۱۹ پاسخ

همه اکثرا تست به دست تو سرویس هستن 😂😂😂

والا من که انگار خبرداشتم قراره تواون ماه حامله باشم بایه تست حدسم یقین شد کلا حس ششم قوی دارم😅

من معده درد سرگیجه حالت تهوع داشتم فکرکردم دارم مریض میشم بیخیال بودم موقعه پریودیم شد دیدم نشدم دوروز عقب افتادم بیخیال بودم با اینکنه همش سر موقعه میشدم به همسرم گفتم بریم بی بی چک بخریم قبول نمیکرد گفت داری سرما میخوری😂بلاخره رفتیم زدم گفتم ن نیستم بابا ننداخته بودمش بعد چند دقیقه همسرم رفت دید گفت اره هردوتا قرمز شد باورمون نمیشد رفتیم ازمایشگاه ساعت۸شب ازمایش دادم گفتن فردا جوابش میاد رفت گرفت دید باردارم

منو ک پسری دو هفته الاف کرده بود هم آزمایش هم بیبی چک منفی بود🤣🤭 بعد ۱۴ روز تاخیر پریودی برای بار دهم بی بی زدم گذاشتم رو اپن آشپزخونه گفتم بابا اینم منفیه دیگه ولش کردم رفتم تو اتاق کار انجام بدم بعد پنج دقیقه اومدم گفتم بزار ی نگا بکنم تا نگا کردم دیدم ی خط محو و کمرنگ جوری ک با اینور اونور کردن معلوم میشد ،دیدم🫣 از خوشحالی فقط گریه میکردم باورم نمیشد تا دیگه زنگ زدم شوهرم اونم سرکار بود پشت تلفن جفتمون ذوق مرگ شدیم😍🤣

من عقب انداخته بودم ولی اصلااااااا انتظار نداشتم مثبت بشه
پنج تا تست گذاشتم منفی بود خوشحال که حامله نیستم
تا حالت تهوم شروع شد تست زدم مثبت شد
فقط گریه میکردم اصلا تو این شرایط بچه چهارم نمیخواستم
با همون گریه و حال رفتم ازمایش مثبت بود
کلی زعفرون خوردم و تو دلم به شوهرم فحش میدادم😅
آخرم هیچ اتفاقی نیافتاد و خوشگل خانم جا خشک کردن دیگه

من ک چون دختر دوساله دارم قصد نداشتم فعلا یعنی داشتم دوست داشتم بزرگ تر بشه منتظر عادت ماهانه ام بودم درد داشتم میگفتم الانه ک عادت بشم نوار بهداشتی میذاشتم اما نمیشد ۸ رو گذشت هروز حالم بد تر میشد تا این ک فهمیدم اگه دراز بکشم دل و کمرم اروم میشه هروز سردرد بیحال تراز روز قبل تااین ک رفتم تست خریدم دوتا استفاده کردم دیدم دوتا خط پرررررنگ افتاد دوباره زدم بازم دوتا خط فرداش زدم بازم دوتا خط ۴ تا بی بی چک تا این ک رفتم ازمایش دادم بتام شده بود ۱۰۰۰ بازم باورم نمیشد تااین ک رفتم سونو قلب صدای قلبش رو شنیدم و تازه باورم شد باردارم 😂😂😂

من مسافرت بودم عید نوروز مشهد.از قبل سفر حالم بد بود تا اینکه تست دادمو ازمایشم دادم مثبت شد.کلی منو شوهرم گریه کردیم از خوشحالی هیچوقت یادم نمیره

سلام ی حسی ک غیرقابل وصفه....وقتی بی بی زدم اذان صب بود....دیدم منفیه...گزاشتم تو کشو کمد سرویس....نمیدونم چرا؟!!!
وضو گرفتم و نمازموخوندم...گفتم خدای مهربون هرچی صلاحته رخ بده....ب داده و نداده ات شکر.....
۷ صب رفتم سردیس و نمیدونم چی شد ک کشو کشیدم و در کمال ناباوری دیدم ک ی هاله هم داره.خیلی ذوق زده شدم من عاسق بچم اخه....ب همسرجان نگفتم....ایشون ک رفتن سرکار.منم سریع رفتم ازمایشگاه....یکساعته جوابش اماده شد و بتا ۲۴۳
اومدم خونه و قران نازنینمو بغل و فقط گریه و ی حالی ک قابل وصف نیسش...
از خداوند میخام بازم اون تجربه و دوران شیدین بارداری و زایمان مجددا تحربه کنم .....از تمام وجودم ازخداوند میخام💕💞💓💗💖

بعد ازمایش دادم دیدم واقعیه

من روز تولد دوسالگی پسرم مطمعن شدم که حامله ام همش مینشستم بلند میشدم بهشوهرم میگفتم دیدی گفتم میگیره برو برام قرص اورژانسی بگیر نرفتی الان منتظر باش 8ماه دیگه یکی دیگه تو بغلت باید عارقش رو بگیری😂

من ک اصن نمیدونستم بعدش حالمم بد بود میگفتم حتما میخام پریود شم چون 😐🤣😂اقدام آنچنانی هم نبود هیچی دیگ بعد ماه ماه رمضون شد روزه میگرفتم حالم ب میشد تب می‌کرد 5 روز بعد مامانم افطاری دعوتم کرد رفتم ی تست گرفتم از سر کنجکاوی بعد مامانم گفتم لیوان بخره نخریدن تا شب شد لیوان خریدن گرفتم فک کردم دوروغه ادلش

تو دستشویی مامانم شوهرم خالمم پشت در در میزدن هی😂😂😂

دستشویی😜😂

من این بارداری گریه از رو ناراحتی نه خوشحالی چون بچه کوچک دارم

داخل سرویس 😂
و انقد اون لحظه شوکه شده بودم
چون اصلا احتمال نمیدادم باردار باشم
اصلا خوشحال نشده بودم
برعکس همسرم😂
ولی الان واقعا خداروشکر میکنم ب خاطر این نعمتی ک داده😍🥹

تو ازمایشگاه بودم هفته پیشش منفی شده بود . با خیالی رفتم ک میگه منفی هست و کیست دارم باز ... یکهو گفت مثبته بشینید تا عدد دقیق بتاتون رو بگم ... من پشمام ریخت تا چند روز مات زده بودم و باورم نمیشد ... اون شبم کلی گریه کردم و خداروشکر کردم 🥹

تو دستشویی هول کرده بودم فقط گریه کردم

تو دستشویی بودم😂

داخل دستشویی😐

سوال های مرتبط

مامان حبه انگور مامان حبه انگور هفته سی‌وپنجم بارداری
مامان امیرحسین وفندق مامان امیرحسین وفندق هفته بیست‌ویکم بارداری