۱۱ پاسخ

منم همینم کلافه شدم از بی خوابی

هممون این احساس و داشتیم اما بخاطر شرایط جدیده عزیزم و هورمونهای بهم ریخته و افسردگی بعد زایمان نگران نباش سعی کن با شرایط وقف بدی خودتو اوایل سخته یکماه یا چهل روزت تموم بشه کم کم عادت میکنی و شیرین میشه برات منم بودم

عالییییییییی
خیلی شیرین و قشنگ بود
حتی بی خوابیاشم شیرین بود
لذت ببر که مثل برق و باد میگذره و بعدا دلت تنگ میشه.الان واسه دومی ذوق بیشتری دارم چون دیگه استرس ندارم و میدونم سختیاش میگذره
فقط سعی میکنم حالشو ببرم

من واقعا حال روحیم الحمدلله خوبه ببین و این حال خوب رو مدیون فکر خودمم ذهن خیلی کمک میکنه
هرچی دخترمو نگاه میکنم انگار خوشبخت ترینم و این خیلی حس قشنگیه به این فکر کن باید زودتر پاشی رو پا بشی تا خودت به بچت برسی اونوقت حالت بهتر هم میشه
فک نکن الان که خوابیدی و بقیه کمکت میکنن کارت راحت تر از بعده نه .وقتی خودت رو پا بشی و کسی دیگه پیشت نباشه هی هم نظر و ایده نشنوی خیلی راحت تر خواهی بود
ذهنتو خوب روش کار کن انشاءالله بهتر میشه

چهلم خیلییییی دیر میگذره من کلا تو چهل بعد بیست روز از زایمان اومدم خونه خودم افسردگی گرفتم پنج روز نشستم تحمل نکردم بعد رفتم خونه مادرم تا چهلم تکمیل شد اومدم

من روزای اول فقط گریه میکردم

منم همینم بخدا .من ی دختر ۵ ساله هم دارم انگار از اون غافل شدم همش عذابوجدان دارم 😔شبا میگه مامان بغلم بخواب این اجازه نمیده تا اینو میخوابونم اون خودش تنهایی خوابش برده نمیدونم چرا همه چی ب هم ریخته

برا من عذاب آور و سخت. بی حوصله. نا امید. خسته. بی خواب. همش طبیعیه رفته رفته دستت میاد تا ۳ ماهگی دیگه زندگیت روتین میشه. از اطرافیان کمک بگیر

خوشحال بودم ازینکه مادر شدم ولی ی حس بدی نسبت ب خودم داشتم اینکه شاید مامان خوبی برا بچم نباشم
از پس بچه داری برنیام
ولی گذشت و بهتر شد

ولی زیاد عادت نده سینت دهنش باشه تایم بزار زیادم گریه کرد پستونک بده عادت کنه گرفتاریا

برا من خیلی شیرینه حتی تو سختیاش

سوال های مرتبط