اگه زمانیکه دو سه ماهه بود دل تنها گذاشتنش داشتی الان برات راحت تر میگذشت گلم
منم خیلیییییی حساسم و وابسته ب پسرم
اما چون میدونستم این کارم در آینده بیشتر از من خودش رو اذیت میکنه از همون دو سه ماهگی رو خودم کار کردم پسرم برا مامانم برا شوهرم میذاشتم میرفتم بیرون
اون نیم ساعت یک ساعت برام یک عمر میگذشتاااا اما نیاز بود
هنوزم دیر نشده
من بچم خواب باشه برم حموم همش حس میکنم صدام میکنه همش به خودم میگم الان گریه میکنه یه بار ۱۰دقیقه گذاشتم پیش مادرشوهرم با شوهرم بریمو برگردیم سر۵دقیقه گفتم الانا گریه میکنه دو دقیقه بعدش زنگ زدن خودشوکشت سریع برگردین یعنی گفتم راس میگن مادر همه چیه بچشو از دلش میفهمه
عزیزم خونه مادرشوهرتونم دیگه نمیزاری بمونه?
منم همینطوریم
فک میکنم بیشتر مادرا همبنن
یه غریزه طبیعیه
اما خب برای ماها یکم زیاده بنظرم😁
منم اصلا نمیتونم یه دفه نیم ساعت گذاشتم خونه مامانم اینا اون نیم ساعت برام ۵ ساعت گذشت
من بیشتر بهش وابستم تا دخترم به من اونم وابستم خیلی هستا ولی تو اون نیم ساعت به من خیلی سخت گذشت تا دخترم
منم متاسفانه. امروز مجبور شدم ۲۴ ساعت بذارمش بیام همراه مادرشوهرم بیمارستان انقد گریه کردم. و اینکه خدا نکنه کسی بهش حرفی بزنه یا چپ نگا کنه پاره پوره اش میکنم و ازش متنفر میشم
منم همینجورم و پارسال به خاطر پسرم کارمو ول کردم اما به نظرم اصلا کار درستی نمیکنیم
منم همینجورم طبیعیه گلم من از شدت وابستگی کارمم کنار گذاشتم
آره عزیزم منم همین طوریم خب بچمونه دیگه طبیعیه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.