۱۱ پاسخ

منم کل ماه هشت واسم سخت بوده
دخالت بی جای مادرشوهر
مغازه همسرمو دزد اومده .کلی استرس کشیدم
منم میترسم روی بچه تاثیر بزاره
ولی دیگ چیکار کنیمم‌...زندگیه دیگ
قابل پیش بینی نیس
فقط بچمو سپردم به خدا 🫠🙏

میدونی منم خیلی مشکلات سرم اومده خونه پدرشوهرم زندگی میکنم البته خونه دومشونه الان یهو گفتن به پول رهن و اجاره احتیاج داریم باشید برید بیرون با این وضع بارداری باید باربندی کنم و برم تو خونه ایی که نیمه کاره است و هنوز کامل نساختیمش این طرف شوهرم کارش آزاده این طرف خرج خونه و سیسمونی و دوا دکتر والانم ساخت تند تند خونه و هزارتا مشکل دیگه منم تو شهر غریبه هستم خانواده شوهرم بیشعور بخاطر همین سعی میکنم محیط داخل خونه رو آروم کنم که هم من حالم بدتر نشه هم به همسرم فشار روحی بیشتری وارد نشه

نه چیزی نمیشه گلم من خیلی دوره بارداری سختی داشتم هر روز گریه و ناراحتی ولی خدا رو شکر خدا بچم رو حفظ کرد و اثر نزاشته روش

غصه نخور عزیزم خدا روزی رسانه

منم تو همین بارداریم ۳ روز با شوهرم دعوای شدید داشتیم از خونه زد بیرون حال روحیو جسمیم داغون بود ولی دیگ چ کنیم زندگیه

من کل زایمانم با گریه گذشت

منم چهارشنبه زایمانمه
ختم بارداری دادن
دیشب میخواستن بچرو درارن من نزاشتم الان ده روز همرمونام بهم ریخته باهمه بد شدم دعوام میشه
همرو بستم فوش پرت کردم از خونه بیرون
قهر کردم
اصلا یه وضعیتی دارم
واقعا نگران بچه نیستم
چون روحیم خرابه میکن بزام بدتر بشم
خوب نشم چی
خیلی بارداری سختی بود
مغزم دیگ نمیکشه دارم میوفتم به جون همه

چیزیش نمیشه منم زیاد گریه کردم بقیه هم دیدم گریه کردن فقط سعی کن نزدیک زایمان شوهرت قهر و دعوا نکنه چون بعد از اون سخته واست همچی چندبرابر ناراحتت میکنه

اشکال نداره چیزیش نمیشه گریه هم ارومت میکنه

نه عزیزم نگران نباش انشالله چیزی نمیشه
یه چیز شیرین بخور دراز بکش

چرا عزیزم انشاالله که مشکلی پیش نمیاد

سوال های مرتبط