۴۱ پاسخ

امیدوارم اگه دختر بود خدا یک قلب محکم و قوی بده بهش تا زیر این فشار ظلم پدرا له نشه❤️

خوب گفتی بهش

خدا عقلش بده

عزیزم ، الان دیگه بارداری و بهتره آرامش خودت رو حفظ کنی و توکل کنی به خدا ... ان شاءالله که مشکلتون حل میشه .
ولی خب بهتره آدم شرایطش روقبل بارداری خوب بسنجه و بعد اقدام کنه.
با دعوا هیچی حل نمیشه سعی کنید با گفت و گوی منطقی حلش کنید...از مشاور هم میتونید کمک بگیرید.

عزيزم به هیچ وجه سقطش نکن،این کشتن حساب میشه، تازه دختر هم چقدر نازه، من خودم دوست دارم دختر داشته باشم❤️

میزدی تو دهنش

ابن که این اخلاقو داره به نظرم بچه دار نشه بهتره

:) عزیز دلم
دلم برای خودتو نی نی سوخت
توکل کن ب خدا...
اگه دختر باشه بیاد تو زندگیتون مهر و محبت و رحمت بیشتر میشه
جوریکه شاید تعغیر کرد
سعی کن از مزایای دختر داشتن بهش بگی

این مدل مردا ده تا پسر داشته باشن میگن یازدهمی هم پسر بشه آخرشم همون پسره دهنشو صاف می‌کنه
بچه رو سقط میکنن؟ جنین داخل رحم هم مثل اون بیرونیه بچه ادمه من سقط خودبخود داشتم به خدا زجه میزدم با اینکه ذست خودم نبود اتفاق بود دو روز تمام عزاداری کردم خودشم از ده تا زایمان بدتره جون نموند برام
اصلا رو نده بهش چرا نتونه محبت کنه
حالا بگو معلوم نیس شایدم پسر شد

شوهرت یک عدد شتر

عجب .....ما حاضریم کل زندگیم و بدم خداوند دومی دختر بده ..خدایا حکمتت و شکر ..نگران نباش به دنیا بیاد خدا مهرشو میندازه به دلش عاشقش میشه

همسر من که عاشق دختره
خداروشکر یه پسر داریم به من نمیگه ولی میدونم ته قلبش دوست داره دختر دار بشیم
عزیزم دعا کن ماهم خدا بهمون یه دختر ناز بده
که فقط نازشو بکشیم

مهم اینه بچه سالم باشه ولی بنظرم خدا دختر رو به هرکسی نمیده دختر فرشته روی زمینه

😐لنت بش

وا من همسرم میگه کاش خدا یه دختر هم بهمون بده جنسمون جور بشه
یه پسر داریم دخترم باشه خیلی خوب میشه
ولی میگه پسر هم باشه رو تخم چشامون جا داره بالاخره از پوست و خون ماست
از الان دنبال اسم پسره

وای عزیزم تروخدا این داستانو برای شوهرت تعریف کن : دایی من یه پسر داشت ۸ سالش بود یه دختر۳ ساله ام داشتن که خانومش باردار شد و رفتن سونوگرافی گفت دختره ، بعد داییم چون پسر دوست بود یذره بدخلقی کرد و خانومش انقد ناراحت شد و گریه کرد ، گفت انگار دوست نداره یجور بدی برخورد کرده و ذوق نکرده حالم خیلی گرفته ست ! صبحش اینا راه افتادن سمت خونشون ، تو جاده تصادف کردن ، پسرش از ماشین پرت شد چقد این بچه ام عزیزو دوست داشتنی بود ، درجا ضربه مغزی شد و فوت کرد ، خانومش هم همینظور فوت کرد و با بچه تو شکم فوت کردن ، دخترشم رفت تو کما و جمجمش و صورتش داغون شده بود و پاش ، و یکسال درگیر درمانش بود و کلی عمل جمجمش فرورفته بود و یکی از چشماش خیلی کوچیکتره و تو صورتش جای بخیه و زخمه ! و خود داییم فقط موند با یه دختر سه ساله که شد مونسش ! ولی زندگیشون کلا از هم پاشید الان ۱۱ ساله زن نگرفته و دیوانه شده چون عاشق زنش بود اما بنظرم ناشکری کرد ! بلا از شما به دور باشه اما بگو دختر نعمت زندگیه ، پسر دختر نعمت خدان ، وقتی پسر میره سرخونه زندگیش دختره که عصای دست پدر مادره دلسوزه الان من خودم دغدغه پدرمادرمو دارم برادرا کی به فکرن! بگو به خودش بیاد

منی ک انتی احتمال پسر داده اما هنوز شوهرم منتظره برم انومالی بگن دختره😓

میزدی تو ت خ م هاش واسه اینکه گفته سقط کنیم

ببخشید ولی شوهرت یه بیشعور تمام عیاره

ان شاالله که سر عقل بیاد 🥲بچه نعمت خیلی بزرگیه که خیلیا تو حسرتش هسن🥲

یعنی بعضی از مردا لیاقت بچه سالم ندارن شوهرت هم اولین نفره که شعور نداره بگو گاوی مگه جنسیت از ژن تو تعیین میشه وقتی نمیتونی محبت کنی غلط کردی که اقدام دومی کردی بهش میگفتی برای چنین مردی اصلا نباید بچه آورد بی لیاقته دختر و پسر هیچ فرقی نداره جز سالم بودن آفرین برین بهش تا حساب کار دستش بیاد

شوهر منم میگه نمیتونم به دختر بچه محبت کنم ظلم میشه بهش
ولی خب نمیشه یه بچه ی سالم رو انداخت گناهش تاابد رو گردنمون میمونه

بزاردختربیادهمین خودش دیگه نگاه خودتم نکنه ازبس دخترخودشولوس کنه براش نگران نباش فقط نگهش دارببین چطورخودشوهلاک کنه براش

وای خدا قوربون کرمت

امیدوارم هر جنسیتی که دلت میخواد بشه
ولی یه دختر نانازی که بعد دنیا اومدن دلشو نرم کنه براش ناز دلبری کنه هم خوب میشه
پدر شوهر منم همینجور بوده فقط پسر دلش میخاسته خواهر شوهر من الان کلاس سوم اینقدر باباش دوستش داااره که اینقدر پسراشم نمیخاد

اشتباه می‌کنه که ‌میگه نمیتونه محبت کنه الان اینجوری میگه بعد که دنیا بیاد مهرش به دلش میوفته وقتی ببنیدش ان شاء الله
بنظر من دختر قدرت قوت احترامش از مادرش میگیره

آخی عزیزم ناراحتت شدم .می خواد جنسیتش چی باشه ؟

آخی شوهرت میترسه چه کمبود محبت پدر داشته باشه
ان شالله بدنیا بیاد از پسرش براش عزیزتر میشه
داداش منم بعد دوتا پسر زنش دختر حامله شد خییییلی ناراحتی کرد و میگف دختر نمیخوام الان جرات نداریم به دخترش چیزی بگیم

چه رو داره همسرت هیچ‌کاری نکرده الانم زبونش دو متره تعیین میکنه که دختر شد بندازیم😐😒

باورم نمیشه الان هم تفکرات عصر جاهلیت وجود داشته باشه!!!!

خیلی خوب جوابشو دادی عزیزم ولی خوب این جوابی که دادی مطمعنی کارو درست میکنه و بدتر نمیکنه؟؟چون اینجورکه معلومه همسرتون خیلی حساس شده به این قضیه.خداروشکر که همسر من با اینکه وعضمون خوب نبود گفتم بچه رو بندازم نزاشت شاید ترسیده عزیزم چون مردا احساس مسئولیت میکنن برای همون میگم

بعدشم به همسرت بگو تمرین کن محبت کردن رو ، آگاهایت رو ببر بالا، در واقع جفتتون آگاهیتون رو ببریت بالا...الحمدالله الان یه سرچ کوچیک بزنی یه عالمه محتوا برای تربیت کودک میاد
بعدشم مگه میشه آدم بلد نباشه محبت کردن رو؟

ببین من ی پسر دارم دوتا دختر واین بچها چهارمم هست جنسیت فعلا پسره و همسرم میگ اکر دخترم باشه رو چشامه خدا دوسم داره دخترمیده بهم دخترام انقدر عشق ب پدرشون میدن ک نگو گاهی میگ از دخترا یادبکیر خانوم

صبر کن دنیا بیاد وقتی بغلش کنه ب غلط کردن می افته

از جایی احتمالا حرف شنیده پدری مادری کسی نیست بهش حرف یادبدن یا کسی ک دخالت کنه؟

حق داری.ولی اعصاب خودتو داغون نکن واسه خودت و بچه بسیار خطرناکه

میگفتی بهش اگه الان بخان سقطط کنن چه حسی داشتی

همچبن کردی سزاوار پدرشدن نیست.

وای خدا راست میگی ؟ وقتی سالم باشه هیچ کس نمیندازه

همسر من دیشب میگفتم ، اگه خدا محبت کنه و بهمون دختر بده دیگه تو باید همش حسودی کنی !!!!
کاش خدا بهمون لطف کنه 😭

افرین
حرف همسرتت کاملا بی منطقه

سوال های مرتبط

مامان بچه ها مامان بچه ها هفته شانزدهم بارداری
از همه چی خستم
دلم میخاد بمیرم
این چه زندگی کوفتیه من دارم
از پسرم شوهرم متنفرم
از خونه زندگی
مثل گداها
اصلا از پسر بچه ها و جنس نر بدم میاد
چقدر عذاب میدن
به خدا کم اوردم
میگم بچه که به دنیا اومد دوتاشونم بزارم ور دل شوهرم
برم پی زندگیم
طلاق بگیرم برم ترکیه
احساس خفگی میکنم
اینکه اهمیت نمیدن احترام نمیبینم
تمام مشکلات با منع
ولی حق انتخاب ندارم تو هیچ چیز
نظر هم میدم انگار چیزی نگفتم
مادرمم سرکوفت میزنه
میگه بهت گفتم تو امادگی نداری
گفتم من چه میدونستم این مرد این همه بلا سر من میاره
اخلاقش گنده گنده
یه چی میگی فوری تهدید به کتک میکنه
منم پسرم مشت میزنه
گاز میگیره
میپره رو شکمم محکم با دستش گلومو میگیره
مجبوری میزنمش متنفرم اخه پسر چه گو....
از طرفی فشار مردک که بچه تو دلی دختر باشه باید بندازیش

نجس منم از پسر بدم میاد
یه بچه لجباز و حرف گوش نکن که دقیقا نسخه کوچیک پدرشه

به خدا بریدم الانم دارم با گریه مینویسم
دیروز به مادرم گفتم بیا خونه ما
من دارم خفه میشم میگه اول صفره مراسم زیاد
میخام برم مراسم
اینم از مادرم
دلم میخاد از دست همه فرار کنم