کی دلش برا حاملگی تنگ شده

منکه نوالا دلم تنگ نشده اصلا عذاب کشیدم ولی باز خداروشکر که بسلامتی پسرم به دنیا اومد

سلام خانما کسی بیداره؟؟من یک هفته از پریودم گذشته بی بی چک زدم مثبت شد ولی دردای پریودی هم دارم بنظرتون باردارم؟ بچم یکسالشه شیرمیخوره توروخدا دعاکنید نباشه😭

من ک از ۳۵ هفته خونه مامانم بودم همه دکترامو تنها میرفتم حتی یک روز تحت مراقبت بودم تنهایی بستری شدم
تنها زایمان کردم فقط مامانم تو بیمارستان بود (خدا بهش سلامتی بده مُنکِر زحمات مامانم نمیشم ، اما وجود همسر خیلی دل گرمیه😔) بعدشم اومدم خونه خودم تنها برای چکاب رفتم خودم تنها بچه رو دکتر بردم از همون اول همه آزمایشاشو تنهایی بردم
برای خودم هم ک دکتر میرفتم بچه رو میبردم چون شیر خودم رو میخورد اونم با تاکسی فقط برای کشیدن بخیم ک رفتم بچم پیش مامان گذاشتم زودی برگشتم
آخرشم بعد سه ماهگی بچه با اتوبوس اومدم شهر محل زندگیم فکر کن با بچه ۳ ماهه ۱۶ ساعت تو اتوبوس اونم تنهایی بعد سه ماه بچشو دید
همه شب بیداریا و بیماریا و دستگاه برای زردی کرایه کردن همه رو تنهایی انجام دادم
میگم تنها واقعا خودم یک نفری انجام دادم
بواسیرم زده بود بیرون از درد مردم و زنده شدم
خلاصه کلا تنها بودم انگار تنهایی بچه رو بوجود آوردم
چون شوهرم ماموریت بود 😢💔
الانم بیشتر وقتا تنهام تو شهر غریب هیچ دوست و رفیقی هم ندارم
نه بابا دیگه دوست ندارم باردار بشم
البته کیارشم تو ماه پنجم متوجه شدم باردارم چون پریودیم از همون اول نوجوونیم نامنظم بود هرچی هم دکتر رفتم گفتن همه چی نرماله

اصلا دلم تنگ نشده و نخواهد شد

من دلم تنگ شده
برا روز زایمان
واقعا خیلی دوس داشتم

من دلم باز بچه کوچول موچولو میخواد انقد دلم واس روزای اول نازنین تنگ شده ی ذره بود همش خواب میبینم یدونه دیگه زاییدم😅

با اینکه خیلی اذیت بودم اما دلم واسه رابطمون با شوهرم تنگ شده، بعد بدنیا اومدن دخترم گند زدیم توش

از بس بچه داری اذیت شدم ولی حاملگی خیلی خوبه همه نازتو میکشن

من از بارداریم اصلا لذت نبردم چهارماه اخره بارداریم چون شوهرم بیکار بود هرچی هوس میکردم بهش نمیگفتم چون جیبش خالی بود

من عاشقه دوران حاملگیمم
خیلی خوب و راحت بود برام
فقط اخرا یکم حوصلم سر میرفت😂

اصلا حالت تهوع های خیلی بدحتی یه آب نمیموندتومعده ام آخرارحمم بزرگ شده بود خطرناک بود دوتازایمان قبلی ازاین سومی بدتربودسرهر3تاشون تا7ماهگی حالت تهوع داشتم ولی بازم شکرخداسه تادسته گل بهم داده

اصلااااااااا

اصلاا مگه دیونم دلم تنگ شه

من بچه پشت همه دخترم یک سالش بود حامله شدم خیلی سخت بود ویار داشتی بچه همش گریه زاری میکرد بعد اب دور بچه ام کم بود ۳۷ زایمان کرد الان خیلی میترسم حامله بشم

من با اینکه اون همه درد داشتم ولی دلم میخواد همیشه حامله باشم

برای حاملگیم دلم خیلی تنگ شده ولی برای بعد زایمان اصلا و ابدا دلتنگ نیستم