اگربخودت نجنبی و فکری برای خودت نکنی ممکنه طولانی بشه وباعث جدایی و آسیب جدی به رابطه خودت وشوهری بشه ،بخدا من اگر ده سال پیش عقل الانم راداشتم هرگز سر موضوعاتی که هیچ اهمیتی نداشت خون به دل خودم واون نمیکردم ،جوان بودم وخام نمیدونستم عمراحساسات جوونی کوتاه ،الان ۳۵سالمه حتی یکبار هم از اول بارداری باشوهرم دعوا نکردم بااینکه الان مشکلات مالی کمرمونا خم کرده ولی اونموقع توناز ونعمت بودم وهرچی میخاستم فقط اشاره میکردم ،میگم کاش فراغت بال اون موقع راباعقل الانم داشتم ،زندگی زود میگذره از هرلحظه استفاده کنید جوونی برنمیگرده
عزیزم من یکسال و دوماه افسردگی داشتم دقیق از لحظه ای که فهمیدم باردارم..بچه دوممه و ناخواسته بود!خیلی حالم بد بود تا اینکه زایمان کردم و بدتر شدم بحدیکه میخواستم یه بلایی سر خودم بیارم،به خودم که اومدم دیدم دارم داغون میشم،اینو هم بگم اصلا کمکی نداشتم،روز دهم بعد زایمانم اومدم خونه،هیچکس کمکم نبود،بقیه هم فقط زخم زبون میزدن که ناشکری میکنی و ..خلاصه شروع کردم به بیرون رفتن..خیلی بهتر شدم و قرص امگا۳ هم خیلی کمکم کرد..نذار تو این حال بمونی که بدتر میشی و هیچکس جز خودت نمیتونه بهت کمک کنه،الانم جونم رو پسرم میره و تموم خستگی هارو میپذیرم،چون میدونم این روزا تموم میشه و بعد از هرسختی یه آسونی هست
من وقتی پسرم خواب شبش بهتر شد حالم خوب شد. به نظرم بی خوابی داغونم کرده بود از لحاظ روانی. بعدش حتی عاشق بچهم شدم.
من که خسته شدم از زندگی اگه بچم نبود خیلی.....
من از الان اینطوری شدم
خسته شدم هیچکس ادمو درک نمیکنه
شوهرمم اصلا حمایت مالی نمیکنه یکجورایی میخوایم جدا بشیم
البته من فقط میرم با بچم تو تنهایی گریه میکنم
سفر حالت رو خوب میکنه.
مال من ادامه داره هنوز
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.