عزیزممم هنوز ۶ ماهشههه
پسر منم همینه تازه هفت ماهشه
بزرگتر بشن فک کنم شناخت و وابستگی به مادر پیدا میکنن
بچه ی من آبرومو چند روز پیش خونه ی مامانم برد.
مهمون داشتن
گریه میکرد میگفت باید فقط بغل بابام باشم .
آ خ که داشتم جون میدادم از دستش
تا ۵ صبح هم ادامه داشت
بعدش دوباره رفتیم خونه ی خواهرم
دوباره جو گرفتش نگاه منم نمیکرد
الان دیگه جرات ندارم ببرمش جایی.
درسته که باباش خیلی دوستش داره و مدام بغلش میکنه
ولی من مااااادرشم🥺
عزیزم دختر من شیر خشکی نمتونم از جفتش تکون بخورممیزنه زیر گریه اصلا ربطی ب شیر خشکنداره اینطوری خیلی خوبه ک وابسته نباشه من هبجا نمیتونم بزارم نیم ساعت هم نمیمونه
دختر منم همینجوری بود البته بیشتر به باباش وابسته بود با اینکه شیرخودمو بیشتر میخوره ولی الان که ۸ماهشه شاید باورت نشه جایی بریم یه لحظه جلوچشمش نباشم گریه میکنه شب وقتی خوابه اگر پاشه من دیتشویی باشم یا کنارش نباشمانقدر گریه میکنه سریع میره طرف آشپزخونه فکر میکنه اونجام بهش توجه نمیکنم سن بچتون هنوز کمه باهاش بازی کنین صحبت کنین خیلی موثره تو وابستگی صحیح
طفلک هنو ۶ ماهشه چ انتظاری داری همچین وابسته بشه ی لحظه دلت بخواد بکنه ازت
طبیعیه زیاد مهم نیست ولی شبر خودت نمیخوره کمتر وابسه میشه نسبت به کسی ک شیر مادرش مخوره بوی مادرش میشناسه شبا بیشتر بغل خودت نگهش دار موقعه خواب
عزیزم زوده
پسر منم همینه
وارد مرحله اضطراب جدایی که بشن اون موقع مهم میشه براشون
پسر من تا ۱هفته پیش اینجوری بود الان وحشتناک وابسته شده،یه دوره س که بزودی واسه شمام میرسه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.