چنتا حقیقت شوکه کننده در مورد بچه دار شدن که کسی قبلش بهتون نمیگه!

_اول اینکه بدن زن به شدت تغییر میکنه و ممکنه هرگز به شکل قبل از بارداری برنگرده
آسیب های زیادی تو دوران بارداری و پسا بارداری به بدن زن وارد میشه که افتادگی رحم و مثانه،کم خونی،فشار خون،کمر درد،سر درد فقط یه بخش کوچیک از اونه...

_دوم اینکه حریم خصوصی تقریبا بی معنی میشه!
دسشویی رفتن و حمام کردن مثل یه تفریح لوکس به حساب میاد و خلوت با همسرت جزو آرزوها میشه بعضی وقتا🫠


_سوماینکه همه چی اونجوری که ما میخوایم پیش نمیره!
فکر می‌کنیم با آموزش و تربیت درست و مطالعه و وقت گذاشتن میتونیم بچه رو اونجوری که خودمون میخوایم بار بیاریم ولی زهی خیال باطل!
بچه ها هر چقدر هم کوچیک شخصیت خودشون رو دارن و قرار نیست اونجوری بشن که ما میخوایم


_چهارم اینکه به زندگی اجتماعی و فعالیت های مادر ضربه وارد میشه!
طبیعتا بعد از مادرشدن از شغل و فعالیت های روزانه ت باید فاصله بگیری
حتی در بعضی موارد چون نمیتونی بینشون تعادل ایجاد کنی مجبور میشی شغلت رو رها کنی

_و پنجم اینکه تصمیمات و تفکراتت با قبل از بچه دار شدن متفاوت میشه!
وجود یه بچه کوچولو تو خونه تو وهمسرت رو وادار میکنه تمام تصمیماتتون رو بر اساس اون بگیرین و برای اون فکر کنین و برنامه بریزین و مسؤلیت پذیر تر بشین.



اما به نظر من با همه این اتفاقات و اتفاقات دیگه ای که غیر از اینا تو زندگی ما بعد از بچه دار شدن میوفته
وجود اون بچه فسقلی با اونهمه مسئولیتی که همراهش میاد بهترین و ارزشمند ترین چیزیه که یه زن میتونه در طول زندگیش تجربه ش کنه

من عاشق مادر بودنم هستم و از لحظه لحظه ش لذت میبرم


شما چطور؟

تصویر
۱۲ پاسخ

کاملا تموم حرفات عین حقیقته👌👌

اول اینکه من قربونت بشمممممم پسر قشنگم دورت بگردم
همه ای حرفاتو قبول دارم حالا همه ای‌ اینارو بزاریم کنار حرف مردم واییییییییییییی یعنی دوس دارم جرشششششششش بدم آخ به بچه ات نمیرسی وای چه قد کوچولو آخه به تو چه بیشعوررررررررررررر

سلام عزیزم تمام حرفات باهاش زندگی
کردم وعین حقیقته😅
مخصوصا حموم رفتنم مثل یه ارزو قبلا یه ساعت دقیق حموم بودم الان ۵ دقیقه تا ۱۵ دقیقه🤪

🥰😍😍😍

ای خداا ماشاالله چه قشنگ و شیرینه🤩🤩خدا حفظش کنه برات😘

مامان آراد برای پسرت اسفند دود کن ماشاالله هزار ماشاالله نمکیه و جیگر خدا حفظش کنه برات

ای جانم هزار ماشالا چقد شیرینه😍

واقعا زندگیم بعد اومدنش دگرگون شده حتی جنجال چالش زندگیمون بیشترررر شده ولی اصلا یادم نمیاد قبل این بچه‌ دلخوشیم چی بود🥲✨

حق تا ابدددددددد ولی با تمام این سختی ها بازم وجودش شیرین و لازمه اصلا با وجودش معنی زندگی رو‌ عوض می‌کنه البته اگه همسر همراهی داشته باشی تحمل این سختی ها هم راحتتره ولی امان‌ از وقتی که همسرت یه آدم نفهمی باشه که هیچ درکی از شرایطت نداشته باشه

بعد ازدواج و بعد بچه دار شدن هیچوق اون آدم سابق نمیشیم نه اعصابی میمونه برامون

بنظرم کسی نیست بخاطر اینکه بتونه آروم زندگی کنه بچع نخاد

اره واقعا بهترین حس دنیاس اون بچه میشه تمام دلخوشی پدرمادرش باتمام سختی‌هایی ک برای بزرگ شدنش همراهشه

