سلام می‌خوام به مامانای بچه اولی یک چیز بگم من خودم بعد سه تا بچه هنوز الان میفهمم دلیل بعضی کارای بچه های کوچیک‌رو مثل گریه ها و بیتابی ها و تحملم الان زیاد شده واقعا سر بچه اول و دوم تحمل و صبرم کمتر شده بود ولی الان چون الویت بچه هست بعد کار خونه و غذا با حتی بیرون رفتنم برای همین بچه داری برام آسانتر شده برای همین پسر سومم باهام بهتر وایمیسته حتی تو ماشین به جز باباش فقط میخواد بغل خودم باشه با خودم بیشتر آرومه می‌خوام بگم اگر بچه تون وایمیستن و بهونه و جیغ دارن سر و صدا دارن یا کم خواب دارن چیزی نیست چون به مرور خوب میشن و اینا مال رشد بچه هست کافیه لحظه ای خودمون احساس بچه رو داشته باشیم که چرا هی گریه می‌کنه چون نمیتونه بگه چکارشع زبون ندارع حوصلش سر رفته و نیاز به بازی داره درگیر از کار خونه و تمیزی ندارن درد دارن و نمیتونن بگن پس تنها راهش گریه و جیغ زدن هست فقط تحمل و خونسردی ما رو میخواد گشتن راهی برای برطرف کردن مشکل بچه

۲ پاسخ

کاش میتونستم اینو ب شوهرم حالی کنم . با این بچه اولم هست اما حوصلم زیاده همیشه میگم گریه زبون بچس

ممنونم عزیزم

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱۴ ماهگی
من بارداری و زایمانم خیلی برام سخت گذشت یعنی اگه اونارو بگم خودش کلی میشه و کلا ترس بارداری دوباره داشتم ولی الان چند روزه ی چیزی مثل خوره افتاده تو فکرم پسرم خیلی بازیگوشه و مثلا مثل بچه های دیگه سرگرم کودک دیدن یا گوشی به هیچ وجه نمیشه بخصوص وقتی همسن و سالای خودشو که میبینه کلی جیغ و ذوق و میخواد باهاشون بازی کنی ولی نمیدونم چرا یا بخاطر تربیتشون یا چی نمیدونم پسرم سعی می میکنه باهاشون بازی کنی نزدیکشون بشه ولی اونا هولش میدن و میزننش و همش باید مراقب باشم تو خونه نگهش دارم و همش غر میزنه و گریه میکنه باهاش هربازی میخوام بکنم باهام بازی نمیکنه دو تا سبد پر هم اسباب بازی داره ولی وقتی ی بچه میاد پیشش بازی میکنه وگرنه نگاشونم نمیکنه منم چند روزه هی با خودم میگم منکه با شوهرم از همون روز آشنایی تصمیممون دو تا بچه بود و بعد دستگاه بزاریم یا ببندیم کلا میگم خب الان بیارم که سنشون نزدیک باشه و همبازی و مثل بچه های دیگه صبح تا شب به کوچه و خیابان عادت نکنن و الان از مادرایی دو تا بچه پشت هم دارن خواهش میکنم کلا شرایطشون بگن که کجاهاش خوبه کجاهاش بده اگه به عقب برگردن دوباره این کارو تکرار میکنن یا نه
مامان 🤱🏻نیلماه مامان 🤱🏻نیلماه ۱۶ ماهگی
گهواره شده همش مادرایی که مینالن از بچه هاشون!
از بد غذایی هاشون
از بدخوابی هاشون
مامانای عزیز
قوربونتون برم ما همونایی هستیم که مثل خمیر به بچه هامون شکل میدیم
اگر بچه عادت بد غذایی داره واسه اینه که شما عزیزای دلم که کاملا هم به خدا درکتون میکنم ،خسته اید ،بردید(همه مثل همیم)همین شما از ۶‌ماهگی که بچه باید به طعم،بافت و مزه های مختلف آشنا بشه بیشتر به بچه ها فرنی و سرلاک و این چرتو پرتارو میدین! از روش تغذیه مستقل (البته کاملا به صورت اصولی و درست) غافلید،بچه هارو با غذا دوست نمیکنید و بچه فکر میکنید بعد از یه مدت که غذا خوردن یه کار سخته که به خاطر باید پاداش، و دست و جیغ و هورا تحویل بگیره،خیلی از بچه ها به خاطر وسواس همین مامانایی که مدام غر میزنن به خاطر وسواس فکری یا عملی مامانشون اجازه ندارن به غذاشون حتی دست بزنن درنتیجه بچه هم واکنش های آلرژیک و وسواس گونه نشون میده و رابطش با غذا و بافت های مختلف خوب نیس،بعضی مامانا میان همش غذاهای له و شل میدن بعد یکسالگی انتظار دارن اون بچه ی طفل معصوم حالا غذاهای جویدنی راحت و بی دردسر بخوره و رابطش با غذا خوب باشه!!! بچه ها عین لوح سفید میمونن این ماییم که روشون مینویسم حالا بشین ببین چه برنامه ای نوشتی واسش که حالا داری نتیجشو میبنی (
مامان پسرم مامان پسرم ۱۳ ماهگی
خانوما شما رو به خدا کمکم کنین
این عادیه که من فوق العاده خسته و بی حوصلم؟
فکر میکردم بچه بزرگتر بشه شرایط بهتر میشه. اما واقعا وحشتناکه. من دیگه نمیتونم، دیگه کشش ندارم این وضعو تحمل کنم
دائم یه بچه بهم چسبیده نمیذاره نفس بکشم. خستم ازبس صدای غر و گریه و زر زر شنیدم
یه گوشی نمیتونم دستم بگیره چون یکسره زر میزنه گوشیو بگیره. نمیتونم زنگ بزنم اقلا با یه نفر درد دل کنم. همین پیامم از ساعت ۳ بعدازظهر شروع کردم به نوشتنش تا کی تمومش کنم خدا میدونه
واس انجام جزئی ترین کارام حتی یه دسشویی رفتنم باید صدار زر زر بچه رو تحمل کنم
یه مدت اینقدر خوب به پوست و موهام میرسیدم. الان یه شونه نمیتونم به موهام بزنم. ریخت و قیافم به حدی آشفته‌س که شبیه تیمارستانیا شدم
نه دیگه حوصله کارای خونه رو دارم نه بچه داری. حوصله حرف زدن و بازی با بچمو هم ندارم. بیدار که میشه غمم میگیره. حتی وقتی خوابیدم هم باید صدای گریه و زر بشنوم. پوشک میخوام عوض کنم غر، تعویض لباس با غر. غذا هم که باید دنبالش بدوئم . خودشم بخواد بخوره ، بچه و خودم و کل خونه رو باید تمیز کنم در طول تمام این کارا هم باید گریه هاشو بشنوم
کمرم داغونه از بس خم شدم واس بچه داری
من دیگه تحنل شنیدن اینهمه زر زرو ندارم واقعا
تو روخدا کمک کنین چیکار کنم حال روحیم بهتر بشه بتونم واس خودم و بچه و خونه وقت بذارم؟