دیشب رفتیم پارک و صنم دوقلو آلبنیسم دید
یهویی شک شد از دیدنشون انقد خوشش اومد ک بی اختیار رف سمت مامانش ک یکیشون بغل کرده بود گف اینارو از کجا خریدی😁 مامانش بنده خدا خیلی مهربون بود ب تمام سوالاتش جواب داد صنم دهنش باز بود و تمام بدنشون آنالیز میکرد خیلی عاشقشون شده بود من از مامانشون عذرخواهی کردم و گفتم صنم اولین باره بچه زالی میبینه
البته خودمم خیلی دلم میخواست بغلشون کنم 😍

تصویر
۵ پاسخ

مث فرشته ست

عکس واقعیه یا اینترنتی؟

آره صورتهای مهربون و دوست داشتنی دارن

بانصب برنامه تاپینگ وکدمعرف زدن به راحتی 100هزار هدیه بگیرین فقط کافیه برنامش نصب کنید وکدمعرف حتما بزنید
اینم کدمعرفش466400

اینطور بچه ها دل نازک و مهربونن

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
از کجا بفهمیم ریزش مو هورمونی است
از کجا بفهمیم ریزش مو هورمونی است؟
توکسوپلاسموز در بارداری
توکسوپلاسموز در بارداری | درمان آن قبل از بارداری + عوارض

