۸ پاسخ

نه عزیزم مال شما اون یکی خانمه

اینا خیال پردازی و توهم بود یا واقعیت بودن

ای جان دخترم‌منم‌بعضی وقتا خودش خوابش میبره خیلی من حال میکنم🤭
فرشات جفت فرشای منه😍

بیهوش شده دیگه😂

من امشب مهمون داشتم عالی بود انقد خوش گذشت جاتون خالی .دخترم اخرشب خوابش گرفته بود گریه میکرد ب دوستم میگف خاله پاشو برو خونتون من خوابم میاد😅😅😅😅😅😅

منم صب بیدارشدم ناهار درس کردم مادرشوهرم واحد پایینمونه.اومد پسریو گرف استراحت کنم منم ناهار درس کردم همسر اومد خورد رف سرکار منم رفدم باشگا بعدش امدم خونه ی دوش گرفتم رفدم کافه ی قهوه خوردم باز برگشتم خونه استراحت کردم زیرکولر.شبم شوشو اومد خونه رفتیم پیاده روی باهم پسرمم مادرشوهرم اخرشب ک خاب بود اورد خونه گذاشتیمش رو تختش الان لالا خش گذش بم امروز درکل

برا منم خیلی خسته کننده و تکراری ولی بازم خداروشکر 💕😍

تهش خوب تموم شد باز شکر 😂😂😂😂
همینکه خوابیده عالیه

سوال های مرتبط

مامان آراد مامان آراد ۳ سالگی
مامانا وقتی بجه هاتون بهونه های بی دلیل میگیرن چیکار میکنید ؟ مغزم دیگه درد میکنه از صدای اراد همش یچیزی برای گریه داره. مثلا بردمش پارک داره سرسره بازی میکنه بعد میره سمت وسیله بازی برقیا ک‌ خاموشه و گریه میکنه و جیغ میزنه ک میخوام درحالیکه تعطیله. یا مثلا ی چی میبینه تو خیابون میخواد و گریهههههه یا بیخود و بی جهت یهو وسط ی مهمونی میگه من ماشین صورتی میخوام بعد گریههههههه
یا مثلا هندوانه اوردم بعد کریههههه ک من انگور میخوام. یعنی یجوری شده ک استرس دارم بیدار شه به چی میخواد گیر بده و سر چی میخواد گریه کنه.
توروخدا بگید چکار کنم. خیلی عصبانی شدم از بعد مادر شدنم. اصلا رفتارامو دوست ندارم از صدای خودم ک‌مدام دارم نصیحت میکنم و آموزس میدم بهش بدم‌میاد وقت لحنم تند میشه واقعا بدم‌میاد از صدام. تکراری شده ک حرفامو لحنمو .... تکراری ک دوست داشتنی نیست برام‌
دلم میخواد مثل قبل از ته دل بخندم بیخیال دنیا باشمو لذتدببرم الاندهمش استرس همش یاد دادن اینکه چماری بکن و چ کازی نکنن ب بچه و....
مامان گیسو مامان گیسو ۲ سالگی
خیلی خیلی خیلی ناراحتم تو حالت انفجارم
ی جوری رفتار میکنن انگار گیسو اصلا بچه من نیس
تا میخام حرف بزنم شوهرم هی میگ گیر نده لج نکن غر نزن
انقد بچه کنار باباش لوس شده همین ک میبینه مث جن زده ها رفتار میکنه ب شدت لووس شدع و من خیلی بدم میاد
دقیقا این رفتارم خونه مامانم داره
هرچی از بچه اینجوری بدم میومد همیش دور و بریا رو میدیدم میگفتم بلد نیستن بچه بزرگ کنن
حالا بخاطر رفتار خودخاهانه دور و بریام دقیقا بچم اینجوری شده
اوایل ک همه چیظ دست خودم بود انقد این بچه مودب بود ک خدا میدونه چند وقته تررر زدن تو تربیتش واقعا شاکی ان
خونمون بازسازی دارع امشب مجبور شدم بیام خونه مامانم واس خاب شرایط خونم خوب نبود
دخترم عین روانیا از وقتی اومدیم دیونه بازی در میاره
تا دراز کشیدژم گریه ک میرم پیش مامانی
سریع مامانم اومد بغلش کرد برد
با اینک گفتم نه!
بحث بردنش نیس
بحث اینه من هرچیو میگم نه و نمیخاد اینا خلافشو انجام میدن و این بچه فاتحه برا حرف من نمیخونه