شما بگین من با این شوهر اشغالم چکار کنم همش دنبال بهانه هستش همیشه خدااا غروب بهش شربت آبلیمو دادم میگ چرا تخم شربتی ریختی اون خودش جدا شربت شام میگ دیگ سالاد شیرازی درست نکن چرا ابلیموزدی من آبغوره خوشم میاد میگم خب بخر میگ ن توباید خودت درست بکنی ابغوره،ی بار میگ چرا ب برنج‌روغن زدی کم میزنی میگ چرا زوغنش کمه،من کلا غذا شور میخورم آنقدر نمک میزنم ب غذا ک سر سفره دیگه نمک نیارم بعد خودش کلا کم نمک میخوره آنوقت میگ غذات مزه نداره نمک ندار😑همششش بهانه یعنی ببار نشد ایراد نیگیره چکار کنم باهاش

بگو برو عذای ننتو بخور

چقدددددد تو منی !منم سر روغن برنج عذابم میده سر اینکه چی درست کنم یا ن ...انقد خسیسع میگه هیچ نخوریم

خدا بهت صبر بده
شوهر خواهر من اوایل ازدواج از غذای خواهرم یکبار ایراد گرفت چون خودش دیر رفته بود خونه برنج تو قابلمه دورشم ته دیگ شده بود از این ایراد گرفت الان پنج ساله صبحانه خود شوهر خواهرم درست میکنه نهار و شامم مهمون رستورانن پنج سالم هست ازدواج کردن

قهر کن باهاش سر یه سفره ننشین تا غر نزنه

بزن در دهنش..بگو بهانه هاتو ببر برا مادرت . همین‌که یه بچه رو بزرگ میکنیم بسه دیگه جور بی‌تربیتی بچه مادرشوهرم بکشیم🙄

بگو مرگ رو بخور اشغال همشون یگ گوهن