تجربه زایمان طبیعی
اولین زایمانم بود

دکترم گف ۳۷ هفته بیا معاینه لگن
تعطیلات عاشورا تاسوعا شد
فردای عاشورا ۳۷ هفته و ۵ روز رفتم‌معاینه لگن
گف ۴ سانت بازی سریع برو بستری تا صبح زایمان‌میکنی
منم استرس گرفتم. ساک بچه و خودم هیچی‌جمع نکرده بودم. اصلا توقع نداشتم تو این هفته زایمان‌کنم. میخاستم‌اون‌روز بگم سزارین میخام که که با باز بودن دهانه رحم اصلا قبول نکرد. خلاصه سریع رفتم خونه چشم بسته چن تا لباس و اینا ساک جمع کردم. رفتم بیمارستان ساعت ۱۰ نیم شب بستری شدم. آمپول فشار زدن. کیسه آبم پاره کردن. دردام شروع شد واقعا طاقت فرسا بود. ساعت شد ۱۲ ماماعه میومد‌معاینه‌ میکرد میگف موقعی که درد داری ب‌مقعدت زور بزن. همزمان‌معاینه‌میکرد. بعدش گف تا ساعت یک زایمان میکنی. من ب امید اینکه تا یک‌زایمان میکنم‌تحمل‌ میکردم دردا رو زور میزدم. ساعت شد یک‌و نیم ماما هی معاینه‌میکرد گف تا ۲ زایمان کردی. ده دیقه دیگ بردنم اتاق زایمان برش و اینا دکتر اومد و تا ده دیقه بعدش‌زایمان کردم و ساعت ۲ بچه بغلم بود. تا ۲:۳۰هم‌بخیه اینا زد و تمام. سوالی هست بپرسید ج میدم.

۵ پاسخ

خداروشکر عزیزم
پس زایمان خوبی داشتی.
کدوم بیمارستان بودی ؟

الحمدالله زایمانت راحت بود خدا برات نگهش داره😘شاید اونموقع میومدی خونه ورزش اینا میکردی دردات شروع میشد میرفتی بیمارستان امپول فشار نمیزدن دردات کمترم میشد ولی بازم شکر راضی بودی از زایمانت❤️

چی کرده بودی ک انقد زود دهانه رحمت باز شده بود

۳۷ هفته و پنج روز بچه وزنش چقد بود کامل بود؟

برگردی عقب بازم طبیعی انتخاب میکنی؟

سوال های مرتبط

مامان آیهان کوچولو مامان آیهان کوچولو ۴ ماهگی
تجربه زایمان
من ۱۶ ام رفتم دکتر بهم گفت ۲ سانت بازی برو پله بالا پایین کن رفتم ساختمان پزشکان ۱۰ طبقه رو بالا پایین کردم اومدم ولی دردی نداشتم مامانم گفت نرو اذیتت میکنن منم خلاصه نرفتم اومدم پیاده روی کردم و ورزشهای لگنی کردم ۱۷ ام هم رفتم ورزش لگنی خصوصی انجام دادم شب دردام شروع شد کمر درد داشتم منتظر موندم تا صبح رفتم ساعت ۶ بیمارستان معاینه شدم ۵ سانت بودم بستری شدم تا ماما همراهم اومد ساعت ۸ بود هنوز ۵ سانت بودم ورزشارو شروع کردم کیسه آب و زدن ساعت ۱۰ دوباره ۵ سانت بودم دیگه تا امید شده بودم کامل که یهو بالا اوردم حس دفع پیدا کردم دردام زیاد شد اومد معاینه کردن ۸ سانت بودم آماده شدن برا زایمان ساعت ۱۱ و نیم با دردای زیاد زایمان کردم تا ۲ ریکاوری موندم بعد اومدم تو بخش ۶ تا بخیه بیرون خوردم داخلی هارو نمی‌دونم خلاصه خیلی سخت بود ولی گذشت
حتما حتما ماما همراه بگیرین خیلی خوبه خیلی
من ماسک بی دردی گرفتم اصلا تاثیری روم نداشت استفاده نکردم
مامان نیلا مامان نیلا ۱ ماهگی
مامان نیکی✨️🐣 مامان نیکی✨️🐣 ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی/پارت اول

من ۳۸ هفته و ۱ روز کیسه آبم یهو پاره شد ساعت ۹ شب بستری شدم با دهانه رحم ۱ سانت و بدون درد
همه ماماها و ماماهمراهم میگفتن تو تا یک روز دیگه(۲۴ساعت) هم زایمان نمیکنی چون نه درد داری نه دهانه رحمت باز شده
همون اول هم دکتر شیفت معاینه کرد لگن‌مو خیلی راضی بود گفت لگنت عالیه برا طبیعی
خلاصه بستری شدم اولش درد نداشتم ماماها میگفتن باید آمپول فشار بزنی تا دردات شروع بشه ولی بعد نیم ساعت دردام شروع شد در کمال تعجب هر ده دقیقه!در حد یک دقیقه درد داشتم
در عرض نیم ساعت دردام شد هر چهار/پنج دقیقه مامایی که امپول فشار آورد بزنه گفتم هر ۴ دقیقه درد دارم کلا منصرف شد آمپولو برگردوند.اینجا حدودا ساعت ۱ و ۲ شب بود
دیگه دردام همون ۴ دقیقه بود ولی هم شدتش بیشتر شده بود هم تایم بیشتری طول می‌کشید.دوباره معاینه شدم رسیده بودم به ۵ ۶سانت(کرک و پر کل بچه‌های شیفت ریخته بود)خیلی شدت دردام زیاد بود که درخواست بی‌دردی کردم ساعت ۳ شب
بی‌دردی از دست گرفتم و سرعت پیشرفتم بیشتر شد و تحمل دردام راحت‌تر
اینجا دیگه کم کم احساس فشار هم میکردم هرچی جلو رفتم درد نداشتم احساس فشارم بیشتر می‌شد ساعت یه ربع به چهار دوباره معاینه شدم و گفتن فولی!!!حالا هر وقت احساس فشار کردی زور بزن اگه خوب زور بزنی ده دقیقه‌ای بچه به دنیا میاد
و راس ساعت ۴ نی‌نی رو گذاشتن روی شکمم!
کلللل پروسه زایمان من از ۱سانت تا ۱۰ سانت ۷ساعت طول کشید چیزی حدود ۱۷ ساعت کمتر از اونی که همه انتظارشو داشتن :)))

پ.ن:تاپینگ بعدی راز موفقیت رو میگم!😁