سوال های مرتبط

مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبل فرزند پروری
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیله رو ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که که نتونستی با اون وسیله بازی کنی این در واقع تو همون گام همدلی و انعکاس احساسات
حالا میتونیم ساکت بشیم و گوش کنیم و ببینیم بچه ها چی میگن
سریع قضاوت نکنیم یکی از مهمترین چیزها که به ما کمک می‌کند اینکه سریع قضاوت نکنیم سریع نریم سراغ جملاتی مثل اینکه
تو دوباره دوستت رو زدی
دوباره خواهرت رو اذیت کردی
قضاوت ،سرزنش ،نقد،نصیحت لطفا این کارها رو انجام ندید
لازم نیست ما اونجا نقش قاضی رو به عهده بگیریم
ما میشینیم کنارشون و به حرفاشون گوش میدیم مثلا بگه اون وسیله رو من رو کشید یا اون بگه خیلی من رو میزنه یا خیلی اذیتم میکنه و از هم شکایت کنند
حالا میگیم آها دوتاییتون یه اسباب بازی میخواید این میشه گام بعدی گام حل مسئله
حل مسئله رو خیلی وقت ها میتونیم به خود کودک واگذار کنیم اگر در سنی هست که میتونه راهکار بده
میتونیم هم خودمون راه حل هایی ارائه بدیم
مثلا بگیم دوتایی میخواید با این اسباب بازی یا عروسک بازی کنید چه راه حل هایی به ذهنتون میرسه ؟یکیشون مثلا میگه نوبتی استفاده کنیم
یا راه کارهایی بگن که به درد نمیخوره
مثلا بگیم اون خرگوشه بود که قبلا داستانش رو گفتم بهتون هر دوشون یک وسیله رو میخواستن چیکار کردن بچه ها؟
بعد یادشون میاد که اونا نوبتی بازی کردن یا یکیشون با یه اسباب‌بازی دیگه بازی کرده
این ها کمک میکنه به بچه ها که به مرور حل مسئله رو یاد بگیرن پس دنبال راه حل هلی خیلی ناب هم نباشیم چون ممکنه بچه ها نتونن راه حل های مفیدی بدن
مامان 🫐رُهــام جون🫐 مامان 🫐رُهــام جون🫐 ۱ سالگی
در اینکه داستان این فیلم مسخره س که شکی نیس کلا کاری ندارم🤔
ولی به نظر من اصلا درست نیس که ادم ضعف های زندگیشو
اینکه مامان خوبی نداشتم بابام بد بود بابات اینطوریه عمو باهامون این کارو کرد داداشم اینجوری شد من نمیخوام مث اونا زندگی کنیم😭...به بچه هامون بگیم
نظر شخصی منه من دلم نمیخواد هیچوقت بچه م از اینکه این موضوعات باعث شکستای من شده باخبر بشه🥺
چون بچه م نمیتونه اتفاقای قبلو برامون درست کنه ،فقط میره تو فکر که این بد....اون بد...😑
یه ضعف تو وجودش اتفاق میوفته 😓
همش ازشون میترسه😥
یا همش از اون اتفاقا میترسه
مثلا بگیم بابام منو میزد.چه هم هر وقت بابامو ببینه یا همون اول میترسه یا با یه داد که اصلا هم قصد دعوا نبود یا بچه منم نبود خودشو میکشه کنار که مامانم میگفت میزدش شاید منم بزنه.😢
این لرزشایی که تو قلب بچه ها ایجاد میشه خییییلی خطرناکه😢
.
.
من اگاهی خییییلی زیادی برای تربیت بچه م ندارم ولی میتونیم عبرت بگیریم از خودمون که چه چیزهایی باعث شد خودمونم تو بچگی یه ترسایی ندونسته از سمت پدر مادرامون بهمون منتقل بشه🙁
و سالها تا الان اون ترسا اون اتفاقای بد یا اون بی اعتمادیایی که نسبت به اطرافیان داشتیم که هیچوقت هم بهمون لطمه نزد ولی فقط تو سرمون بود چون یه بزرگتر بهمون از ضعفاش گفته بود 😢
مامان 🫐رُهــام جون🫐 مامان 🫐رُهــام جون🫐 ۱ سالگی
مادر شدن این شکلیه که 😊🫵
دیگه مث قبل نمیتونی به خودت برسی👄🫦
جدا از کثیف شدن لباس بچه ت منتظر کثیف شدن لباس خودتم هستی🤦🏼‍♀️
تو مهمونی نمیفهمی چی میگذره چون شش دنگ حواست باید به کوچولوت باشه 🙆🏼‍♀️
خیلی وقتا از غذای سر سفره لذتی نمیبری چون سیر کردن اولویت بچه ت میشه، تازه شروع میکنی به خوردن که میبینی غذا سرد شده☹️🙂
انقد بیخوابی میکشی که یه روز بیشتر بخوابی انگار دنیارو بهت دادن🤗
