۷ پاسخ

یه دکتر عزیزی روانشناس هست توی یوتپوب میگه بچه رو سه ساعت راه ببر یا آب بازی یا گل بازی بعد خسته و گرسنه میشه مهد بفرست آدم بزرگ هم توی خونه باشه کاری نکنه گرسنه نمیشه

تنقلات تو خونه نداشته باشیند مثل شکلات چیپ و پفک
یک ظرف اجیل کوچیک روی مبل جلو نلوزیون دلشته باشید و نگید مال نو خودتون چندتا بخورید
موقع غدا هم بهش نگید بیاد بخوره
دختره من از صبح تا شب هیچی نمی خوره شب قبا خواب می گه گشنمه
در کل بازد ولشون کرد
محثوصا تو تابستون میلشون کمتر
تو روز با هاش بلزی کن
میوه بیار کنارش بشین بگو می خوام با هم کارتون ببینیم
اینجوری بهتر غذا می خورن
و اببته اشتها اور بهش بده

بخدا همین الان اینقدرررررر داد زدم گلوم گرفت

گرسنه اس
هیچی نخورده
میگه کرانچی بیار

میگم غذاااااااا باید بخوری
غذااااا
میوه

لب نمیزنه
خستم
کاش هیچچچچچچچچ وقت فکر شوهر کردن نمیزد به سرم

چه غلطی بود کردم
ازدواج چی بود اخه

پسر منم همینه خیلی کم غذا میخوره اونم به زور

پسر منم همینطوره ایراد بیخودی میگیره فلان غذا رو نمیخوام چی میخوام 😬

شاید با زور و شرط و ترساندن بهش دادی خواهر

تغذیه روح و روان خیلی مهمتر از تغذیه بدن هست بزار هر غذایی که دوست داره بخوره خوب بلاخره گرسنه ش میشه


من پسرمو وقتی کوچیک بود با زور بهش نخود و قارچ دادم الان هم که ۱۲ سالشه وقتی مبینه نمیخوره و حالش بد میشه اگه بخوره


تنوع بده تو غذاهاش و مولتی ویتامین هش بده اشتها را باز میکنه

وزنش کمه؟؟

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
من دیگه رد دادم
دیشب اینقدر گریه کردم اینقدر گریه کردم که حد نداره
نمیدونم به کدامین گناه پسرم اینقدر اذیتم میکنه
میگن برای بچه وقت بذار والا من روزی یک تا چهارساعت براش وقت میذارم روز به روز بدتر میشه
جونمو به لب رسونده
کاش خودکشی گناه نبود خودمو از دستش خلاص میکردم
انگار روانی بچه
میگه تشنمه آب بده آب بش میدم نمیخوره جلو روم خالیش میکنه تو سینک
میگه سیب میخوام براش درست میکنم تو بشقاب میذارم نمیخوره نگام میکنه میریزه تو سطل بعد میگه ببین خوردم .گوشی دستم میگیرم میگه ببین گوشی بذار کنار تا برم وگرنه اذیتت میکنم واقعا هم اذیت میکنه
رد دادم رد دیگه از دستش عصبی شدم واقعا این بچه بیماره مشکل داره
یا من مشکل دارم باید برم بستری بشم
خونه به این بزرگی میاد رو کمر من ماشین بازی اگر تی وی نگاه کنم میپره روم میگه نگاه نکن
براش هر شب کتاب داستان میخونم هر روز باش بازی میکنم قایم موشک سایه بازی بازی فکری نقاشی بدو بدو رقصیدن دوچرخه سواری گاهی پارک بی نتیجه اس بگید چه خاکی از دستش تو سر بریزم دیگه خیلی پرخاشگر شدم از دستش عصبی شدم