سوال های مرتبط

مامان Lena مامان Lena ۳ سالگی
چه دوران عجیبیه بچه دوم ک میاد ،خیلی حس غریبی دارم خیلی از بچه اولم ک تمام وقتم قبلا براش بود فاصله گرفتم دلم براش تنگ شده 😭مامان هایی ک تجربه دارید کی شرایط مثل قبل میشه ؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۳ سالگی
سلام مامانا میگم من پسرم از وقتی که حتی خیلی کوچیک تر بود حساس بود رو اینکه من بچه های دیگه رو بغل کنم و به شدت حسادت می‌کرد منم گفتم بزرگ میشه خوب میشه رعایت میکردم از عید تا حالا انقدر بد شده که هرکس میاد خونمون میخواد به اسباب بازی‌اش دست بزنه فقط گریه میکنه و همونو میخواد اصلا کلافم کرده قبلا اینجوری نبود فقط میگفت که من بقیه یچها رو بغل نکنم و ذوقشونو نکنم اما خودش مهربون بود و اسباب بازی هاشو میداد به بچها یه بچه داداش دارم اون خیلی خیلی ظلمه از اون یاد گرفته این رفتارا رو چیکار کنم این لوس بودن و این حساسیتش کم بشه تروخدا راهکاری دارین بهم بگین
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نی نی مامان نی نی ۳ سالگی
امشب که رفته بودیم پارک،تلنگربهم زده شد،هیچکدوم ازخانمادنبال بچه بدوبدو نداشتن فقط من حواسم به بچه بود،مردابه بچه میرسیدن،خانمی بهم گف این بچت چقدراذیت میکنه ازوقتی اومدی ننشستی،بخودم اومدم دیدم واقعیتش من خیلی دارم خودموفدامیکنم هیچی چی بگم دلم گرفته.کاش همراهم بود
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان توت فرنگی🍓 مامان توت فرنگی🍓 ۳ سالگی
خانما دخترم از دیشب تا حالا هی جیش میکنه تو شلوارش هم وقتی بیدار بود هم تازه با گریه از خواب پاشد جیش کرده و میلرزه از سرما
چرا بی اختیار شده اصلا سابقه نداشته نگرانشم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۳ سالگی
دوستان دکتر کارن نیس خارج کشوره قرار بود هفته پیش بیاد ک بنده خدا پروازش لغو شده
حالا کارن کم خونی داره چه شربتی بگیرم براش
خیلی بی قراره خواب خیلی کم و بی کیفیت
از وقتی خون دماغ شد بی قراری بیشترش
ممنون میشم راهنمایی کنید
عکس شربتی ک میدید ب فندقتون رو بدید تا ببینم کی دکترش میاد
بیمارستان هم بردم گف برو داروخونه راهنمایی میکنه اما تجربه شما چی هست
♥️❤️❤️♥️♥️
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان میکائیل مامان میکائیل ۳ سالگی
سلام دوستان پسر بزرگم ۳ سالو ۲ ماهشه پسر کوچیکم ۱۱ ماهشه
پسر بزرگم خیلی داد میزنه و عصبیه بعد با گریه از خواب بیدار میشه خیلی پر جنب جوشه با گریه میخوابه مثلا دیشب ک شب غریبان بود رفتیم شمع روشن کردیم بعدش موقعه ی برگشت ب خونه مداوم میگف نریم خونه مام گفتیم باشه یه کم ک دور دور زدیم خوابش برد اومدیم خونه رسیدیم خونه بیدار شد ب حدی جیع میزد و گریه میکرد ک نفسش بند اومده بود کبود شد هرچقد میخواستم ارومش کنم اجازه نمیداد نزدیکش بشم بعد از یک ساعت گریه بلاخره ساعت ۲ شب خوابید امروز صبحم دوباره با همین وضع بیدار شد منم زدمش ارومش بعدش خیلی درگیرم لطفا راهنمایی کنید
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرادکوشولو مامان آرادکوشولو ۳ سالگی
یکم دلدرد کنم شاید اروم شم خواب نمیرم از بس دلم شکسته....😔😔😔😔دیشب خونه آبجیم دعوت بودیم بعد شوهرم رفته بود ی سوسک داده بود دست پسرم و اونم باهاس بچه هارو میترسوند بعد خواستیم بیایم خونه من ب آراد گفتم مامان دیگه کثیفه بندازش دور بریم دستاتو بشوریم مریض میشی هرکار کرد نمیداخت بیرون منم گرفتم ازش و رفتم دستشو شستم و آراد خیلی گریه کرد یدفعه شوهرم جلو همه هرچی رسید بمن گفت ک چرا بچه رو ب گریه انداختی و ازش گرفتی خودم دادمش منم گفتم کارت اشتباهه نباید آیت چیزارو بدی دستش ولی اون خیلی بد رفتار کرد جلو همه واقعا قلبم شکست خیلی ماراحت شدم البته دفعه اولش نیستا همیشه بخاطر آراد هرچی میرسه بمن میگه اگ گریه کنه میگل هیچی نگو بهش ک گریه نکنه انگار من مامانش دیشب خونه آبجیم دعوت بودیم بعد شوهرم رفته بود ی سوسک داده بود دست پسرم و اونم باهاس بچه هارو میترسوند بعد خواستیم بیایم خونه من ب آراد گفتم مامان دیگه کثیفه بندازش دور بریم دستاتو بشوریم مریض میشی هرکار کرد نمیداخت بیرون منم گرفتم ازش و رفتم دستشو شستم و آراد خیلی گریه کرد یدفعه شوهرم جلو همه هرچی رسید بمن گفت ک چرا بچه رو ب گریه انداختی و ازش گرفتی خودم دادمش منم گفتم کارت اشتباهه نباید آیت چیزارو بدی دستش ولی اون خیلی بد رفتار کرد جلو همه واقعا قلبم شکست خیلی ماراحت شدم البته دفعه اولش نیستا همیشه بخاطر آراد هرچی میرسه بمن میگه اگ گریه کنه میگل هیچی نگو بهش ک گریه نکنه انگار من مامانش نیستم مثلا آراد رفته آب گرفته تو خونه و فرشارو خیس کرده میگه ولش کن چیز خاصی نشده ک 😔😔😔نمیدونم دیگه چ کنم ...نیستم مثلا آراد رفته آب گرفته تو خونه و فرشارو خیس کرده میگه ولش کن چیز خاصی نشده ک 😔😔😔نمیدونم دیگه چ کنم ...