از بیخوابیهای شبونه چقد سلولهای مغزمون تحلیل میره 🫠
مادر بودن اینطوریه که رفتی تو اتاق یادت نمیاد چیکار داشتی🥲
مادر بودن اینطوریه که پریودی 😥همسرت میگه یکم استراحت کن😌
ولی تو میدونی استراحت کنی همه نمیتونن مث خودت به بچه ت برسن و باید پاشی،برنامه مث روزای قبل پابرجاس😥😮‍💨
مادر شدن اینطوریه که کمر درد و پادرد و سردرد بیشتر از تموم عمرت سراغت میاد ولی تو نمیخوای نشون بدی چون هنوز خیلی جوونی🥺
مادر شدن اینطوریه که چه شبایی از استرس دندون در اوردن،تب کردن ، دل درد و هزارتا چیز دیگه (که امیدوارم هیچ مادری درگیر مریضی بچه ش نباشه ) گریه کردی و نتونستی بخوابی و خودتو مقصر میدونستی☹️😔
مادر بودن اینطوریه که دلت میخواد همه درد و رنج بچه ت تا پیریش بیاد تو جونت ولی پسرت،دخترت شاد و خندون باشه🙃🙂
.
خلاصه مادر بودن یعنی قلبت بیرون تنت داره رشد میکنه و تو فقط نگرانی چیزیش نشه🥹💚
.
.
.
.
مادر بودن جوریه که فقط باید مادر باشی که بفهمیش🥲
.
.
به افتخار خودت مامان قوی💪👏👏👏
مامان لیام مامان لیام ۱ سالگی
گاهی که همسرم موقع رانندگی یا یه مشکلی عصبی میشه فوش میده یا چیزی بهش میگم اینجوری نگو جلو بچه‌.میگه بچه که خوابه یا کوچیکه نمیفهمه.میگم درست ولی آدم عادت میکنه یهو میبینی بچه بیداره میفهمه یدفعه از دهنت در میره یا اصلا ناخود آگاهشون اون انرژی منفی رو میگیره بچه ها هم که همیشه دنبال حرف ها و چیزای مضرن
کاش ما خانمها که نقش خیلی پررنگ تری تو تربیت بچه هامون داریم حداقل بخاطر بچه ها سعی کنیم خوش زبان تر باشیم ،عادت های بدمون رو ترک کنیم که بچه های با شخصیت تری تحویل جامعه بدیم.میگن از کوزه همان برون تراود که در اوست بخدا تک به تک کلمات مون تو شکل گیری شخصیت خودمون و بچه هامون موثره حتی تو خیر و برکت زندگیمون
من شاید در حدی نباشم که این حرف ها رو بزنم ولی خواستم سهم کوچیکی داشته باشم و اینجا از همه ی مامان هایی که پیاممو میبینن خواهش کنم که بخاطر بچه ها هم که شده یه کم بیشتر مواظب کلام و لحن و رفتارشون باشن حتی توی گهواره که یه فضای مجازیه
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه تاپیک قبل
لپ بچه رو میکشه یا پای بچه رو نیشگون میگیره مثلا فکر میکنن خیلی کار بامزه ای انجام میدن
مثلا الان میام میخورمتا یا فلان کارو میکنم و بچه با این حرف ها می‌ترسه اذیت میشه و به شدت روی بچه تاثیر منفی داره(فکر کنید تو بچگی های خودتون چند نفر این کارهارو باهاتون میکردن و چقدر شماها اذیت می‌شدید.)
پس حواسمون به ارتباط بچه با دیگران باشه و نداریم هر حرفی بهش بزنن
یکی دیگر از عامل هایی که میتونه باعث بدرفتاری بچه ها بشه اخیرا اتفاقی در زندگیشون افتاده باشه و اون اتفاق به کودک تنش وارد کرده و باعث ایجاد یه سری مشکلات شده باشد
مثلا یه بچه ای بوده که خانوادش بعد مسافرت وارد خونه میشن و میبینن خونه رو آب برداشته و این بچه از ترس لکنت پیدا کرده
پس اگر بچه ای خوب بوده و یکدفعه اینطوری شده باشه باید ببینیم اتفاقی افتاده که بچه بهش تنش وارد شده
مثلا مرغ یا جوجه داشته باشید و مرگ اون باعث بشه حالش بد بشه
مثلا مادربزرگش پیش شما زندگی می‌کرده و الان نیست
یا مثلا میخواد بره مهد و بهش فشار زیادی اومده پس مهمه که ما شرایط زندگی کودک رو هم بررسی کنیم و ببینیم اخیرا چه اتفاقی برایش افتاده و حالا اگر هیچ کدام ازین ها نبود اونموقع باید با یه روانشناس کودک صحبت کنید
مامان 👶🏻آراد🫀 مامان 👶🏻آراد🫀 ۱ سالگی
به نظر شما
مهم ترین،مفید ترین و موثر ترین راه برای افزایش هوش بچه ها چیه؟

