مامان اولی ها کجایید ؟
.
شمام مثل من فکر میکنید نمی‌تونید از پس بزرگ کردن بچه بربیاید ؟
همش حس میکنم چون تجربه ای ندارم بچه از دست میره 😬😂🤦🏻‍♀️
یا مثلا زندگی عادی قبلیمو نمیتونم برگردونم و قراره همش شلخته ترین زن دنیا شم😑😂
.
بیاین بگین که تنها نیسممم 😵‍💫

چرا انقد بزرگش میکنید آخه

نه چون من قرار نیست بزرگ کنم مامانم بزرگ می‌کنه😂😂

منم همش فکر و خیال میکنم. همه هم مثل ما یه روز دفعه اولشون بوده

سلام من هستم نگرانی بزرگ کردنش و ندارم چون آبجی داداش خودم و بزرگ کردم😀حتی حموم کردنشون هم بلدم،
ولی همش میگم بخدا من به کار خونه دیگه نمیرسم
وای غذا بپز تمیزکاری کن جمع و جورکن
تازه بچه اگه دل دردی باشه گریه ای باشه خدا به دادمون برسه فقط

نه عزیزم من 16 سالم بود که پسرم به دنیا اومد خیلی هم خوب بود اوضاعمون خداروشکر

نه نگرانی ندارم این همه آدم هست که زایمان کرده از تجربه اشون استفاده میکنیم

ده یازده سالگی به بعدشو فکر میکنم نمیتونم

اتفاقا من همش حس میکنم زندگیم قراره خیلی لذت بخش تر از قبل از نی نی بشه درسته سخت تر میشه مدیریتش ولی مادرشدنم خیلی شیرینه😍❤بی صبرانه منتظر بغل کردنشم فقط از زایمان خیلی میترسم😀

میفهمتت عزیزم منم خیلی به این چیزا فکر می‌کنم البته که با توجه به جامعه واقعا حق داریم نگران باشیم اما سعی کن به خودت استرس ندی انشالله فقط خود خدا کمکمون کنه

سلام
اتفاقا اصلا همچین حسی ندارم و فکر میکنم مادر خیلی خوبی میشم چون تجربه ی بچه رو دارم تنها چیزی که بلد نیستم شیر دادنه و واقعا هم با صبر و حوصله ام

اولاش سخته یکم ترس و دلهره هست .مادرامون کمکمون میکنن

من در این حد نیستم اما خیلی فکر میکنم از اینکه چجوری بزرگش کنم تا باهام رفیق باشه ،حرفاشو بهم بزنه دخترم که هست چیکار کنم تا احساس دوری ازم نکنه وخیلی چیزای دیگه اینا بیشتر اذیتم می‌کنه و فکری میشم تا این شرایط نوزادی و کوچیکیش

منم تجربه و بچه اولمه
ولی اصلا یه ذره هم به اینجور چیزا فک نمیکنم چون تو موقعیتش قرار بگیری حتما حتما به نحو احسن انجام میدی مطمئن باش..‌.چون الان هیچ تصویر واقعی نداری رو به روت به نظرت سخت میاد ، نمیگم بچه داری سخت نیست هست ولی اونجوری که نتونی از پسش بربیای نیست

نه من حس میکنم از پسش بر میام چون عاشق بچه داریم و دوس دارم زود بیاد سرم باهاش گرم شه
از یه طرفم مامانم کنارمه خیالم راحته

منم یکم میترسم ولی میگم مگه از بقیه چی کم دارم که نتونم یا نشه
خدا خودش داده خودشم کمک میکنه بزرگش کنم

من الان دعا میکنم سالم باش بوقت بدنیا بیاد بقیه رو خدا بزرگ اولاش سخت میشه ولی کم کم یاد میگیریم

منم همینمممم
حس میکنم قراره دسشوییم همش کثیف باشه
خونه حارو نزده ظرفا پر تو سینگ لباشا نشسته
همه این فکرا بیشتر بهم استرس میده تا نگهداری بچه

از. زایمان طبیعی و سزارین میترسم

بچت از دست نمیره ولی شلختگی نامرتبی واقعا اگه بخوای خودت تنها بچرو بزرگ کنی ۶ماه اول هست.من برعکس شما فکر میکردم به شوهرم میگفتم بچه بیاد مگه چقدر میخوام وقت برای شیر دادن و عوض کردنش بذارم نهایت روزی ۲ساعت.وقتی اومد یه روز دیدم از ۷صبح بیدارشدم ساعت ۱ظهر بود من حتی آب نخورده بودم.روزاییم بود که خیلی خوب می‌خوابید ومن ۲ساعت وقت برای خودم داشتم .کلا پیش بینی نشدس ولی فقط ۶ماه اول

منم تو همین شرایطم

این فکرا هست عزیزم
حتی چند ماه اول خیلی سخت شاید باشه واست اگر کمکی نداشته باشی مثل من
ولی بعد عادت میکنی و روتین زندگیت دستت میاد

چه خبره

من که دومی هست افسردگی گرفتم فقط منفی فکر میکنم

والا منی که دومیه بازم همچین فکری میکنم چه برسه به مامان اولی ها

من از شب بیداری و شیر دادن میترسم شبا

من ک افسردگی گرفتم

من خیالم از کمکی هام راحته