۱۹ پاسخ

عزیزم تبریک میگم خداحفظش کنه براتون
زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشه😍😍
کلا هزینش چقد شد؟!

عزیزم قدم نو رسیده مبارک انشاالله زیر سایه پدر مادر بزرگ بشه

مبارک باشه عزیزم 🤗
قدمش پر از خیرو برکت باشه براتون انشاالله

تبریک میگم عزیزم برای ماهم دعا کن این چندروزه بگذره بسلامتی بغلش کنم دخترگلمو😍❤

بسلامتي عزيزدلم ، من پمپ درد نگرفتم اما اصلا دردي نداشتم ❤️

چندکیلوعه عزیزم؟ 🥹❤️🫀

ای جانم عزیزمممممممم😍😍😍🥰😘🫀🌹❤️💃💃💃قدمش مبارکه عشقمممممم همین الان اینترنتموروسن کردم تاپیکتودبدم چفدضعف کردم چقدخوشحاب شدم عزیزم ازصبحه فکرم پیشت بود حتی به شوهرمم گفته بودم امروراومده میگه دوستت زایمان کرد گفتم آره دیگ الان نینیش بغلشه🥹😍🥰🫀🌹❤️ماشاالله هزارماشاالله خیلی نازه ازچشم بددورباشه قشنگممممم🥰🧿
خودت چطوری زایمانت چطورپیش رف عزیزم؟؟؟

جان دلم🥹🥰 مبارک باشع مامان خانم

مبارکه عزیزم💓🌹

بسلامتی گلی😍دقیقاسزارین باپمپ دردعالیه👌

قدم نورسیده مبارک💖🥰

به سلامتی مبارکه عزیزم،پمپ درد روبیمارستان بایدبگیریم یابهشون بگیم،چون من میخوام برم دولتی یعنی میزارن؟

به به قدمش مبارکه عزیزم

هزینه پمپ درد چند بود؟!

مبارکه قدمش پرخیروبرکت باشه براتون🥰🌸🫶🏻

قدم نو رسیدتون مبارک باشه 🥰

بی هوشی کامل بودید یا از کمر؟

به قول دخترم قیمیزه🥲😂ینی قرمزه نانازت، مبارکه

سلام عزیزم مبارک باشع التماس دعا

سوال های مرتبط

مامان نیکان مامان نیکان روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین پارت اول صبح زود رفتیم بیمارستان با این که سنم کمه و تجربه ای از زایمان و اتاق عمل ندارم ولی اصلا خدا بهم قوت داده بود ترس و استرس نداشتم رفتیم اول سوند وصل کرد اثبات درد نداشت چند ساعت بعد بردن اتاق عمل سوزن بی حسی زدن همه میگفتن سخته ولی اونم اصلا درد خاصی نداشت و کم کم بی خس شدم و حالم بد بود فکر میکردم دارم از حال میرم نمی‌تونستم خوب حرف بزنم از اثرات بی حسی بود بعد پسرم به دنیا اومد گذاشتن کنارم باهام پوست با پوست ارتباط بگیره از خوشحالی نمی‌دونستم چیکار کنم خدا رو هزاران مرتبه شکر اصلا باورم نمیشد منم مادر شدم و خدا منو لایق دونسته بعد بردنم ریکاوری خودم و نینی یک ساعت اون جا موندیم بعد دو تا مون رو با هم آوردن تو بخش انتظار همسرم از خوشحالی چشماش داشت برق میزد و گریه میکرد هممون از خوشحالی داشتیم پرواز میکردیم از خدا خواستم این صحنه رو نصیب همه چشم انتظار ها بکنه الهی آمین بعد چند ساعت بی حسی پاهام داشت کم میشد بدنم می‌لرزید و دردام شروع شد ولی زیاد نبود قابل تحمل بود تو تخت فقط وقتی برا سرویس و بلند شدن و خوابیدن اصلا خیلی بد بود و نمی‌تونستم از پاهام خون می‌ریخت خونریزی م زیاد بود و پرستار اومد منم گربه میکردم که بیمارستان رو کثیف کردم ولی خیلی مهربون بود و اومد طی زد کمکم کرد و رفتم سرویس و اصلا نمی‌تونستم راحت راه برم م بلند شم خیلی سخت بود با کلی درد و گریع راه میرفتم ولی الان خدا رو شکر حالم خیلی بهتره و دردام کم شده در کل خوب بود اون جوری که میگفتن سخته نبود خنت رو شکر خدا را هزاران مرتبه شکر که پسرمو بهم داده هر چقدر شکر کنم بازم کمه قسمت همه چشم انتظار ها و خانم های باردار
مامان 🍪 کلوچه مامان 🍪 کلوچه ۵ ماهگی