۵ پاسخ

عزیزم اولن در مقابل کتک زدنش بشدت جدی برخورد کن ..یعنی کامل اخم کن و دستش رو بگیر نزار بزنه بعدش به گریه میفته کاملن به گریه هاش بی اعتنا باش چون پسر تو کاملن بزرگه و الان میدونه که زدن اشتباهه

ببین بچها که از توشکم مادر ابنجوری نیستن ما جوری رفتارمیکنیم ک اینجوری میشن این زدن رو بوه یک جایی دیدع ک میزنع من خوذم پسرم شیطونه زود از کوره در میرم یا خیلی عصبیم با شوهرم ک دعوامیوفتم خیلی بالا میگیره پس بچه ی من دیده این چیزارو ک میزنه یا پرت میکنه چیزیو....برای غذا خوردنشم ک چراانقد خودتو اذیت میکنی اگه گشنش بشه میخوره ازاین ب بد هله هوله و بیسکویت اینارو کلن قط کن بزار گشنش بشه غذا میخوره

تمام كارهاش تو اين سن طبيعيه الكي بچه رو نبر دكتر حوصلتو بيشتر كن خودت باهاش صحبت كن بخدا دختر منم همينه من حتي وقتي ميخوام بخوابم بغض دارم كه اين بچه قده گنجشك شام خورد خوابيد

اخ پسرمنم همین اخرامشب دادزدم هولش دادم شوهرم دعوام کردبخدادیونم کرد

تایب گوشیم لعنتیه خرابه اشتباه نوشته محمد میگم محکم مارو میزنه

سوال های مرتبط

مامان فنقلی مامان فنقلی ۴ سالگی
اصلا دیونه شدم همشم تقصیر شوهرمه
صبح میخواستم برم بانک پسرمو بیدار کردم صبحانه دادم بعد میگم بلندشو بریم میگه نه بابا میخواد بیاد میگم بابا دیر میاد میگع نه دیشب گفته یه کوچولو بازی کنی میام منم بازی کردم
زنگ زدم باباش کجایی میگه الکی نزدیکم اینم گریه بابا نزدیکه من نمیام بانک
هر چی میگم بابا دیر میاد حرف گوش نمیده باز دوباره زنگ زده باباس کجایی بابا دیر میای ما بریم بانک میگه آره دیر میام
قطع کرده بریم به پسرم میگم منم یک ساعته دارم همینو میگم چرا گوش نمیدی گریه می کنه
دوباره الان میخواستم ببرمش پارک حاضر شدم جیغ و داد و فریاد خط و نشون که من با دوستم میرم هر چی بهش میگم بابا مامانش اجازه نمیده نه با اون باید برم
آخر لباسامو در اوردم گفتم نمیبرمت پارک
شروع کرد گریه کردن منم بغلش گرفتم از صبح داشتم بهش می گفتم چه کارایی کردی می گفت چرا نمیبری منو پارک
مامان دختر همسایمون اجازه نمیداد بیاد با من پلرک
که زنگ خونمون زدن شوهرم
فک کنم همه حرفامو شنید
اومده خونه میگه چیشده پسرم
به جای اینکه به من بگه چیشده
کاری کرده که اصلا از من حرف شنوی نداره