مامانااااا یه لحظه بیایین دخترم ۷ این ماه که بیاد میشه ۱۸ ماهش دو روزه از شیر گرفتمش برا شوهرم نگفتم چون هی میگه باید تا ۲۰ ماه بدی بهش شیر خودمو میخوره خیلی خیلی اذیتم خیلی هم ضعیف شدم گفتم غذام که خوب نمیخوره همش وصله به سینه م از شیر میگیرم هر دو راحت میشیم شیر پاستوریزه هم خوب میخوره وزنشم خوبه حالا امروز عصر واسه شوهرم گفتم از شیر گرفتمش زیادم دخترم اذیت نشده ها حالا شوهرم عصبانی شد و قهر کرده میگخ چرا زود بریدیش کاری بهم کرده پشیمون شدم نمیدونم چیکار کنم تورو خدا بگین بخدا اینقدر سینه مو موکشه عاصی شدم

حالا که گرفتی تا تهش برو
شوهرتم ناراحته توانایی شیر دهی پیدا کنه خودش اقدام کنه.
یه روز جای ما نیستن فقطم ادعااا دارن

دختر من شبا قبل خواب اینقد مک میزد که با گریه میخوابیدم از دستش،
هر چند الانم که شیر نمیخوره اینقد تو خونه میچرخه که کلافه م میکنه تا بخوابه ،
لااقل دیگه مک نمیزنه

منم هم خودم خیلی اذیت بودم هم بچه م چیزی نمیخورد غیر شیر ،
برا از شیر گرفتنش هم همین داستان شما رو داشتم.
با شوهرت صحبت کن بگو دیگه شیر ندارم
برا من که یه هفته ای اوقات تلخی داشتیم و یسره از عوارض از شیر گرفتن تو تابستون و .... گفت برام
ولی بعد سه روز بش گفتم دیگه از شیر گرفتمش دیگه بخوام بش شیرهم بدم هیچی نیست که بخوره

من شب دوم و سوم تو خواب بش شیر دادم سینه م دیگه درد نگرفت تا الان که 20روز گذشته


فقط تنها مشکلم اینه که بچه هنوزم درست غذا نمیخوره😭

ول کنید بابا حالا من که شیر خشکم میدم همش اذیت همش بغلم دلم میخواد سرمو بکبونم،دیوار به نظرم فرقی نداره بچه داری همش اذیت

این بگم که شیر خشکم در حد کمی میخوره مثلا شبا ۳تا روزام در حد ۳ تا البته بزور ولی با این حال گیر داده فقط شیر خودت

دختر منم همش آویزونه بم شوهرم هی میگ از شیر بگیرش غذا بخوره..
ولی اگ شوهرت راضی نبود و اخلاقشا میدونسی ی چندماه هم تحمل میکردی پاییز ک هوا خنکتر بود از شیر میگرفتی..حالا هم ب شوهرت بگو اذیت نشد گریه و بیتابی نکرد ول کن دیگ 😂😂

دیگه گرفتی قهرشم فردا اشتی میکنه

ول کن بابا مردا رو صلاح دونستم تموم شد پ رفت

حالا شوهرم میگه نده من دل ندارم ندم😥