۱۵ پاسخ

خیلی سخته میدونم عزیزم باتمام وجود درکت میکنم ولی قدر شوهرتو بدون من بادوتا بچه
همه کارهاشون پای خودم فقط بعضی موقع یکم بازی میکنه باهاشون شاید تواین ۱۰ماه یک یا دوبارازبیرون غذا گرفتیم همش پای گازم

همه این حس ها عادیه
حتی اگه کار دیگه هم نکنی بازم بچه ها ادمو خسته میکنن
درونت دوس داره مثل قبل باشه، آزاد ، بدون دغدغه، ولی میبینی نمیشه و مادری کردن همینه
با اینکه با تمام وجود بچه رو دوس داری حتی از خودت بیشتر اما از مادری کردن خسته میشی

دخترای شما دندون در اوردن؟

خداقوت عزیزم
باز خداروشکر کن کمکی داری من واقعا کابوس بچه میبینم انقدر میترسم خیلی کم اوردم بدنم داغون خواب ندارم
پریود که میشم واقعاااا میخوام خودم خفه کنم
بخاطر دندونشون باز همش گریه دارن دندون در نیاوردن😵‍💫
یکیشون میخوابونی اون یکی گریه می‌کنه بیدارش می‌کنه مثل عذابه
بنظرم الان که کمکی داری بیشتر بزار بچه داری به عهده اونا و استراحت کن
بعد که بری خونتون خیلی اذیت میشی با کارهای خونه و بچه داری
چون بزرگ هم بشن باز سخت‌تر میشه اینکه بدوان اینور اونور بهم بریزن خونه رو...

بازم البته کفر نمیگم من همش خداروشکر میکنم این دوتا فرشته بهم داده
ولی انشالله خدا توان و صبرشم به همه مادرها بده

والاه من كه يه دونه دارم هنوز خونه مامانمم و نزديكي كردن رو فراموش كرديم 😂 البته كارمندم نصف روز خونه نيستم ولي از وقتي ميام بچه رو نگه ميدارم تا شب ني ني هاي شما هم بخاطره دندون خيلي نق ميزنن ؟

خداقوت مامان مهربون خسته نباشی عزیزدلم. باجون و دل درکت میکنم
بچه های من الانم همش جیغ و دعوا دارن باهم اصلا نمیسازن باهم
اینقد خسته م
بااینکه همسرم مامانم خیلی کمک میکنن ولی باز فشار رو خودمه
مغزم درد میکنه

خدا قوت عزیزم...واقعا سخته و برای چندقلو دار ها خیلیییی سختتر

ایشالله بسلامتی بزرگ بشن اونموقعه کیف میکنیم😎

نگران نباش اینا هم بزرگ میشن راحت میشی من ک تک تنها همه کارمیکنه تو شهرغربت

ما با یکی دگ جونی برامون نمونده خدا بت صبر جزیل بده🤦

حق داری والا درکت میکنم شدیدا منم دخترم 3روزه اسهاله پدرم در اومده

خداتو شکر کن عزیزم من اگه یکم غر بزنم شوهرم میگه خودت بچه خواستی وضیفته باید بزرگش کنی بعضی وقتا فقد میگه میدونم خسته ایی و از این حرفا
خوبه کمکی داری ن غذا درست میکنی ن چیزی من هم باید بچه داری کنم هم باید نهار و شام درست کنم هم باید خونه رو تمیز کنم پدرم دراومده

عزیزم‌ خداقوت واقعا
من‌ی دونش امونمو بریده
خداقووووت

خیلی سخته خیلی با یکیش من جونی برام نمیمونه دوتایی وای به حال😂خدا قوت بهتون

دستم خورد بقیش تایپ نشد😮‍💨
ولی واقعا دوتایی مریض شدنا
دوتایی گریه کردناشون
تو جمع جیغ زدنا
دیگه امونمو بریده 😭😣

سوال های مرتبط

مامان مهراد مامان مهراد ۱۰ ماهگی
درد و دل :)
من حدود شش سال پیش یه بچه سقط کردم ، البته ناخواسته ، بچمو می‌خواستم و بابتش خیلی خوشحال بودم ، شش هفته رفتم گفتن قلب نداره ، برو یه هفته دیگه بیا ، دوباره هفته بعد رفتم همون‌طور ، تا اینکه افتادم به لک بینی و خونریزی کم ، دکترم دارو داد گفت این بچه نمی مونه بخور بیافته ، ولی من باز دلم نیومد نخوردم داروهارو ، دوباره هفته بعدش رفتم سونو گفتش همون شش هفته مونده و اصلا رشد نکرده قلبم نداره ، دکترم گفت این بچه نمی مونه بمونه هم خیلی مشکل دار میشه ، خلاصه داروها نخوردم و فقط اومدم خونه یکی کار سنگین کردم و شربت زعفرون خوردم تا خودش افتاد و سقط شد ، گاهی که فکر میکنم خیلی حس بدی دارم میگم شاید نباید حتی اون شربت رو می‌خوردم تا زودتر بیافته ، با اینکه دکترا می‌گفتن همین الانم خون‌ریزی داری دیر یا زود سقط میشه بمونه برای بدن خودت عفونت میشه بازم یه جور حس بدی دارم هنوزم 🥲 خداروشکر میکنم که مهرادم الان صحیح و سالم بغلمه ولی هنوزم گاهی به باد بچه اولم اشک می ریزم