قسمت دوم🌱🧠

_خب تا اینجا گفتیم که توجه سبک تربیتی فرزند پروری مثبت روی بچه و احساساتشه.

حالا اگه بخوام براتون بایه مثال بگم میشه اینجوری گفت که؛
+مثلا بچه میخواد خودش کفش هاش رو بپوشه ولی اشتباه میپوشه!تو این سبک والدین چیکار میکنن؟

به جای زودباش زودباش کردن و انجام دادن به جای بچه با حوصله منتظر میمونه و تشویقش میکنه!
+آفرین عزیزم!من دیدم داری سعی میکنی بپوشیش.اگه نتونستی من کمکت میکنم!

یا مثلا بچه میاد میپرسه؛مامان این چیه؟چجوری کار میکنه؟واسه چیه؟

به جای نمیدونم و بعدا گفتن،با اشتیاق بچه رو به سمت سوالای بعدی هدایت میکنن!
برای کنجکاوی بچه ارزش قائل میشن و اجازه میدن بچه مشتاق و کنجکاو بمونه.

تو این پژوهش مشخص شد که هر چی این سبک از سن پایین تر شروع بشه،بچه ها رشد هوشی بیشتری رو تجربه میکنن و همچنین بچه هایی که والدینشون با حوصله،مهربونی و حساسیت برخورد میکردن تو حل مساله فکر می‌کردند و نمره آی کیو بالاتری به دست میاوردن.

خروجی این مطالعه میگه؛
هر بچه یه بذر ارزشمند در حال رشده،یه جواب به موقع به سوال کودک،یه لبخند به وقت ناامیدی،و یه آفرین کوچیک به وقت کنجکاوی این بذر رو تغدیه میکنه و چند سال بعد همین بذر کوچیک تبدیل میشه به جنگلی از توانایی و خلاقیت🌱✨️


