۴ پاسخ

تا وقتی ک تو‌ نتونی از پسرت دفاع کنی وقتی نمیره نذار ببرنش کاملا مودبانه بگو پسرم نمیاد از دور باهاش بازی کنید مندهیچپقت ب زور پسرمو بغل هیچکس نمیدم وقتی نمیره بغلشون و میگه نه میگم پسرم نمیاد ببخشید نمیذارم حریمشو از ببین ببره کسی و این اضطراب زمانی از بین میره یواش یواش ک پسرتو ب زور ازت جدا نکنن و نبرن ولی اینجوری بدترم میشه

یکی از دلایل این میزان اظطراب و گریه‌ش بخاطر اینه که بزور ازت گرفتنش و نتونستی از پسرت و احساساتش دفاع کنی و احساس اون بچه اسیب و تجاوز دیده

ببین دختر من وحشتناک اضطراب جدایی داشت جوری که من میترسیدم مرخصیم تمام شه و برگردم سرکار … ولی حالا فهمیدم علتش این بوده که از صبح تا عصر منو دخترم باهم تنها بودیم عصرم که با باباش با هم میرفتیم سر میزدیم جایی و برمیگشتیم عملا کل وقتشو با من بوده الان مدام میرم خونه مامانم شب میمونم میزارم کاراشو خواهرم و مامانم انجام بدن وقتی میریم مهمونی میزارم زمین یواش یواش ازش دور میشم تا با بقیه بازی کنه هر جا میرم یه اسباب بازی اشنا با خودم میبرم و نتیجه اش اینه که دیگه میرم سرکار پیش مامانم میمونه

پسر منم همینه

سوال های مرتبط