خانم ها بیاید یادی کنیم از بی بی های مثبت مون و هیجانی همون لحظه
چطوری شد چطور تصمیم گرفتید بی بی امتحان کنید ؟


من خودم چند روز میشد نمی تونستم غذا بخورم حالم بد میشد یک هفته قبل وقت پریودی بی بی زدم منفی شد حالم داشت بد میشد رفتم پیش دکترم گفتم نمی تونم غذا بخورم خود به خود گریه ام میاد بی حالم
اونم گفت علایم بارداری گفتم آخه یک ماه شما بهم دارو می‌دین چطور ممکنه گفت یدونه آزمایش میگرم بد اگه باردار نبودی دارو می‌نویسم
خون گرفت بزاره دستگاه برق رفت گفت برو دو ساعت بعد بیا دو ساعت بعد اومدم مشی رفت تو اتاق دکتر صداش میومد گفت مثبت همون موقع یکی دیگه تو اتاق بود گفت ماله منه مشی گفت نه صاحبش بیرونه اومد بیرون گفت مبارک باشه عزیزم بارداری آنقدر ذوق کردم رفتم تو دکتر گفت برو فردا یک آزمایش دیگه هم بده منم رفتم خونه صبح اول بی بی زدم مثبت شد رفتم آزمایش و چکاپ بارداری هم دادم اومدم خونه تب و لرز گرفتم😅

۱۷ پاسخ

من شوهرم واریکوسل داشت چن روز قبلش فهمیدم انقد ناراحت شدیم دوتایی بعد نوبت گرفتیم بره عمل کنه،منم هی میدیدم پریود نمیشم هی هم دلم درد میکرد ساعت ۵،۶ صب بیدار سدم خوابم نمیبرد ب سرم زد رفتم دسشویی تست زدم فوری دوخط شد😍انقد خوشال شدم روز بعدش باز یکی دیگ زدم اونم دوخط شد ولی تا سونو قلب ب کسی نگفتم حتی شوهرم چون یک سقط داشتم بخاطر اسپرم ضعیف شوهرم میترسیدم ک خدایی نکرده این یکی هم بد باشه چون ما تازه نوبت گرفتیم ک شوهرم عمل کنه بعد ب شوهرم گفتم انقدددد خوشحال شد😍😍😍خدا برامون معجزه کرد قربونش برم انشالله قسمت هرکی ک نداره😍🤲🏻🌹

من چند ماه اقدام کرده بودم حدود ۵ ماه نشده بودم دیگ ماه رمضون اومد و گفتم بیخیال این ماه به خودم استراحت میدم اقدام نمیکنم ولی ی بار از دستمون در رفت و همون مثل اینکه گرفت چون مابقیو جلوگیری میکردیم روزه هم میگرفتم ی عالمه مهمون دعوت میکردم همشون در حد ۳۰ نفر هیچ علائمی هم نداشتم دیدم چند روزی میشه پریود نمیشم گفتم بخاطر تغییر فصله بالاخره میشم هیچ شکی نکردم هیچ علائمی هم نداشتم فقط ی شب ک مهمون داشتم از دسر بدم اومد و نمیتونستم بخورم انگار دارم بالا میارم همچنان منتظر پریود شدن تا اخرش ۱۰ روز از پریودیم گذشت زدم دیدم مثبت شد شوهرم انقد گریه کرد انگار بهش ی خبر بد دادن تا خوش همش میگفت دخترم بالاخره گرفت😂حالا هرجا ازمایشگاه میرفتیم میگفتن جوابش یه روز کامل طول میکشه بالاخره ی ازمایش دادم دیدم بلهه ی کوچولو تودلی دارم🥹ی دختر ناز ک میخواد بشه

من چون تایم پریودیم منظم بود دو روز از وقتم گذشت صبحش از ذوق ساعت چهار و نیم از خواب بیدار شدم تست زدم و یه مثبت خیلی پررنگ شد
😂😂

من بعد یکسال در ناامید ترین حالت دیدم یهو ۱۰ روز از پریودیم گذشته متوجه نشدم خونه مامانم بودم ب داروخونه نزدیک بود گفتم من میرم بیرون عابر بانک و میام بیبی چک گرفتم اومدم دسشویی مامانم اینا زدم دیدم دوتا از پررنگ افتاد یعنی خشکم زد عصر ام عازم سفر بودم هیچی دیگ سفر رفتم تو سفر گفتم ب شوهرم داشت بال در می‌آورد 🥺♥️

من رفته بودم خرید بعد گفتم بزار بی بی چک بخرم هرموقع پریودم عقب افتاد بزنم. بعد ک اومدم خونه دلم وانستاد 😂دو روز به پریودم زدم دیدم دوخط شد رفتم آزمایش . بعد ساعت چهار جوابش اینترنتی اومد من شوهرم خواب بود جیغ کشیدم گفتم پاشو بابا شدی😂😂