نظر شما چیه؟
مامان دردونه مامان دردونه ۱۷ ماهگی
درباره بازی- ۷
چیکار کنم بچه ام خودش بازی کنه؟
البته بنظرمن برای بچه های زیر یکسال و کلا قبل راه رفتن، این امکان پذیر نیست‌.
بنظرمن بازی کردنم مثل خوابیدن یا غذا خوردن یه چیزیه که باید به بچه یاد داد.
حالا چجوری یاد داد؟ از اونجایی که بچه ها همه کارها رو با نگاه کردن یاد میگیرن، اینم با نگاه کردن و تقلید از ما یاد میگیرن. من خیلی وقتا خودم بازی کردم. برای دل خودم😅 و اون فقط تماشاچی بوده. یا خیلی وقتا به باباش میگم بیاد با هم بازی کنیم. دوتایی میشینیم توپ قل میدیم، دومینو میچینیم، من سوار ماشینش میشم باباش هلم میده😅
هم استراحت خوبیه، هم یجور وقت گذرونی دونفره
پسرمم نگاه کرده و یاد گرفته‌ با هرچیزی باید چجوری بازی کنه.
دومین نکته اینکه وقتی بچه مشغول بازیه حواسشو پرت نکردم. قربون صدقه رفتن، بوس کردن، یه اسباب بازی دیگه دادن، اینا همه باعث میشن نتونه بازی رو عمیق کنه. وقتی خودش با خودش سرگرمه اصلا کاریش نداشته باشین.
سوم اینکه صبح ها حتما یه ساعت باهاش بازی میکنم. قبل انجام کارهام. بعدش اون دیگه میره تو حال و هوای بازی و کاری به من نداره. دقت کردم هر روزی کارام بیشتر بوده و دیر پاشدم و نتونستم وقت بذارم، بیشتر بهم چسبیده
چهارم، وقت بازی وقت بازیه. وقت آموزش نیست. پس بذارین بهش خوش بگذره و مدام ازش بازجویی نکنین. این چه رنگیه؟ این چی میگه؟ این اسمش چیه؟...
و اینکه صبور باشین و بهش فرصت بدین. و اینکه هر روز مثه هم نیست. پسر من یه مدته یاد گرفته خودش بازی کنه. یه روز اصلا کاری بهم نداره، یه روز تمش باید پیشش باشم. کم کم بزرگ میشه و یاد میگیره. از این زمان با هم بودن تا میشه لذت ببرین و لحظه لحظه اش خدا رو شکر کنین بابت عشقی که توی دلتون گذاشته❤️
مامان دردونه مامان دردونه ۱۷ ماهگی
درباره بازی- ۸
من خیلی دنبال این بودم که هم سن و سال پسرم پیدا کنم تا باهم بازی کنن. ولی تجربه ام نشون داد که این سن برای هم بازی شدن خیلی زوده. مطلبش رو هم خوندم که بچه ها تو این سن بازی نمیکنن. یه پدیده ای هست به اسم بازی موازی. یعنی هر کدوم برای خودشون بازی میکنن.
بچه های کم سن تر ، بچه های بزرگتر و بچه های دقیقا هم سنش رو امتحان کردم.
کلا از دیدن هر نوع بچه ای خوشحاله☺️
بچه های کوچیکتر رو دوست داره نگاه کنه و ناز کنه و دست بزنه. بچه های هم سن خودش خوب میتونن با هم راه برن، بیشتر با هم به به میخورن و دبنال هم راه میفتن و سر اسباب بازی دعواشون میشه😅
بچه های حدود ۲ یا ۳ سال خیلی تجربه جالبی نبوده. چون خیلی تو اون سن بچه ها بچن و همینطور لجباز و خودمحور میشن.
بچه های سن بزرگتر حدود ۴ یا ۵ و ۶ هم با دخترا بهتر کنار میاد.مواظبشن. رعایتشو میکنن. پسرها خیلی ورجه وورجه دارن تو این سن انگار‌ یه جا بند نمیشن که البته طبیعیه.
بچه های بزرگتر که دیگه مدرسه ای شدن هم خیلی دوستش دارن خیلی توب مواظبشن. ولی خوب دیگه پسرم نمیتونه به اون صورت باهاشون بازی کنه.
و اینکه تو این سن باید حتما بازی با نظارت و دخالت بزرگترا باشه. باید اگه دعواشون‌میشه دخالت کرد حتما.
سن پسرم ۱ سال و ۴ ماهه.
و از همون موقعی که میتونست بشینه قرارهای دوستانه براش میذاشتم.
الان چندتا دوست داره که خونمون میان و خونشون میریم. فکر میکنم بیشتر دوس داره که نی نی بیاد خونمون و باهاش تو اتاقش بازی کنه. ولی رفتن به خونه بقیه و اسباب بازی های جدیدم خیلی براش جالبه.
خانه بازی هم بردمش چند بار. از وقتی تونست خوب راه بره. ولی با کسی هم بازی نمیشه. خودش بازی میکنه ولی بودن تو محیط بچه ها رو مسلما خیلی دوست داره.
مامان مهراب مامان مهراب ۱ سالگی
ادامه فرزندپروری(چطوری با همدلی کودک را آرام کنیم)(ادامه تاپیک قبل)
در واقع این یک نوع همدلی که به کودک کمک میکنه احساس کنه تنها نیست و فقط اون نیست که این میل رو داره در نهایت ما آرام کنار کودک میشینیم تا وقتی که کودک آرام بشه
حالا آیا همش باید حرف بزنیم؟یا همش باید احساسش رو بهش انعکاس بدیم؟همش باید بگیم آره منم همین جورم اون بچه هم همینطوره؟
نه ما یکی دوتا جمله میگیم در نهایت میشینیم کنارش در واقع همدلی خیلی وقت ها به اون حضور فیزیکی ما وابسته هست به اون نگاهی که به کودک داریم به اون دستی که روی شانه اش میزاریم یعنی فکر نکنید برای همدلی وقتی کودک آشفته هست باید هی بشینید توضیح بدید
اتفاقا حرف زدن زیاد و توضیح دادن زیاد توی این موقعیت ها کودک رو آشفته تر می‌کند میتونیم به کودک بگیم اگر دلت میخواد میتونی بیای بغل من
من اینجا کنارت هستم .اگر فرزندتون دوست نداره و الان آمادگی این همدلی رو نداره میتونی بگی من اینجا هستم نزدیکت وقتی که خودت دوست داشته باشی بیای پیشم
و اما چیزهایی مثل اینکه برو تو اتاق تا آروم بشی این هارو هیچوقت به بچه ها نگید
قراره ما کنار بچه ها باشیم تا آرام بشن تا بتونن خودشون کم کم یاد بگیرن هیجاناتاشون رو مدیریت کنن
خب حالا بعد همدلی چه اتفاقی میوفته؟
ما کنار کودک موندیم احساسش رو بهش انعکاس دادیم و بهش گفتیم میتونه بیاد تو آغوشمون تا آروم بشه بعد از اون میتونیم به کودک گوش کنیم و بشنویم چی میگه
مثلا ببینید دعواشون شده شما سر رسیدید اون اونو زده اون وسیله اون یکی رو برداشته
اونجا میتونید بشینید و بگید تو عصبانی هستی که دوستت وسیلت رو برداشته و ازت گرفته؟تو هم عصبانی هستی که نتونستی با اون وسیله بازی کنی
مامان 👶🏻آراد🫀 مامان 👶🏻آراد🫀 ۱ سالگی
حتما شماهم مثل من کنجکاوین بدونین مغز بچه چجوری بهترین رشد و میکنه و تو چه شرایطی بهترین عملکرد رو داره
خب!الان براتون میگم...

