۸ پاسخ

همیشه ما خانما حق و به خودمون میدیم ،ولی باید به مردا هم حق بدیم ،میدونی چرا چون زندگی اونام تغییر کرده نه به اندازه ما ولی خب،،، مسئولیتشون زیاد شده ،بعضی شبا نمیخوابن ،من شوهرم شبا تا پسرم بیداره نمیخوابه ،نگرانه .کار خاصی نمیکنه اما بیدار می مونه پا به پای من .بعضی وقتا بچه رو راه میبره نگه میداره ،
در کنار همه اینا کار هم دارن سر کار میرن خستگی اونم هست
بهش زمان بده و باهاش صحبت کن حتما درست میشه نکران نباش ،به چیزای منفی و چرتی هم که کامنت میزارن دقت نکن

مام همینطوری شدیم، خیلی عذاب آور بود برام این کارا
حس بدی میگرفتم فکر میکردم زشت شدم بعد از زایمان..
آخر یه شب نشستم باهاش بحث کردم و بهش گفتم که چقدر از این کارش بهم برمیخوره

همسرم منم این جوری شده سر بارداری اولم خوب بود ولی این یکی با دو متر فاصله از من میخواب من ازش پرسیدم میگه تو همش باید حواست به بچه باشه و از این حرفا و اینکه از وقتی کوچولوم به دنیا اومده دخترم که ده سالشه کنار ما میخواب باید یه فکری به جدا کردن بچه ها از خودمون کرد خیلی تاثیر داره

شوهر منم همینجوری شده انگار ن انگار منم وجود دارم قبلا بدون من خوابش نمی‌برد الان کل حرف زدنش باهام شاید یک ساعت بشه صب تا شب همش سرش تو گوشیه بود و نبودش تو خونه فرقی نداره فقط با دخترش حرف میزنه 🥲🥲

سلام عزیزم
چرا ؟
ببخشید اینطور میگم ولی دنبال دخترای دیگ نیس؟

نگران نباش عزیزم اونقد مشغول بچه داری شدی و از اونطرف کمک همسرت در بچه داری تموم تمرکز رو سمت نوزاد برده و فرصت کمتری واسه ارتباط گذاشته

وا مگ میش ؟ لوندی کن براش
ب خودت زیاد برس شهوتیش کن
خودش میاد سمتت

جای دیگه سر گرم نشده

سوال های مرتبط

مامان فندوق کوچولو 😍 مامان فندوق کوچولو 😍 ۳ ماهگی
یک لحظه بیاین لطفا🥲





کیا بعد از بدنیا اومدن بچه زندگیشون صد و ۸۰ درجه تغییر کرده؟
خداروشکر میکنم که گل پسرم هست ناشکری هم نمیکنم.
اما از وقتی بدنیا اومده دیگه همسرم اصلا بهم توجه نمیکنه انگار که مت کلا تو خونه وجود ندارم،🥺 همیشه میومد سمتم محبت و فولان و ..... اما از بعد بدنیا اومدن بچه حتی بهونه گرفت و جای خوابش رو از ما جدا کرد. الان نزدیک سه ماه هست که جدا میخوابیم و این خیلیییییییییییییی بده چون بیشتر داره سرد میشه انگار🥲
هر چی تلاش می‌کنم و بهش توجه میکنم انگار نه انگار، انگار فقط بچه هست و تمام. صبح بیدار میشه میدوعه سمت بچه میخواد بره اصلا از من خداحافظی نمیکنه میگه خدافظ بابایی. و بیدار میشه بچه میخواد بخوابه بچه میخواد بره بچه بیاد بچه. رسما منو زده کنار. و من افسردگی داشتم و خوب شدم اما انگار منم دارم سرد میشم و بی تفاوت و دلم نمیخواد اینجوری بشه.😭😭😭😭 با اینکه هر چی تلاش میکنم برای محبت و توجه و بهش خوبی میکنم و اینا فایده نداره.
واقعا خداروشکر از وجود گل پسرم، اما حقیقتا دلم خیلیییییییییییییی برای زمان بدون بچه تنگ شده انگار همه چی خیلی خوب بود. چرا یهو اینجوری شد واقعا😭