دوستان بیایین از اول تا آخر سزارین توضیح بدین .از آمپول بی حسی و چند روز نگهتون داشتن؟؟؟ ما خانوادمون همه طبیعی زایمان کردن کسی تجربه سزارین نداره🤭

فقط بهت بگم که مهم ترین چیز بعد از زایمان استراحته
فقط استراحت کن
پشیمون نمیشی

صبح رفتم بیمارستان.. بی حسی کمر به پایین... درد نداشت...فرداش هم مرخص شدم... بعدش هم با مسکن و شیاف درد بعد سزارین رو حس نکردم ولی اگه شیاف دیر میذاشتم دردش زیاد بود

من بیمارستان خصوصی بودم
چند روز قبلشم بستری بودم
امپول بی حسی درد نداشت واقعا فقط ترس داشت
من چون فکر میکردم بیهوشیه یهو گفتن بی حسی خیلی ترسیدم
ولی خب خوب بود در کل
تا فردای عمل سوند داشتم و خوابیده بودم کامل
فردا صبحش سوندمو در اوردن و راه رفتم و دسشویی رفتم ولی چون فشار خون داشتم و بی حسی بودم و اینا روز بعدش مرخص شدم
در کل زیبایی و حس خوبش بیشتر از دردشه

امپول که درد نداره منو ۲روزبعد عمل نگهداشتن راه رفتنش برای من درد نداشت فقط حس توخالی بودن داشتمو دندم درد میکرد .من بعد عمل که ۸ساعت توهمون حالت موندم کمرم اذیتم میکرد ولی تحمل کردم زود پانشدم هیچ عوارضیم روم نموند اگه زود تکون بخوری سرو گردنتو تکون بدی تاعمر داری اون ناحیه ها درد میکنن .زیرسرت هیچی نزار تکون نخور اصلا اون چندساعتو .من رعایت کردم الان نه کمردرد دارم نه گردن درد .بعد زایمانم تا ده روز استراحت کن افتخار نداره زود پاشی کار کنی بعدا خودت عذابشو میکشی .

ببخشید با خاطره بد شدم اولی...
شب افتادم خونریزی و صبح ساعت شش رفتم خونه مامانم ، مطب دکتر نزدیک خونه مامانم بود، تا مامانم منو دید کف نیا تو داری زایمان میکنی😂خودم متوجه نشده بودم بخاطر زایمانه🤣 بردنم بیمارستان و تو راه دردم شروع شد ساعت هشت رفتم برا زایمان، تا ساعت دو درد طبیعی کشیدم بعد بردنم سزارین، فک کن با اون وضعم بهم ادرس داد گف برو چپ برو راست بخاب تو اتاق زایمان🤣ممنمیرفتم و خونم میریخت ازم، خوابیدم رو تخت و ی دختر جووون کار نابلد اومد امپول زد کمرم کمرم خرچ خرچ صدا میداد😬، بعد بیحسی عمل شدم هی سوال میپرسیدم🤣دکتره ک جراح بود مرد بود ب دختره گفتم توروخدا اون جای خصوصیمو نمیبینه که🤣بچمو ک دراوردن صداشو شنیدم خیالم راحت شد خوابم گرفت، بیدار ک شدم دیدم تویه اتاقم سررررد سرررد، بخیه زدن بهم انگار در گونی دوختن🤦‍♀️حالم بد شد از این روند زایمان، بعد چن روزم. بخیه هام عفونت کردن و عفونتم انتقال پیدا کرد ب بچم و دوراز جون همه بچه های دنیا و دوراز جون تو دلی شماها دخترم بخاطر عفونت فوت کرد...

من بیمارستان خصوصی بودم شب رفتم بستری کردن بعدم‌صبح رفتم اتاق عمل بیحسی درد نداشت الکی استرس داشتم بعدش خواب آور زدن که استرس نکشم خوابیده بودم بعد هم درد نداشتم چون بی‌حس بودم بعد عمل روز بعد راه رفتم و اومدم خونه سخت بود راه رفتن ولی بیشتر ترس داشتم تا درد