مامانا ساعت 6عصر بود خونه ی مامانم بودم
دخترم داشت با جامدادی که داخلش اهن اینا بود بازی میکرد
مامانم هم جاروبرقی میزد
منم یه لحظه رفتم دشویی
بعد مامانم دید دخترم داره دهنشو تکون میده
مامانم گفت شاید دارو باشه
فکرم در گیر خیلی میترسم
چیزی هم ندیدم تو دهنش

۵ پاسخ

نه چیزی نیست گلم نگران نباش

نمیتونم بخوابم از ترس

ولی باز میترسم

شیر داری گرم کن بهش بده

اهن منطورت اهن ربا؟

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
در مهدکودک چه چیزی یاد می‌دهند
در مهدکودک چه چیزی یاد می‌دهند؟
انواع بازی در طبیعت برای کودکان
انواع بازی در طبیعت برای کودکان
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
خیلی بی انرژی و بی حوصله ام

حالم خوبه الحمدلله
حال عمونی نورا و محیا هم خوبه

امااااا
بهونه گیری نورا زیاده
این چند روز مامانم خونمون بود ، کلی با نورا بازی کرده
حالا میخواد بره، نورا نمیزاره
حق داره بچم
شنبه و یکشنبه رو بیمارستان بود و بعد هم تو خونه با دست بسته
محیا هم که خوابیدنش مکافاته🤐

پیشنهادی دارین؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
مامانا دخترم ۶عصر بود یه چیزی برداشت گذاشت ذهنش نمی‌دونم دارو بود یا چی بود مامانت گفت شاید دارو باشه دخترم شنید از ما گفتم چی خوردی دارو خوردی میگه آره
خیلی میترسم نمی‌دونیم دقیقا الکی می‌کنه یا چیزی برداشته خورده خیلی میترسم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان مانی مامان مانی ۲ سالگی
سلام دوستان،روزهایی که میرم سرکار بچمو میزارم خونه ی مامانم،بعد به محض اینکه بعد کارم میرم اونجا بچم خیلی بهانه گیری میکنه و گریه میکنه مامانم تو نبودی بچه ی خوبی بوده،به نظرتون دلیلش چیه؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
سوال:مامانا دخترم ۶عصر بود یه چیزی برداشت گذاشت ذهنش نمی‌دونم دارو بود یا چی بود مامانت گفت شاید دارو باشه دخترم شنید از ما گفتم چی خوردی دارو خوردی میگه آره
خیلی میترسم نمی‌دونیم دقیقا الکی می‌کنه یا چیزی برداشته خورده خیلی میترسم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اورهان 🥰 مامان اورهان 🥰 ۲ سالگی
مامانا قطره آهن لیپوفیز و با یه شربت فلوگوروبین b12 بخوام بدم یعنی هم قطره اهن بدم هم این شربتو ضرر داره آزمایش که داده بود پسرم کم خونی داشت دکتر گفتش که هر ۱۲ ساعت قطره آهن بدم بعد یه مدت بردم یه دکتر دیگه برای این که تو دهنش زخم بود گفتش که بخاطر کمبود b12هستش دوباره شربت آهن نوشت این دوتا کنار هم بدم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
مامانا دخترم ساعت ۶عصر بود که از زمین فک کنم چیزی برداشت خورد نمی‌دونم دقیق چی بود خدای نکرده اکه دارو باشه چیزی میشه خیلی میترسم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
خانوما من خیلی نگران از شیر گرفتن دخترمم تو رو خدا بگید شما این مشکلو نداشتید ؟
تو خونه خودمون یعنی میشه بگیرم بالاخره سرشو گرم میکنم و اینا
امروز وعده عصرشو ندادم و هی جایگزین چیزای دیگه دادم بهش و یه وعده فقط قبل از خواب خورد
ولی وقتی میریم خونه مامانم اینا گییر میده شدیید 3 4 وعده میخواد در روز وقتی اونجاییم هیچ جوره یادش نمیره مامانم اینا هم هی میگن بده گناه داره
موندم اونجا رو چیکار کنم چجوری بگیرم 😭😭😭
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان جوجو خوشگله مامان جوجو خوشگله ۲ سالگی
داداشم بواسیر داره ازدرد داره ناله میکنه مامانم نشسته بالاسرش گریه میکنه😒😒میگه یکی بیاد اینوببره دکترمیگم الان اورژانس بره واسه بواسیرمیگه برو متخصص ...گریه برای چیته ..خداشاهده من زاییده بودم مامانم به یه ورش بود
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
خانما بعد بچه رابطه شما با خانواده خودتون چطور هست؟
خانواده من خیلی حساس هستن مثلا وقتی میرم خونه شون همش استرس اینو دارم که بچه م یه چیزی بریزه زمین یا وسیله ای بشکنه حتی یه شب که اونجا بودم روی تشک بچه که مامانم تازه درست کرده پسرم خیلی زیاد استفراغ کرد و پسرم کلی بالا آوردم و مامانم خیلی عصبانی نشد الآنم که باز حامله م حس میکنم باید خیلی کمتر برم خونه شون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان محمدامین مامان محمدامین ۲ سالگی
مامانم ۴۶ساله ازسینش ترشح قرمز میاد فشارک میده
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان سُهاومصطفی 😍 مامان سُهاومصطفی 😍 ۲ ماهگی
خانما یه سوال
من وقتی اصلا باردار نبودم مادرم گفت این دفعه اگه باردار شدی پسر شد اسمشو بذار مسیح منم گفتم باشه بعد که باردار شدم و فهمیدم پسره دیگه به مامانم نگفتم که میخوام اسم بابارو بردارم بذارمش محمد مصطفی 🫠

