.
.
.
.
.
.
.گفتع بودم ک حالم خوب نیس،،،ب سختی ب دخترم رسیدم، دارو غذا و... خودمم درحالت گیجی و منگی و ب سختی کاراشو میکردم🤕دکترم ک صبح بردم امپول زدن تبش قطع شد،،،،ولی الان بازم داره تب میکنه،هم حال جسمی خودم خوب نیس هم دخترم.حال روحیمم ک دیگ نگم افتضاح داغون.
بیحال افتاده بودم رو زمین و دخترمم بغلم بود،گوشیم زنگ خورد، شماره برادر شوهرم بود،جواب دادم، شوهرم بود.هم ناراحت بودم از دستش ک همیشه مادرش و خالع هاش الویتن، و تا میره پیش اونا گوشیش رو خاموش میکنع،حالا اگ دلش خواس ای موقع ها ی زنگ میزنع ک اگ جواب بدم ک هیچ اگ جواب ندم دیگ ن زنگ میزنع ن اس میده ک حداقل وقتی بگم ی زنگ نزدی حرفی داشتع باشع ک ارع من زنگ زدم ط جواب ندادی😔هم اعصبانی بودم از دستش ک دخترم تو تب دارع میسوزه و وقتی خوابش میبره از تو خواب جیغ میزنع میگع بابا و میشینع گریع میکنع😔😔😔هزار دفع امروز اینجوری کرد و منم هر دفع بیشتر اعصابم بهم میریخت.انگاری دخترم هم مریضع هم برای باباش ب دل داده ک اینجوری تب میکنع😔اخ از دیشب همش میگع بریم بابا، منم گفتم بابا نیس اینجا عزیزم،،، بعد5دقیقع ک بابا بابا میکرد یهو تب کرد😔منم جواب تماس الان شوهرمو ک از دیروز اصن ن زنگی ن پیامی هیچی ازش ندیده بودم دادم و بهش گفتم اگ میدونستم تویی ک اصن جوابتو نمیدادم،،، اخر حرفامون گف فردا میاد منم گفتم،میخوای هنو بشین نیا، دخترم ک مرحلع تب کردنش رو بگذرونع دیع حلع، وجود تو براش مهم نیس،،،بنظرتون کارم اشتباه بود؟ پیام بدم معذرت خواهی کنم ازش؟
🤕🤕🤕🤕🤕

۱۳ پاسخ

پیام بده اما عذر خواهی نه با توپ پر پیام بده که بچت داره تو تب میسوزه و تو کنار زن و بچت نیستی.بگو زبونم لال طوریش بشه دیگه از دست من خلاصی ندارید

نه معذرت نخواه.تازه وقتی اومد،خودتو بزن به سلیطگی حالیش کن که چند شب گذشته چی کشیدی آخرش هم بزن به بی حالی تا ببردتون درمونگاه

نه کار خوبی کردی
اون الان باید کنارتون می‌بود و یه گوشه کار رو می‌گرفت
وقتی هر دومریض هستید

تو چرا نرفتی باهاش؟چرا تنها رفته؟مطمعنی خونه مامانشه؟معذرت خواهی چیه جوابشم نده دیگ

ن اصلا اشتباه نیس .حرف حقو زدی برای چی معذرت بخای

چ مرد بیخیالیه 😑چجوری زنو بچرو ول میکنه میره

سلام به نظرم همچنین مردهایی نباید ازدواج کنند باید بشینن وردل مادر وحواهرشون تا بمیرند ومنقرض بشن حیف زن و بچه داشته باشند

عزیزم منم نزدیک بودم همین طوربودیم خاموش نمیکردردمیکردزیادزنگ میزدم خاموش میکرد آخرعصبی شدم دخترم یبوست گرفته بودجیغ میزدمنم رفتم همه توسالن نشسته بودندسلیطه بازی دراوردم گفتم بیپدرباصدای خیلی بلندجیغ کشیدم بیابچم مرداومدنگاه کردرفت گفت مردبزاربمیره منم جیغ کشیدم نیومدآخرش خودم بچموبرداشتم رفتم همونجااخم تخم نشستم اوناعمدابگوبخندبلندمیکردندمنوزجربدن منم اخم بودم فقط شوهرمونگاه میکردم شوهرم خودشوکج کردیعنی روبروی من نباشه اومدم خونه ی دعوایی راه انداختم هیچی نمیگفت انگارکره سکوتش بدترزجرم میداد

بگوندربچت باش توپدری واقعا

از حرفات ناراجت نشده... از اینکه بچش مریضه و کنارتون نیی ناراحت شده

عزیزم حالیش کن نمیفهمه اگه اینااینقدرعاشق خواهرمادراشونندازدواج نمیکردندمینشستن کنارشو عجب ادم نفهمی هست