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پِرَنسِس مامان پِرَنسِس ۳ سالگی
مامانا یه سوال امروز برای اولین باردخترهمسایمون اومد خونه ما با دخترم بازی کنه از ساعت ۲:۳۰ تا ۴:۳۰خونه ما بود منم همینجور پابه پا پیششون بودم مواظبشون بودم ساعت ۴ ک شد دخترهمسایه گفت خاله میشه بریم تو تخت با وسایل دکتری بازی کنیم منم گفتم باشه بچه ها آمپول به دست هم بزنید منم نماز نخونده بودم باخودم گفتم نمازم قضامیشه شاید تا دوساعت دیگه این اینجا بود برم بخونم تا وضو بگیرم اومدم سربزنم بهشون دیدم شلوار دخترمو درآورده سرنگ داره فرو میکنه اونجاش گفتم خیلی کارتون زشت بود شلوار دخترمو تنش کردم اونم هی گریه میکنه میگه میخوایم بازی کنیم دختر همسایه ام ترسید گفت خاله من دیگه برم گفتم باشه برو حالا بنظرتون به مامانش بگم یا نه اصلا چی بگم روم نمیشه والا اولین بارم بود اومد میگم بد نشه
مشاهده ۱۶ پاسخ دیگر
مامان bahar مامان bahar ۳ سالگی
خانوما من بچه اولم 3 هفته بود بی بی چک زود نشون داد ولی اینبار ک ک برابچه دومم بی بی زدم سه تا دوتاش بعد یک ساعت کمرنگ شد یکیم اصلا منفی بود یعنی 4 هفته بود نشون نداد ولی رفتم درمانگاه ازمایش خون فقط منفی و مثیتش میگ اونام گفتن مثبت ولی برگ نداد الان 7 روز از پریودم میگذره قبل اینک پریودم بگزره بی بی میزاشتم ک بعد یه ساعت کمرنگ شد یکیم منفی شد ولی بچه اولم پریودم نگذشته بود حتی نشون داد ایا حاملگیا فرق دارن هنوزم میگم نکنه الکی خوشحالم حامله نیسم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرادکوشولو مامان آرادکوشولو ۳ سالگی
مامانا میگم من پسرم خیلی آروم بود ولی از وقتی رفتیم مسجد و اینا خییییلی شیطون و لجباز شده همش شیطونی میکنه یچیزیو پرت میکنه یا میریزه اصلا عوض شده خیلی ناراحتم امروزم خیلی دعواش کردم چون واقعا اذیتم می‌کرد و لجبازی میکنه اصلا گوش نمیده چی میگم😔😔😔حالا عذاب وجدان گرفتم تازه خوابشم کم شده 😔بچه های شما اینطوری نیستن؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
سلام خدایی مادر بودن خیلی سخته....پسرم 3روزه هیچی نخورده بود گوشش عفونت داره ...دارو مصرف میکنه....امشب یکم خورد ...دلم اروم گرفت انقد تو دلم اشوب بود..کم مونده بود سکته کنم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان ماهک مامان ماهک ۳ سالگی
سلام مامانا چند دقیقه پیش دخترم بیدارشده بود رو جاش نشسته بود گریه میکرد ی گوشه خونرو نشون میداد گریه میکرد میگف میترسم برو بزنش اون اومد تو خونمون و ازینحرفا انقد ترسیدم بنظرتون بچه ها چیزی میبینن ک ما نمیبینیم؟؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان آرتین مامان آرتین ۳ سالگی
مامانا پسرم خیلی وقته شبا موقع خواب میگه گریه میکنه ک شکمم درد میکنه ی بار دکتر بردم گف از معده شه بعدش دیگه نبرد الان خواب بود بیدار شده گریه میکنه لب ب هیچی هم نمیزنه چند وقته از صب هیچی نخورده
مامان آرتا مامان آرتا ۳ سالگی
خانوما سلام، پسرم از یکشنبه حالش بد شد بردیم دکتر دارو داد الان تا امشب بهش داروهاش دادم خداروشکر ی روز بیشتر تب نکرد بعد هم ی روز بیرون روی الان که اصلا غذا نمیخوره شکمشم خیلی ورم کرده
حالا ی سوال ب نظرتون هنوز استامینوفن ک دکتر نوشته بود بهش بدم؟؟شوهرم میگه تمام شیشه بهش بده تا دارو تموم بشه ب نظرتون بهش بدم؟؟ یکی از داروهاشم سفکسیم هست ب نظرتون تا شیشه خالی بشه ادامه بدم؟؟
مامان درنا مامان درنا ۳ سالگی
سلام من چند روز پیش خونه یکی از اقومام همسرم شام دعوت بودم
همه‌ی بچه‌ها تو اتاق بودن و بازی میکردن که دخترم موهای یه پسره هم سن خودشو کشید من اصلا متوجه نشدم چون اون بچه گریه نکرده بود مامانش اونجا بود و دخترم به حدی گریه کرد که به سکسکه اقتاده بود رفتم تو اتاق ببینم چی شده که همزمان مامان اون پسره بیرون رفت وقتی رفتم هر چی به‌دخترم گفتم چی شده هیچی نمیگفت فقط گریه میکرد
از پسر خواهرشوهرم پرسیدم چی شد گف مامان این پسره گفته میزنمت از دست بزنی به بچم اگه شما جای من بودین چه واکنشی نشون میدادین
من هیچی نگفت نخواستم تو اون خونه حرفی بزنم که مهمونی خراب شه و صاحب خونه بابت این همه تدارکاتی که دیده بود ناراحت شه
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر