌دونستم چجوری جلو خندم بگیرم زنگ زدم به شوهرم گفتم شوهرم هم فوری گفت بچه چیه گفتم معلوم نیست 🤣🤣 بعد یه هفته به مامانم گفتم مامانم میگی با ملاقه دنبالم کرد که زوده سنت کمه آنی کوچیکه خانواده شوهرم هم خیلی خوشحال شدن از روز میگذره و الا پسر مامان خدارو هزار مرتبه شکر ۷ماهه تو‌شکمم هست انشالله دوماه دیگ میاد بغلم الهی همه چشم‌انتظار ها باردار بشن باردار ها هم فارغ بشن بسلامتی 🥺🩵💖🩷