ی تجربه از خودم میگم شاید بدردت خورد: برادرشوهرم سر دخترم ک یکسال و نیمش بود هی میگفت پس چرا حرف نمیزنی؟ یبارم بدون اینکه بما چیزی بگه گوشی رو ورداشت و زنگ زد ب دوستش( حالا نمیدونم پشت خط کسی بوده یا ن) گفت الو تخم کفتر میخام واس بچه زبون وا کنه من ناراحت شدم و ب اونجام حساب نکردم. حالا بماند ک تخمی نیاورد برامون بشوهرم گفتم مگر من سفارش تخم کفتر دادم ب داداشت؟ اونم گفت از حسودیش داره میترکه چون بچه خودش ک ده سالشه هنوزم ازش ایراد میگیرن اونم عقده کرده و داره ب بچه ما میگه... یبار رفتم دکتر و با ناراحتی ب دکتر گفتم پس دخترم کی زبون وا میکنه؟ دکتر گفت چه عجله ایه؟ دخترت همجوره سالمه و کم کم حرفم میزنه برات گفتم آخه اطرافیان این حرفو میزنن بهم! گفت از قول من ب اطرافیانت بگو برن تو آشپزخونه قرمه سبزی شونو بار بزارن و تو چیزی که علمش رو ندارن نظر ندن.. عین همون حرفو وقتی برادرشوهرم گفت بچه تو چرا حرف نمیزنی ب برادرشوهرم گفتم رنگ و رو عوض کرد و دیگه نشنیدم حرفی در مورد بچم بزنه و طوری شد ک اکثر جاها ازش تعریف میکرد. دم دخترمم گرم دو روز بعد سر سفره ناهار بهش گفت عمو برام آب بریز و دیگه تمام.
جای جزفامیل محسوب نمیشه آخرنیش خودشونیزنه هرچی خواستی غیرمحترمانه بگو
بگو چرا رو من عیب میزاری زنعمو؟
هرچیزی وقت خودش
بگو ب وقتش مثل بلبل حرف میزنه برات
امان از جاری حسود وفضول
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.