با شوهری که درک نداره گیر داده برای بچه دوم اقدام کنیم چه کنم😮‍💨😮‍💨😮‍💨من از خانوادم دورم هر دوهفته میام خونه مامانم تنها پسرمو بزرگ کردم خدایی همسرم همیشه کمکم کرده سر پسرم بارداری وحشتناکی داشتم ۴ماه بالا آوردم بیمارستان بستری شدم ماه های اول لک میدیدم،،تو ماه ۷خونریزی کردم است احت کامل بودم از ماه ۸به شدت باد کردم شده بودم ۱۰۵ کیلو هر روزه ام عذاب بود تا زایمان کنم بماند که بعد زایمان دست تنها بزرگش کردم از بارداری متنفرم همسرم نمی‌فهمه با یه بچه کوچیک بارداری راحتم سخته چه برسه مثل بارداری اولم بالا بیارم و....،هرچی بهش میگم میگه اولش سخته باهم بزرگ میشن دوسال دیگه هم بازی هم میشن بخدا ۴ماه صورتمو اصلاح نکردم ابروهام از دختر مجردم پرتر شده دلم میخواد فقط بخوابم خییلی خسته ام اسم بارداری میاد میخوام جیغ بزنم😭😫

وای ب حرفش گوش نکن نابود میشی بخدا

نکن خواهر نکن تا میتونی جیغ بزن

چرا ۴ ماهه اصلاح نرفتی
من ۳ تا بچه دارم خوب عزیز من باید برنامه ریزی کنی نیم ساعت همسرت بچه رو نگه داره برو آرایشگاه تا حالت خوب بشه ..وقتی ب خودت نرسی حتما هر روز خسته تر میشی ،ب همسرت بگو چند ماه صبر کن یکم حالم خوب بشه خودمو پیدا کنم بعد ..

آره میدونم😔

عزیزم اصلا گوش نده بهش فعلا سلامتی خودت مهمتر ..یواشکی قرص بخور

منم یه مدت گیردادبعدش میرفت حموم قرص میخوردم توهمین کاربکن

باهاش صحبت کن شرایطتو بگو بهش بگو حداقل پسرت یه کم بزرگ شه کمکت کنه

اونقدرا هم ک فک میکنی سخت نیس منم کمکی ندارم جز همسرم خونه مامانمم سه هفته اس نرفتم

سرکارش بزار یه مدت بازبون بپیچونش بچه یکم بزرگ تر بشه بعد لااقل

منم سرپسرم استراحت مطلق بودم خیلی خودم عذاب کشیدم شوهرم خیلی کمکم بود ولی اون موقع بچه نبودراحت استراحت میکردم الانم باردارم بازم دکترگفته فعلا سه ماه اول استراحت نسبی حالابابچه میفهمم چقداستراحت بشم سختمه نذرکردم که به اون مرحله نرسم وگرنه بابچه چطورممکنه
خدابهمون کمک کنه

آمپول و قرص جلوگیری ی مدتت مصرف کن