واسه من از همتون عجیب تر بود
من تنبلی تخمدان داشتم پریودی هام نامنظم بود دوما پریود نشدم برام عادی بود همش معده درد داشتم هیچی نمیتونسم بخورم هر روزم میرفتم باشگاه سی کیلو چهل کیلو هیپ تراست میزدم😅درست رو رحم قرار میگیره هالتر
شبی ک خواستم بیبی چک بزنم قبلش کلی بحث کرده بودیم سر بچه ما چند سالی درگیر ای وی اف بودیم که چندبار انجام دادم ناموفق بود قبلشم طبیعی باردار شده بودم دوبار سقط کورتاژ پشت هم و کلی افسردگی و حال بد واقعا دگ نمیخواستم به بچه فکر کنم ولی خیلی بهمون فشار میاوردن ماهم همش بحثمون میشد بیبی چک ام که مثبت شد اصلا هردومون شوکه شدیم سنو که رفتم دوماهه باردار بودم و خیلی برامون عجیب بود تا مدتها هردومون تو هنگ بودیم و مونده بودیم از کار خدا❤️‍🩹
شکر خدا تا الان که خوب پیش رفت امیدوارم هممون صحیح وسلامت فارق بشیم

من همیشه حدود ی هفته زودتر از تاربخ پریودی لکه بینیم شروع میشد اسفند ماه بود ی دفعه ب خودم اومدم دیدم 3روزدیگه باید پریود بشم اما لکه بینی ندارم هیچ علامتی هم نداشتم عصر رفتم بیبی خریدم شب گذاشتم دیدم مثبته فکرشو نمیکردم چون دوماه قبلش ی سقط داشتم بخاطر ضعیف بودن اسپرم و تخمک اون موقع خیلی علایم داشتم ک از رو علایم هام میدونستم باردار شدم ولی برا این یکی دیگه هیچ علامتی نداشتم.. دیگه 4روز هم صبرکردم ک عقب بندازم بعد رفتم بتا دادم.

من اصلا فک نمیکردم حامله باشم احتمالم نمیدادم چون قرص خورده بودم شبی هم که تست زدم همون اول که یک خط اومد گفتم منفیه رفتم خوابیدم صبح که پاشدم دیدم دو خط شده سکته کردم چون شرایطشو نداشتم 😂ولی الان انگار جونمه

من یک سال تو اقدام بودم خودم تنبلی.یک سالم دارو استفاده کردم. بعد من همیشه پریودام نامنظم بود ۱۳ روز عقب می‌انداخت ، آخرین بارم ۱۴ روز بود پریود نشدم اصلا شک نمی‌کردم میگفتم مثل همیشه پریودم دیر شده دیگه به اصرار همسرم بی بی زدم مثبت شد دوخط پررنگ رفتم دوماه باردار بودم😄

من بعد از ۵ ماه که رفته بودیم خونه خودمون ، چون سابغه کیست و تنبلی داشتم با اصرار شوهرم گفت بیا یه بار اقدام کنیم ببینیم چی میشه ، خیلی تصمیمون قطعی نبود و دلدل داشتم ولی به خودم میگفتم این همه آدم اقدام میکنن نمیگیره واسه منم نمیگیره همین یه بار اگه نگرفت اربعینمو میرم بعد دوباره اقدام میکنیم ...
خلاصه ما اقدام کردیم و گذشت و رسید روز موعد بیبی زدم منفی شد ،دیگه خیالم راحت شد که حالا اشکال نداره اربعینمو میرم دوباره اقدام میکنیم چند روز گذشت و من به شدت مریض شدم همچی افتادم که از صبح که شوهرم رفت سر کار نتونستم از جام پاشم اب و لرز شدید ،بدن درد ، گلوم و سیم خاردار بسته بودن آب دهنمو به سختی قورت میدادم سرگیجه و سردرد یعنی یه چیز افتضاح ،یه دفعه با خودم گفتم چند روز از موعدم گذشته ۶ روز بود حساب کردم و به سختی تمام از روی تخت بلند شدم یه بیبی چک برداشتم رفتم توی سرویس با آخ و ناله و بغض از بس بدنم درد میکرد بیبی زدم داشتم دستامو میشستم روی زمین بیبی رو نگاه کردم باز دوباره محکم تر نگاه کردم دیدم انگاری دوتا خطه یه حاله ای داشت یخ کردم عرق سرد ریختم شستمش از دستشویی اومدم بیرون عکسشو گرفتم گذاشتم گهواره همه گفتن مبارکه مثبته کل بدنم میلرزید استرس گرفتم که خب الان یعنی واقعا مثبته ؟
عکسشو فرستادم واسه خواهرم خیلی سرد گفت منفیه این اصلا خط نداره و ....یکم دلسرد شدم
خلاصه حالم خراب زنگ زدم به شوهرم گفتم از سر کار بیا که من دارم میمیرم سر راهت بیبی چک بخر
اون از همون اول میگفت من مطمئنم گرفته

من ماه اول اقدام بود اصلا انتظار مثبت شدن نداشتم ولی از موقع اقدام انگار الهام شده بود بهم که باردار میشم.😅
بعد دیگه نزدیک پریود یه درد شبیه به پریود ولی متفاوت داشتم گفتم با همیشه فرق داره مطمئنم باردارم دیگه بی بی گذاشتم هاله انداخت دوروز بعد کامل مثبت شد.

