۳ پاسخ

من دوبارهمچین اتفاقی برام افتاده دوتا رژام رو همینجوری خراب کرد تازه باید سبار شامپو میزدم تاتمیزبشه

اره هر موقع بی صدا میشن یه خرابکاری میکنن بچمم روژو به دست صورت پلک کمد دیواری میز کنسولو دیوار فرش روغنی هم بود میخواستم بزنمش

😂🙌🙌

سوال های مرتبط

مامان لیموشیرینم👶 مامان لیموشیرینم👶 ۲ سالگی
میخام یکم دردل کنم
اونقد گریه کرذما
می‌دونم خیلیا بچه شیر ب شیر دارن
و شایدم تنها بودن
ولی من خیلی تنهام
طول دوتا بارداریم
بخصوص دومی نمی‌دونم چرا همیشه میگفتم کاش کسی یه غذایی چیزی برام بیاره مثاا بگن بارداره براش میچسبه
حتی یبار هم از کسی ندیدم
نه ماه بارداریمو تنهایی سر کردم یا بچه کوچیک نو پا
الآنم ک صب تا شب تو خونه تنها
( عصرا شوهرم میاد بیرون می‌بره
) ولی از بیر‌ن رفتن هم پشیمون میشم
برگرد خونه بچه ها رو بشور عوض کن زود شام آماده کن
یا قبل رفتن میذارم یا هم زود برمیگردیم دست و پامو گم میکنم الان پسرم خسته هست زود حاضر کنم بخوره بخابه
از دیروز چقد خوشحال بودم میگفتم مامانم ک نیاومد
حداقل اونجا نگه میداره
دیروز از بعد ظهر تا آخر شب کل هال. رو ریختم تمیز کردم فرشا رو جمع کردم مبلاا رو کشیدم وسط همه پارکتارو برق انداختم پشت فرشا رو تا جایی میشد جارو کردم ملافه مبلاا. و شستم
امروزم از صب قبل صبحانه آشپزخونه رو سابیدم
کابینتا گاز
بعد رفتم حموم
بعدش ناهار پسرم. و زود حاضر کردم برداشتم قرار بود بریم کلاس
تو ماشین بهش. دادم
اومدبم خونه از گشنگی میمردم دیدم نیم ساعت مونده برقا بره زود آشپزخونه رو جارو کردم
ناهار خوردم اومدم دراز بکشم یهو دیدم بو میاد دیدم وای پسرم اسپری جرم گیری. و برداشته میزنع ب پاهاش فک میکرد آبپاش هست
زود بلند شدم بردم همه جاشو شستم دهنش و بو کردم دیدم بو نمیاد یکم ماست بهش دادم
آوردم ب زور خابوندم دیدم مامانم زنگ زد بیاین بچه رو ببرید دیگ حالم گرفته شد