جالبه بدونین برای فهمیدن دقیق جواب این سوال حدود ۹۰۰ والد رو به مدت ۹ سال مورد پژوهش قرار دادن و تو این پژوهش شرایط زندگی،قوانین خونه،اوضاع خونه و اینکه اینها چقدر ثبات داره رو مورد بررسی قرار دادن...

تو مرحله بعدی از بچه ها تو سنین مختلف اسکن مغزی گرفتن تا بتونن بفهمن این مساله چطور خودش رو تو سلامت و رشد مغزی بچه ها نشون میده!

حالا خروجی پژوهش چی بود؟
_بهترین ملاک برای روند رشد سالم مغز فقط یه چیزه!
✅️پیش بینی پذیر بودن

-اینکه بچه بدونه قوانین خونه چی هست و چرا هست؟
-واکنش پدر و مادرش تو شرایط مختلف چطوریه؟
-بچه تو موقعیت های مختلف باید چه انتظاری داشته باشه؟

تو این تحقیق مشخص شد هر چه محیط رشد بچه "بی نظم تر/بی ثبات تر/غیر قابل پیش بینی تر" باشه،
به همون اندازه به خاطر ابهام و نا امنی روند رشد و شکل گیری مدار های عصبی مغز رو به کندی میرن...


و برعکس هر چی اوضاع قابل پیش بینی تر باشه رشد مغز و رفتارای بچه سالم‌تره!


و د نهایت نتیجه این پژوهش به ما میگه که؛


امن ترین چیزی که میتونی به یه بچه بدی،نه اسباب بازی های گرون قیمته،نه اتاق فانتزی و نه خرید های گرونه!!

بلکه یه دنیای امن و قابل پیش بینیه که بچه داخلش گیج نمیشه و همه چیز رو درست پیش بینی میکنه و میدونه اگه کاری بکنه چه واکنش دریافت میکنه...

🌱آروم ترین مغزها تو خونه هایی رشد میکنن ک همه چیز ،هر چند ساده!اما قابل پیش بینی ان.

مراقب باشیم راه رو اشتباه نریم✨️