۲۴ پاسخ

عزیزم تو خدا را دست کم گرفتی تا خدا نخواد ی برگ از درختم کم نمیشه ایناخرافاتخ

سلام عزیزم..من تا اول محرم که یعنی ۵ ماهه بودم ب مادرشوهرم و فامیلاشون نگفته بودم ....بعد مجبور شدم گفتم ..همشون شوک شده بودن ک آره ۵ ماهته و ....بچه چیه ...حالا شمام کم کم بگو ..چون نمیدونن آدم چقدر سختی می‌کشه بعد ی دفعه می‌شنوند و میگن فلانی کی حامله شد کی رفت زایید ..ولی سن بارداریت رو کمتر بگو ..مثلا الان ۷ ماهه میشی بگو توی ۶ ماهم ک جا نخورن....بقیه اش هم بسپار ب خدا ..خدا خودش داده خودش هم نگه داره

چرا باید برات دعا بگیرن به چه چیزای فکر میکنی

تا الان خدا نگهدار اش بوده ما بقیه هم بسپار ب خدا

همچیو بسپربه خدا تاخدا نخواد هچ اتفاقی نمی افته و بد به دلت راه نده

خدایی که بهت این فرشته رو داده خودشم نگهش میداره عزیزم. نترس. و حالا چه اصراریه به همه بگی؟ نگو خوب

عزیزم به نظرم اگه تو این مدت نگفتی حالا هم نمیخواد بگی اگه مجبور شدی بگو، پلاک ان یکاد بگیر بنداز گردنت نمیخواد هم حتما طلا باشه نقره بگیر، توکل کن به خدا مطمئن باش هیچکس نمیتونه کاری کنه

اینم بگم کلا ما خواهرم بچه دومشو بعد زایمان فامیل فهمیدن
زنداداشمم همینطور
چون فامیل فوق العاده حسود و بدی داریم

بنظرم نگو،فامیل شوهرمنم همینن،جادوگرن.انقدر جادوی جدایی بین من و شوهرم زدن و ما باطل کردیم.دوباره باز تازگیا فهمیدم جادوی جدایی زدن.منم همش استرس دارم که نفهمن باردارم و براش جادو نزنن،جز خانواده شوهرم و خانواده خودم کسی از بارداریم خبر نداره.اینکه میگن جادو خرافاته،همش چرت و پرته.من خودم به چشمم دیدم که زندگیمو میخواستن از هم بپاشن

تا این موقع نگفتی 😐

ببین من به خانواده همسرم سه ماهم تموم شد گفتم
دقیقا فردا صبحش با علایم اپاندیسیت بستری بینارستان شدم که خدا و امام رضا کمک کردن و تستام خوب شد یعنی میخوام بگم خیلی چشمشون شوره😅😅
بعد سمت خودمون هم گفتم پس به کسی نگین چون چندتا فامیل چشم شور داریم
منتها دیگه ماه هفت مامانم گف به فامیل خودمون من که خبرنداشتم گفتنه شوهرمم نمیدونست
ولی همون روز دوباره حالم بد شد در حدی که دوروز سرم میزدم مامانمم نگف که گفته بودم😂😂بعدا گف فهمیدیم دلیل رو😂😂

اصلا نگو اصلا اونا کین ،
من بعد از ده سال خدا بهم ی کوچولو داده توو این 19هفته ی زنگ نزدن ببینن حالم چطوره.
حالا اولش بچم دختر بود الآنم ک پسر شد ی تبریک نگفتن.
بزار همه فامیل برن گم بشن

تا الان نگفتی تا بدنیا بیاد هرکی دید شما رو خودش میفهمه ندید هم که هیچی اگه اینقدر ترس دارین، یا صبر کنین هفته ۳۰ به بعد بگید

نیازی به گفتن نیست بلاخره زن شوهر دار باردار هم میشه
اگه دیدنت خودشون متوجه میشن
نیاز نیست مستقیم بگی من باردارم


تا خدانخاد هیچ اتفاق بدی نمیافته

سوره بقره بخون فوت کن به اب اون اب رو گوشه های خونه بریز هرچی دعای منفی هست باطل میشه

به نظرم اصلا چیزی نگو ،مهم خانواده خودت و همسرت بودن که میدونن.

اگه نگی چی میشه ؟ اگه به دلت نیست نگو
بگذار نتیجه آنها را غافلگیر کند 😂

خب نگو تا ۳۲ هفته صبر کن ک بچه قابلیت زنده موندن تو دستگاه رو داشته باشه

خب نگو شما که بهشون اعتماد ندارید

خب نگو بارداری بزار هر کسی دید فهمید بگو اره
اگه اعتقاد به دعا داشته باشی که هیچ نداشته باشی چیزی نمیشه چون هرکسی اعتقادات خودشوداره

نگو بنظرم برای اونا اصلا مهم نیست تو حامله ای

وا ینی چی
الانم نگی فردا میخان بگن این حامله نبود رفته از جایی دور از جون بچه رو اورده

بچتو بسپار دست خدا
تا خدا نخواد هیچی نمیشه
اگه بخوای بترسی از ۲ تا موجود مثل خودت کارت سخت میشه تا بدنیا بیاد و بعدش همش باید بترسی و بلرزی

ب این چیزا هم اصلا اعتقاد نداشته باش

سوال های مرتبط