من بابا بزرگم تازه به رحمت خدا رفته بود و تو مراسمات بودیم اشتهام زیاد شده بود همش حلوا میخوردم
بعد سینه هام خیلی درد میکرد حس پریودی هم داشتم
ولی میگفتم حتما چون عصبی شدم بخاطر فوت پدربزرگم بخاطر همون زودتر میخوام پریود بشم
ولی نشدم بی بی زدم منفی بود یه نفس راحت کشیدم چون امادگی بچه دومو نداشتم فعلا هرکی هم بهم میگفت میگفتم نه نمیخوام فعلا بچه دار بشم
خلاصه سه روز از تاخیر پریودم گذشت صبح ناشتا گفتم بذار یه بار دیگه بزنم بی بی چک
رفتم دستشویی گفتم خدایا اگر چیزی هست تو همین مشخص باشه (چون سر بچه اولم بی بی چک هاممنفی بودن) که اگر منفی بود خیالم راحت بشه
یه دفعه دیدم ۲تا خط قرمز افتاد
اول که کااااملا هنگ بودم بعدم یدونه زدم تو سر خودم😂 اومدم از دستشویی بیرون شوهرمو صدا کردم بهش گفتم
گفت ااااااا جدی بیا بغلم خداروشکر
دیگه رفتم ازمایش هم دادم گفتن جواب مثبته

من که چند ماهی بود تاخیر داشتم فروردین ۱۶ روز تاخیر وپروژسترون زدم تا پریود شدم گاه بعد تاخیر کمتر شد ماه بعد دوندگی زیاد داشتم روز سوم چهارم محرم بود شوهرم از سر کار اومد تست رو داد دستم تا رفت بخوابه منم رفتم تست رو زدم اومدم گفتمش مثبته پاشد تو تخت نشست گفت چی نیگی گفتم مثبته گفت میداشتی عصر میگفتیم الان خواب از سرم مرید برق سه فاز وصل کردی بهم پاشن برم سر کار پول سنو ازمایشا رو دربیارم 🤣🤣🤣🤣

ممنون همچنین گل پسر شما ر‌و

بهمن یه بار اقدام داشتیم
چون زیاد بیبی زدم نشده بود
از سر کنجکاوی زدم
5روز به موعد بود
خونه بیبی داشتم ظهر بود تست کردم
دیدم 2خط افتاد شوکه شدم
رفتم به شوهرم گفتم باورش نمیشد
شوهرم به دخترم گفت من فقط بغض کرده بودم
دخترم و شوهرم اصلأ باورشون نمیشد
بعد یه هفته رفتم دکتر
دکتر سونو نوشت

من چند روز قبل پریودی لکه بینی داشتم این سری نداشتم ،روز قبلش هم فقط ترشح سفید ازم می اومد،روز موعدم که باید پریود میشدم بی بی زدم مثبت شد

من پریودم منظم بود منتظر بودم تاخیر بخوره بزنم ،دیگه یک با روز تاخیر روز دوم رفتم زدم مثبت شد🥹یادش بخیر

سوال های مرتبط

مامان 🎀مهرسانا🎀 مامان 🎀مهرسانا🎀 هفته سی‌وهشتم بارداری
خانوما چرا از وقتی مروفمو عوض کردم دیه جواب منو نمیدید ؟من همون مامان مهرسانام پروفم تغییر دادم
خواستم یه خاطره شیرین بگم ک امکان داشت تلخ بشه
یک هفته مونده بود به پریم تست زدم منفی بود بعد تو ی گهواره گفتن تست واتکس جوابه فلان خلاصه انجام دادم ولی اون مثبت بود موندم سر دوراهی از طرفی هم از بی بی چک‌منفی بدم‌میومد دیگه خلاصه چند روز بود کمر درد بدی داشتم خونه زن داداشم بودپ بنده خدا گفت بیا برات دمنوش درست کنم سریع میاد راحت میشی بنده خدا دم کرد بوی بدی هم میداد ولی دلم گفت نخور منم رفتم ریختم پا گلدون الکی گفتم خوردم😁
روز موعدم بود شبش تولدم بود تست زدم بعد دیدم خط دوم نیوفتاد گفتم بیا این ماهم نشد رفتم صبحونه خوردم برگشتم دیدم خط دوم خیلی کمرنگه به کسی نگفتم شب تولدم ارزو کردم باردار باشم دوروز بعدش ساعت ۵نیم بیدار شدم رفتم دارو خونه بی بی خریدم زدم خیلی کمرنگ بود ولی امید وار شدم بتا دادم گفت مثبته
ولی من اگه اون دمنوش میخوردم الان گل دختر م تو شیکمم نبود
عکس هم براش ب تولدمه