۱۰ پاسخ

خدا خیرت بده خواهر من با دختر بزرگترم جاشونو عوض کردن میرن تو اتاق میخوابن من و نی نی هم تو سالن می‌خوابیم 😔

همه مثل همیم😄

من هنوز ب اون مرحله نرسیدم ولی وقتی می‌بینم رو شکم خوابيده و من نمی‌تونم یکی می‌زنم لب کونش دلم حنک شه

نه اصلا
چون معمولا با من تقریبا بیدار
میگه چیزی لازم داری بگو من بیارم برات
و اینکه از اینکه مادرم بیشتر لذت میبرم
چون این روزا زود میگذره
به این فکر کنید
وقتی بزرگ‌بشن دیگه اینجوری نمیتونید بغلشون کنید
اگر بخوام حرص بخورم بیشتر افسرده میشم

ن چون شوهرمم خیلی کمکم میکنه بعضی وقتا حتی خودش براش بیدار میشه ک من بخوابم

من بعضی شبا شوهرم پامیشد باهام پشتم تکیه میداد که کمرم درد نگیره یا بالشت میذاشت برام ولی بعدش یه صندلی کتابی خرید برام گفت هروقت بیدارشدی رو این تکیه بده شیر بده🤣🤣 گفتم کجا حال دارم برم رو صندلی بشینم
ولی این مهربونیاش برا بچه اول بود اونم اوایل یا وقتایی که دیگه میدید خیلی خستم دلش میسوخت بعصی وقتام خیلی گشاده خیلیییی
الان ببینم سر این چجوریه ولی کلا بعضی وقتا که‌میبینم میخوابه سبحان مریض میشه یا تب میکنه دلم میخاد با لگد بیدارش کنم بیرونش کنم🤣

😂😂😂اره منم همینجوری بودم اوایل ولی شوهرم بیشتر وقتا بعد شیردهی بیدار میشد اروغشو میگرفت

به نام خدا بله تازه زیر لب همش میگم بر باعثش لعنت🤧😂🥱

من وقتی شوهرم خوابه دلم میخواد بزنمش

همه اونجورین😂😂

سوال های مرتبط