خانوما چرا از وقتی مروفمو عوض کردم دیه جواب منو نمیدید ؟من همون مامان مهرسانام پروفم تغییر دادم
خواستم یه خاطره شیرین بگم ک امکان داشت تلخ بشه
یک هفته مونده بود به پریم تست زدم منفی بود بعد تو ی گهواره گفتن تست واتکس جوابه فلان خلاصه انجام دادم ولی اون مثبت بود موندم سر دوراهی از طرفی هم از بی بی چک‌منفی بدم‌میومد دیگه خلاصه چند روز بود کمر درد بدی داشتم خونه زن داداشم بودپ بنده خدا گفت بیا برات دمنوش درست کنم سریع میاد راحت میشی بنده خدا دم کرد بوی بدی هم میداد ولی دلم گفت نخور منم رفتم ریختم پا گلدون الکی گفتم خوردم😁
روز موعدم بود شبش تولدم بود تست زدم بعد دیدم خط دوم نیوفتاد گفتم بیا این ماهم نشد رفتم صبحونه خوردم برگشتم دیدم خط دوم خیلی کمرنگه به کسی نگفتم شب تولدم ارزو کردم باردار باشم دوروز بعدش ساعت ۵نیم بیدار شدم رفتم دارو خونه بی بی خریدم زدم خیلی کمرنگ بود ولی امید وار شدم بتا دادم گفت مثبته
ولی من اگه اون دمنوش میخوردم الان گل دختر م تو شیکمم نبود
عکس هم براش ب تولدمه

تصویر
۱۲ پاسخ

اگه خدا میخواس بمونه با دمنوش هم میموند🤣🦥 من سر دختر اولم نمیدونستم حاملم یه زعفرون غلیطظظظ دم کردم یه لیوان خوردم ک پریود شم🤣خداروشکر موند چیزیشم نشد

آخی ،تا خدا نخواد برگی از درخت نمی افته
انشاالله سلامتی بدنیا بیاد
چقدرم نازی شما🙂

عزیزم درخواست بده

منم نمیدونستم حاملم انقد دمنوش و چای نبات داچین و ته دیگ زعفرونی و شربت زعفرونی اینا خورده بودم🤣🤣۴ روز مونده ب موعد زیر دلم چنان سوخت ک نگم برات بعدش صب بیبی زدم هاله داشت رفتم بتا دادم گف مثبته😍😍

خداحفظش کنه برات عزیزم😍منم شب آرزوها وشب تولدم آرزوم مامان شدن بود فکرشم نمیکردم به ماه نرسیده به آرزوم‌برسم🥹

منم میخوام اسممو عوض کنم ولی میترسم کسی دیگه نشناستم آخه ناردونه اسم دختره بعد نی نیم پسره🥴🥴
چه قشنگ بوده تو شب تولدت🥺🥺🥺
من اصلا نمیخواستم مثبت شه وقتی مثبت شد ناراحت شدم🥺

الهی عزیزم انشالله به خوشی و سلامتی به دنیا بیاد

ای جانم انشاالله در کنار هم خوشبخت ترین باشین

عزیزدلممممم😍🥹الهی که همه دعاها و آرزوهات برآورده بشن قشنگم😍❤️😘

عزیزم🥹😍 خواست خدا بوده ک تو دلت انداخته

چقدر خوشگلی شما خانوم🥰

خدا حفظ کنه دخترتو عزیزم ♥️

سوال های مرتبط

مامان عسل پسرم👼🏻🩵 مامان عسل پسرم👼🏻🩵 ۳ ماهگی
مامانا بیاین نفری یه خاطره جالب از روزی که فهمیدین باردارین بگین😁

من یه روز صبح میخواستم برم دکتر معاینه شم میدونستم عفونت دارم ولی خب تو اقدام بودم قبل اینکه برم صبح بیبی چک زدم صبر کردم منفی شد دیگه پرتش کردم تو سطل اتاق
رفتم بیرون برگشتم دیدم دو تا خط شده😂
رفتم دو تا مدل دیگه خریدم آوردم زدم اونام مثبت شد رفتیم آزمایشگاه پنجشنبه ام بود
خلاصه آزمایش دادم ولی چون تازه دو روز از پریودیم گذشته بود عدد بتام پایین بود
گفتن احتمال بارداری زیاده ولی مشکوکه باید دو سه روز صبر کنی اگه چند برابر شد خوبه
خلاصه به شوهرم گفتم به کسی نگو تا قطعی شه
اونم برداشته بود همون شب به مامان و باباش گفته بود ولی قسم شون داده بود به کسی نگن
بابای دهن لقشم همون موقع به کل فامیل و آشنا و دوست و … همه گفته بود
این در حالی بود که من چهار هفته م بود کلا و حتی سونوی تشکیل قلب هم نرفته بودم🤦🏻‍♀️
خلاصه داشتم سکته میکردم دیگه انقد گریه کردم جیغ و داد کردم😂
الان یادش میفتم با اعصابم از کارشون خورد میشه و خیلی ازشون ناراحت شدم

ولی اینم یه خاطره بود دیگه😁
شماهم اگه دوست دارین تعریف کنید
مامان رقیه جون💗 مامان رقیه جون💗 ۵ ماهگی
سلام
من اومدم از تجربه یک فشار گرفتن تو بیمارستان که انتخابم بود بگم براتون... تقریبا ساعت ۱۱ شب بود که سردرد شدید اومده بود سراغم بی حالی سرگیجه و تاری دید داشتم و از سردرد زیاد حالت تهوع هم داشتم گفتم حتما فشارم بالاست و سریع رفتیم بیمارستان فشارمو که گرفتن گفتن نرمال رو 10.6 و یک دست دیگه هم 11 هست ماما گفت دستت داغه سرما که نخوردی گفتم از خونه که بیرون نرفتم چند وقته ولی خب همسرم سرماخورده احتمالا از اون شاید منو گرفته باشه که گفت باید به دکترت گزارش بدم دکتر هم گفت بره بيمارستان قائم و اونجا ساعت 12تا1 شب دکتر و متخصص داخلی و زنان دارن اونجا بهت یک واکسن آنفولانزا بدن بزن تا بدنت ایمن بشه و از این حرفا من رفتم فشار گرفتن نرمال بود. ان اس تی گرفتن خوب بود. تبمو گرفتن نرمال بود. ولی پرستار نادان اومد معاینه کنه منم که یکم بی تجربه و کم زبون هیچی نگفتم بهش معاینه کرد و گفت پاشو nstکه تموم شد من پاشدم دیدم انگار یکی روم یک پارچ آب ریخته شلوارم خیس گفتم خدایا این کیسه آبمو پاره کرد مردم و زنده شدم درجا گفتم خیس شدم خیس شدم کیسه آبم ترکید که همه ریختن سرم گفتن حتما به خودت دسشویی کردی یا رفتی خودتو شستی رو خودت آب گرفتی😐😐😐
گفتم نه من الان 2 ساعته اینجام کی رفتم دسشویی....