نه بابا چه معذرت خواهی
دکتر گفت علت تبش چیه ؟

نه حقش از این بدتر بود

سوال های مرتبط

مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 ۲ سالگی
مامانای عزیز🥺🥺🥺
دخترم وقتی 11روزش بود،،، حالش بدشد و چشماش رف بالا،فقدم تب داش دیع هیچ علایم دیگ ای نداش.
تا دوماه بستری بود و بهش خشک کن میزدن،،، تا بستری بود تبش کنترل میشد ب محض اینکه دکتر ترخیص میکرد، و من پامو میذاشتم تو خونع دخترم باز تب میکرد دوبارع میبردم بستریش میکردن،تا دوماه کار من همین بود،هر دفع هم ک بستریش میکردن ی مریضی جدید اسم میگرفتن چون نمیتونستن تشخیص درست بدن و باید ی جوابی ب مادر بچه میدادن ک بچش چش هس خب ک همیشع تب میکنع😐یبار میگفتن عفونت ریه، یبار گفتن عفونت خون، یبار گفتن عفونت کلیه، یبار گفتن سنگ کلیه، یبار گفتن ناررس هس و زود دنیا اومده درصورتی ک 40هفته دنیا اومد🤦🏻‍♀️خلاصه اینکه تو این دوماه هزارویک عفونت اوردن برام اسم گرفتن🥺تا اینکه اعصابم خراب شد،ب دکتر گفتم عفونتش رو کنترل کن ببرم شهر دیع ب دکتر برخوردا ولی مهم نبود برام، دکترگف ن دیگ این دفع حتما خوب شده نیاز نیس ببری، ولی بازم تاکید کردم لطف کنع تبش رو کنترل کنع تا تو مسیر تب نکنه،،، بعد ترخیص بازم تب کرد ولی نبردم بیمارستان مستقیم رفتم زاهدان و خواستم بلیط بگیرم برای تهران،ک بلیط نبود ناچارا بلیط گرفتم برای مشهد.دکتر مشهدم گف سالمه بچم و المی دوماه بعش ی مشت بیسواد خشک کن زدن فقد رفلاکس دارع ک ی شربت دست ساز داد و شیرخشکش رو عوض کرد و گف شیرخودموندم، دیع دخترم از اون روز ب بعد خداروشکر خوب شد. بعد الان بعد2سال ممکنه دوباره رفلاکسش برگشتع باشع؟ البته شنبه میخوام ببرم مشهد دکتر خودش🥺🥺🥺🥺🥺لطفا اگ کسی میدونه راهنمایی کنه ک از نگرانی دربیام حداقل. الانم فقد تب دارع بدون علائم دیگ ای من شک کردم ک رفلاکسش برگشتع باشع🥺🥺🥺
مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 مامان 🍫‌ساحل🧸🍼 ۲ سالگی
سلام.
بچم دو هفتس تب شدید داره اصن قطع نمیشع تبش، بالا و پایین میشع اما قطع نمیشع تا پری شبم ک هرشب اورژانس میبردم سرم و امپول میزدن بهش تبش ی ساعت قطع میشد باز تب میکرد😐
جواب ازمایش خونش اومد سالم بود،جواب ازمایش ادرارش اومد عفونت ادراری داره🥺بردم دکتر گف از پوشک بگیرم و مایعات زیاد بدم و انتی بیوتیک داد ک گف اگ از امروز دیع پوشک نکنم و دارو بگیره، دوهفته تا یک ماه طول میکشه ک خوب شع😢😢😢
چجوریاز پوشک بگیرمش، اصن همکاری نمیکنه، بیایین از تجربه هاتون بگین لطفا😢در طول روز باید پوشک کرد یا باز بذارم و ی شلوار پاش بدم؟ شبا پوشک کنم یا بذارم باز بمونه؟ 😐هرچند دکتر گف دیع پوشک نکنم ن شب ن روز.منم دیع نمیخوام پوشک کنم اصن ب هیچ وجه، چون خیلی اذیته سر تبش، همش افتاده بیحاله از بازی و خوراکش افتاده هرچند غذا نمیخورد زیاد ولی الان فقد بیدار میشه میگه اب تا آب میدمش میخوره باز خوابش میبره😢😢دلم برای بازیاش، اذیت کردناش، نخوابیدنا و شلوغ بازی و جیغ و دادش، اصن دلم برای صداش،برای مامان گفتناش تنگ شده😭😭😭😭😭توروخدا راهنمایی کنید چجوری از پوشک گرفتین😭😭😭😭😭💔😭😭😭😭😭چیکارباید بکنم؟ خودمم ک میبردم مینشست، میگف نیس و پامیشد تا پوشک میکردم جیش و پی پی میکرد دوباره میبردم میشستم.شیر ابم باز میکردم نگه میداشتم رو پاش اینور اونور اما تحریک نمیشد ک کارش رو انجام بده🤕🤦🏻‍♀️🥺
بچم دو هفتش شب و روز خشک کن میگیره بدنش خودش ۸کیلو بود الان لاغرترشده ظاهرا😭😭😭😭
دو هفتس از این دکتر ب اون دکترم از این ازمایشگاه ب اون ازمایشگام
😭😭😭😭