الان نمیدونم چکار کنم هم اسم محمد مصطفی رو دوست دارم هم اسم مسیح رو دوست دارم موندم تو دوراهی که بعد مامانم نگه حرفمو زمین انداخت اسمارو پایین میذارم لایک کنین ببینم کدوم بیشتر لایک میخوره 🥲🥲🥲
مشاهده ۱۸ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
مامانا من برا قد و وزن بچم بردمش بهداشت بعد چون ب عنوان مهمان بودم چون رفته بودم خونه مامانم گفت وقتی رفتی شهرتون برک مرکز بهداشت یه ویتامین بهت میده عین قرصه ۶ ماه باید استفاده کنه بعد دوباره بیارش
برا کسی اینجوری بوده آخه از کسی نشنیدم بعد قد و وزنش نرمال بود رو نمودارش بود پ چرا اینجوری گفت
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیلین🐣😻🤍🌱 مامان آیلین🐣😻🤍🌱 ۲ سالگی
فقط میتونم بگم خدا دوباره دخترم بهم داد هیچ وقت اسباب بازی های ریز در اختیارش نمیزارم عصری پشت در تراس بود بعد از اونجایی که همیشه کلید داخلش هست قفل میکنم دخترم کلید کشید گفت من باز کنم دور در با کلید بازی میکرد منم کنارش نشستم واقعا نفهمیدم چطور گذاشت دهنش برگشت سمتم دیدم سیاهه وای الانم که تعریف میکنم دستام میلرزه فقط دست و پامو گم نکردم دست کردم تو گلوش درش اوردم گلوش زخم شده بود هم خون میومد هم ترسیده بود اینقدر نازش کردم بهش اب ولرم دادم ولی کاش یکی بود یه لیوان اب قند هم به خودم میدادم بی جون افتادم زمین اینقدر خودمو سرزنش میکنم اینکه کنارش بودم و نزدیک بود بچم طوریش بشه😭
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان نلین مامان نلین ۲ سالگی
سلام مامانا دخترم وقتی جایی میریم بچه هم سن خودشو میبینه اونو بغل میکنه یا دستشو بوس میکنه مامانم میگه کمبود محبت داره درسته؟😔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هه‌ریاد مامان هه‌ریاد ۲ سالگی
امشب با مامانم و خواهرم اینا رفتیم پارک بعد‌ خواهرم پسرمو برد توپ بازی اونجا یه پسر از پسر من بزرگتر بود که پسرمو زد بعدم موهاشو گرفته بود ول نمیکرد مامانشم بر و بر داشت نگا‌‌میکرد منم عصبانی شدم اونم میگفت میبینی که‌میگفتم ولش کن صداشم برده بو بالا گفتم صداتو‌بیار پایین چرا داد میزنی
اعصابم‌خورده… خیلی فحش‌بهم‌دادیم ولی اخه بچه اون‌‌پسرمو میزد‌ منم طاقت نیاوردم که رفتم جلو..
نمیدونم مامانای اینجا توی موضوعات آگاهی اینا هستید یا نه ولی من کم‌کم دارم روی خودم کار میکنم از وقتی اومدم خونه بدنم خیلی احساس سنگینی دارم اصلا حس خوبی نیست… میگم ایکاش خودمو کنترل میکردم …
اولین بارم بود اینجوری از عصبانی میشدم.. یعنی اینقدر شدتش بالا بود که خواهرم میگفت وفتی تو‌رفتی اون‌زنه میخواست بیاد تورو بزنه.. ای خدا چقدر سیاهی تو‌دل ما آدما هست… 😭
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر