من ک نمیگیرم
هرکی خودش خواست بیاد سربزنه کادوشم میاره
جشن نه
چون بچه هنوز خیلی کوچیکه و نمیخوام تو فضای شلوغ باشه
بعد ماچش میکنن بغلش میکنن
چقدم میخوان کادو بدن مگه،بخوره تو سرشون، هیچ نیان 🤣🤣
تازه بیان هی بگن بچه شبیه اونه اینه،لاغره ،درشته
بهت اصول بچه داری یاد بدن
و در آخر بچتو چشم بزنن
بنظرم هرکی بهم نزدیک باشه میاد منو بچمو میبینه،نیومدم جونش سلامت،از کسی انتظار ندارم
چه ۳۰ میلیون سیسمونی بخرم چه ۳۰۰ میلیون، دوس ندارم بقیه بیان ببین و نظر مفت بدن
من کلا همینجوری ام 🤣
جشنو تولد و مناسبتارو ۲ نفره میخوام
و ترجیحا با خونواده درجه ۱
الان با خوندن کامنتا تصمیم گرفتم مهمونی وجشن نگیرم
دوتا گوسفند نذر حرم امام رضا وحرم امام حسین کردیم که گردن شوهرمه قرار نیست ب فک وفامیل بدیم
بعدشم نی نی من آذر بدنیا میاد هوا خنک میشه دوست ندارم یه عده جمع بشن تو خونه تو فضای بسته نفسشونو به بچه بدن بعدم نفری چس تومن کادو بیارن
از طرفی خیلی دوست دارم یه تایمی بگم همشون باهم بیان وبرن خلاص بشم واون وسط مادرشوهرم جرات نکنه حرف اضافه بزنه یا خانوادم پیشم باشن جواب حرفای مفتشو بدن از طرفی روش نشه مثل همیشه ۲۰۰ تومن بزار تو پاکت بلکه تو جمع خجالت بکشه البته که هرچقد بده از شوهر خودم میگیره
نمیدونم خلاصه گیر کردم باید دید چی پیش میاد
نزدیک زایمان با مادرم مشورت کنم ببینم نظرش چیه چون بعد زایمان خونه اون میرم میمونم ببینم قبول میکنه همه مهمونا یه روز بیان وبرن
ولی خب از طرفی از مادرشوهر چترم میترسم آخه هرجا میره خودشو شام وناهار میندازه
یکی از فامیلاشون عقد محضری ساعت۳ ظهر گرفتن که نه شام بدن نه ناهار
این زن از ساعت ۱۱ رفت ناهارم خورد ساعت ۵ غروبم همه مهمونا رفتن این زن گفت میمونم دست پخت عروس جدید رو بخورم و واقعا موند دختر بیچاره مجبور شد برای این زنه وشوهر ودخترش پاشه شام بپزه هیچ مهمونی ام نمونده بود جز اینا وعروس وداماد بیچاره
هرجام نشست از این حرکتی که زده با خنده و افتخار تعریف کرد که تازه عروسو مجبور کرده بهش هم ناهار بده هم شام بده!!!
همین بلاهارو سر منم آورده
برا همین دلم میخاد خونه مامانم مراسم بگیرم تو خونه خودم باشم با شکم بخیه خورده منو مجبور میکنه پاشم براش شام بپزم همچین زن بدجنسیه مادرشوهرم
دیگه نمیدونم چی پیش میاد
نه بابا یه شام شب هفت برای اسم گذاشتن اونم درجه ۱ رو دعوت میکنم
من که سیسمونیم خونه خودمه بعد زایمان هم میرم خونه مامانم هرکی دوست داشت تشریف بیاره اونجا قدمش سر چشم ولی کلا مهمونی برای سیسمونی دیدن نمیگیرم موقع جهیزیه هم دوست نداشتم کسی بیاد ببینه با اینکه خانوادم هیچی کم نذاشتن و همه چیز زیاد هم دادن ولی من به نمایش گذاشتنو کلا دوست ندارم
نه
هر کسی خواست خودش سر میزنه
اصلا خرج اضافه نیست حدیث پیامبره که یک ولیمه مختصر درحد توانتون حتما بدین
بله مااینطوریم همه بچه هارو ولیمه میدیم یا عقیقه میکنیم گوشت عقیقه رو توی مهمونی میپزیم فقطخانواده بچه نباید بخورن ازش
برای ده روزگی میگیرن ولی واجب نیست بیشتر برای بچه اوله اگه رسم ندارید چرا میخوای خودتو اذیت کنی کلی هم هزینه کنی
ده روزگی که گوسفند میکشیم خودی هارو دعوت میکنم
سر بچه اولم خونه مادرشوهرم طبقه بالا میشستم
تز اونا بود که نههههه زشته قربونی بخرید
نههه زشته شام بدید
هوس جیگر کرده بودن شوهر ساده منم رفت خرید و شام داد
دستمون خالی شد با حرف اونا
نه والا منم نمیخام بگیرم تو این گرونی هشتمون گروی نهمونه
شامم کجابوده بابا
اونوپولو میدم برا دخترم طلا میخرم اگه داشتم
مگه چقدررر میخان کادو بیارن که خسیس ها کلی ام هزینه کنم
سر پسرم قربونی بریدیم به همه شام دادیم نفری یه دست لباس نوزادی اشغال آوردن اصلن تن بچه م نشد ول کن بابا
قربونی ام نمیخام کنم
یه خروس میکشم قربونی ۲۰ میلیون🥲🥲🥲
ما که نمیگیریم
اینجا بعد گذشت یه مدتی دورهمی میگیرن یا خانوادگی یا فقط خانوما منم میخوام اینجوری باشه ک هرساعت وقت و بی وقت مهمون نیاد
ولی فعلا همسر قبول نمیکنه میگه هرکی خودش بیاد
میگم آخه هرکی خودش بیاد اصرار میکنین شام نهار بمونن تواین شرایط مگه میشه از عهدش براومد😑
دوست دارم حموم 10 بگیرم اما دست تنهام واسه کارا فقط یه خواهرم هست
خودمم ک سزارینیم نمیتونم درست ب کاری برسم
اگ 4 تا کمک پیدا کنم میگیرم
میوه و شیرنی و عصرونه میدم
نه اصلا نمیگیرم
نه والا چه جشنی؟هر کی دوست داشت بیاد،اون موقع من اصن حال ندارم بخوام جشن بگیرم،شاید پول گوسفندم بدم غذا بپزن پخش کنن بین فقرا
سمت ما ده روز ک شد برنج میپزن با کله پاچه گوسفند... بعد 40 روزم ک اگ پسر بود ختنه کردن ی جشن مختصر باز بزرگ تر شد ی جشن بزرگ دختر بودم یکم صبر میکنیم بچ گوشت بگیر جون بگیر بعدش یه جشن ده روز میگیریم
مادرشوهرم میگه باید بگیریم مثلا تالار شام بدیم ولی هرکس بیاد دیدنی دعوتش میکنیم
نه تا ده روز اول هرکس دوست داشته باشه میاد دیدن بد دهمین روز مادر شوهرم خونش مهمونی میگیره ناهار میده و میوه و شیرینی همه اونایی که اومدن دعوت میکنه به اضافه بزرگ های فامیل درجه یک که نیومدن
ن انقد ادم خسته اس
جشن بعد تولد نه ولی ی دورهمی تو ماه هفتم یا هشتم میگیریم
بعد زایمان هم هرکی دلش خواس میاد و کادو میاره
تازه اون جشنه هم واجب نیست
توشهرما بچه بزرگ بشه فوقش تولدشو باهم میگیرن اینجوری هم بچه بزرگ شده هم مادر سرپا شده
نه عزیزم اصلا واجب نیست
کیک بگیر دور هم جمع شید فقط همین
خرج آنچنانی نکن
ولی اگه اگه دلت میخاد بگیر
درکل واجب نیست
دلبخواهیه ی خرج اضافه
ما فقط خانواده خودش خونه پدر شوهرم
خانواده خودم خونه بابام دعوتی میگیریم
من ده روزگیش میخوام مهمونی بدم اونم خودیا
ما یه دورهمی زنونه توی عصر میگیریم معمولا بدون بزن و برقص و اینا ولی پذیرایی هس با فینگرفود و اینا
من تو یه ماهگیش یه مهمونی در حد خانوادگی قراره بدم برای دریافت کادوها🤣🤣🤣🤣
هرکسی رسمی داره ولی پیش ما نمیگیرن معمولا
جشن چرا باید واجب باشه؟
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.