خانوما دیروز دخترمو بردم تول گیری باد بینیش خوابید
بالای بینیش کبود شده بود😔هیچی نمی‌خورد روز به روز ضعیف میشد خلاصه بردم
زنه رو میشناسم خودشم بیرون بود ک بگم از قبل آماده کرده بود
یکم گردنشو ماساژ داد بعد فوت کرد از دهنش خیار اندازه بند انگشت در اومد😭یادمه وقتی خیار می‌خورد پرید گلوش خدایا

ولی اگر علمی باشه چرا دکترای اطفال زحمت نمیدن به خودشون یادش بگیرن

الحمدالله که به خیر گذشته منم شنیدم
ولی تا حالا نبردم بچه هامو میگن عادت میکنه

من هم سالها پيش برادرم مريض شد يكماه بيمارستان بستري شد حتي شيرم نميتونست بخوره همه ميگفتن ميميره از بس ضعيف شده بود دكترا سردرنمياوردن چرا بدنش عفونت كرده باهيچ انتي بيوتيكي كم نميشد رنگش زرده زرد بود اونجا يه پرستار خداخيرش بده گفت ببر به اين ادرسي كه ميگم سايد توگلوش چيزي مونده مرخصش كرديم خيلي نااميد رفتيم چوب سيب مونده توگلوش كه بادست دراورد واقعا باور كردني نبود همون شب برادرم تاصبح فقط شيروغذا ميخورد و ماهممون از ذوق گريه ميكرديم

ینی خیار ب این بزرگی کجا بوده؟

چه خوب
من دخترم و بردم زنیکه اشغال از دهن خودش درآورد