۶ پاسخ

منم کلا خسته وبی حوصلم ... حوصله هیچکیو ندارم خستم خستههه

منم اینطوری شدم شاید مال گرماست.من کلی کم کرده بودم با رژیم و ورزش و این حرفا ولی دیگه حالا انقد بچم اذیت میکنه و دنبالش میدوم ک انگار پرخوری فصبی پیدا کردم مث اسب میخورم

شاید کم خون شدی

من‌یه راه حل میدم هیچ من چند سال شروع میکنم اراده ندارم میزارم کنار پیش میاد🤣

منم اینجوریم رفتم‌میگن افسردگیه

چندکیلویی

سوال های مرتبط

مامان آریا مامان آریا ۱۴ ماهگی
دوستان لطفا راهنماییم کنید
داشتم به بچه‌م شام میدادم خواهرشوهرمم بود
نون کوچولو میکردم با سوپش میخورد خواهرشوهرم گفت از این در عجبم چطور تو گلوش گیر نمیکنه
کلا هم اعتقاد به ماشالله و این چیزا ندارن
غذاش که تموم شد ی کم اب مث همیشه بهش دادم بچه‌م یهو ی تیکه نون که قبلش خورده بود پرید تو گلوش رفت که رفت 😔😔😔
چند دقیقه در گیر بودم با ی حال وحشتناک دیگه پوشیدم بریم بیمارستان که بالا آورد و برگشت خداروشکر
واقعا ناراحتم نمیدونم چی درسته چی غلط
من میگم آدم ی ماشالله بگه یا اینکه اینقد زوم نکنه رو این بچه
نمیدونم چیکار کنم اصلا
دفعه قبلم میگفت تعجب میکنم این همه چیز دهنش میذاره مریض نمیشه
دو روز نشد که اسهال و استفراغ گرفت دکتر گفت چیز آلوده دهنش کرده
خودشم گفت بمیرم من چشش کردم
نه میتونم اعتقاداتشونو عوض کنم نه هر بار هی تذکر بدم نه اینکه قایم شم
دائمم دهنم داره میجنبه از صلوات و ان یکاد و آیت الکرسی
خیلی پریشونم
لطفا راهنماییم کنید بیشتر عذاب اینو دارم چرا پیشش به بچه‌م غذا دادم آخه
مامان مهراب مامان مهراب ۱۷ ماهگی
سلام میخوام در مورد یه اشتباهی که یه سری مامانا میکنن و حتی قدیمی ها هم خیلی انجام میدادن.این که یواشکی بیرون برن بچه نبینه برن قائم بشن بچه بهونشون رو نگیره که پیش بقیه بند بشه و این نظرشون بود مادر باید یواشکی قائم بشه .خب من از اول بچگی مهراب همیشه بهش میگفتم مهراب من میرم دستشویی برمیگردم من میرم تو آشپزخونه غذای شمارو بزارم برمیگردم سعی هم می‌کردم زود بیام بیرون که بدونه من برگشتم و ناراحت نشه همینجوری برای انجام تک تک کارام بهش توضیح دادم که بدونه حتی مادر شوهرم یا مامانم میگفتن یواشکی برو بیرون بهونت رو نگیره میگفتم نه با هم خدافظی میکنیم و بهش میگم دارم میرم بیرون .چون الان دستشویی میرم شاید پشت در میشینه در میزنه ولی خب بازی هم میکنه تا من بیام بیرون ولی گریه و بی قراری نمیکنه مگر اینکه خوابش بیاد یا گشنه باشه.همیشه با بچتون حرف بزنید بزارید هرکاری میخواید بکنید رو بدونه تا کمتر اذیتتون کنه.یا من میگفتن بهم ببرش داخل دستشویی با خودت اینکار از نظر من اشتباهه که هرجایی میرم با خودم ببرمش.چون باید بدونه یه جاهایی نمیشه ببرمش و براش توضیح میدم و میگم که زودی میام یا حموم میخوام ببرمش میگم من میرم تو حموم بعد بابایی لباست رو در میاره و شما میای شلپ شلپ آب بازی کنی.شما نظراتتون رو بگید بدونم