مامانای دوقلو
من دیگه واقعا خسته شدم من لیاقت مادر شدن نداشتم با اینکه تو سن ۳۲سالگی بچه اوردم ولی بازم از پسش برنمیام
انقد اذیتم میکنن همش گریه همش نق نه استراحت دارم نه خواب
انقد سرشون جیغ زدم و خودم بچه هاو همه جد و ابادمو فش دادم
کی راحت میشم از صدای گریه
همونایی که مث مامانم میگفتن بچه بیار نمیان ی سری بزنن بگن خرت به چند

شوهرمم یکسره غر میزنه تو با بچه ها بدی
وقتی خودش باشه خوبه نباشه منو بچه ها به جنون میرسونن

تو مادر بدی نیستی تو فقط خسته ای
روح و جسمت خستس همین 🫂🫂 🥺
بنظرم واقعا رو بذار کنار و با پرویی تمام از اطرافیانت خواهش کن بیان کمک
بگو خودک اسنپ رفت و برگشت هم واستون میگیرم
جون میگیری اگه یکی کمکت باشه
اگر خواهر داری یه روز خواهرت ، یه روز مادرت یه روز زن داداش یه روز مادرشوهر یه روز جاری یه روز خواهر شوهر
اصلا هم خجالت نکش الان نیاز داری خب
دکتر هم حتما برو قرص بهت بده آرامش بگیری اعصابت آروم بشه
به کمکی هات هم بگو براتون جبران میکنم

روزای اول زایمان مگه نگذشت این روزا هم میگذره

عزیزم منم شهر دور از خانوادمم و اینکه حتی شوهرم شغلش شیفتیه یعنی بیست و چهار ساعت اصلا نیست و این واقعا برای من سخته منم مثل شما بود گریه میکردم سر بچها داد میزدم خیلی حالم بد بود شوهرم گفت بنظرم برو دکتر اعصاب و روان ویزیت شو و من واقعا با یک قرص ساده حالم خوب شده خداروشکر همه چیز و شل میگیرم برام مهم نیست به این فکر میکنم ی روز نوجوون میشن دیگه انقد با من وقت نمیگذرونن به اینکه ازدواج میکنن و از خونه امون میرن فکر میکنم و تخمل شرایط برام راحتتر میشه شماهم ی دکتر اعصاب و روان برو

الهی بگردم از سختیات کم مونده نمیگما تموم میشه ولی چالشهای پیش روت کم کم آسونتر میشه فقط آرامش خودتو حفظ کن چون اونا واقعا حس میکنن تو آروم باشی اونام آروم میشن.گل گاو زبان و گلاب اینا بخور اگه شیر نمیدی نسکافه،کاپوچینو اینا بخور،مکمل هم حتما استفاده کن

عزیزم طبیعیه که خسته بشی
منم به همچین روزی فکر میکنم بهتر از همین نمیتونم تصور کنم


بنظرم اولین چیزی که بهت کمک می‌کنه قبول واقعیت و شرایط هست

چون راه فراری ازش نیست،پس بهتره باهاش کنار بیایم و نصبت به شرایط بچه ها برنامه ریزی کنیم نه چیزی که تو ذهن خودمون هست

منم خستم خواهر ب سن نیست ک من بیست سالمه پیرم کردن فسقلی ها🥴به خدا دیشب به همسرم میگفت خدا داره صبرمنو میسنجه حس میکنم انقد ک این چن روز بچه ها بهونه گیرشدن خدا بهمون صبر بده واقعا سخته

عزیزم حق داری
نباید حرفای شمارو ناشکری دونست
کاملا حق باشماست
من درکتون میکنم
من شدم ماشین کار
دقیقا حس میکنم از صبح روشنم میکنم بصورت اتومات کار میکنم
منم کم اوردم
البته اینم بگم خانوادم کمکم میدن
و تا چیزی میگن من میگم شما گفتید بچه بیارید
هی اصرار کردید

عزیز دلم همه مون همینیم مادر دوقلو خیلی تحت ففشاره با تمام وجود درکت میکنم …
فقط بدون بزرگتر شن راحت تر میشه یکم عقلشون برسه خوابشون کمتر شه بهتر میشه چون خوابوندنشون برا من سخت ترین کاره

وای ترسیدم ینی انقد سخته ؟ من مادرشوهرم خیلی نزدیکمه خیلی هم کمکم میکنه توی دوران بارداری امیدوارم بتونم از پسش بربیام

طبیعی عزیزم از یطرف خستگی کم خوابی و افسردگی باعث میشه بیخیال باش بزار بچه هات بزرگ بشن بعدش همیشه خونه مرتبه غذا حاظره ولی الان اونا توی این سن ب بغل و آرامش نیاز دارن موفق باشی

قشنگم ، حق داری کاملا ..
دیشب من یه تایپک گذاشتم. راجب کمکی گرفتن از بقیه ، البته به این روش که سه چهار روزی بچهاا پیش مامانم باشن ( که بیشتر از هر کسی بهش اعتماد دارم )
تا بتونم سه چهار روزی در هفته برای خودم باشم ، بعد ۹ روز تمام پیش بچهها ..
منتها 😁 یهو یه جنگی شد 😆
به هر حال ، مادر خوب بودن به این نیست که ۲۴ ساعته پیش بچهها باشی ، تو این شرایطی که بچهاا نوزادن و نیاز به کمک کردن دارن. بهتره از بقیه کمک بگیریم ،
حالا یا با روش ، پرستار
یا با کمکی بقیه
بهتره برای آرامش خودت یه کاری کنی

عزیزم کاملا حق داری و درکت میکنم منم دوقلو دارم و نگهداریشون واقعا سخته.خدا قطعا توانایی و لیاقتشو در وجودت دیده که بهت دوقلو داده.من برای بهتر شدن اوضاع و کنترلشون تو خونه چادر مسافرتی زدم و تشک و پتو انداختم و اسباب بازی و با چراغ چشنک زن تزیین کردم کلا دیگه تو چادر زندگی میکنن😂😂 خیلی خوششون اومده امتحان کن بلکه دوقلوهات دوست داشتن

به قول دوستمون سعی کن شرایطتتو قبول کنی،اینکه همش فکر گذشتن ازین شرایطی قطعا حالتو بدتر میکنه،بعدشم نسبت به سنشون سرگرمی ایجاد کن

من میفهممت منم عین دیوونه ها شدم دعا کن بزرگتر شدن آروم باشن مثل دخترای من شلوغ نباشن
تقریبا یک تا دو سالگی وضعیت بهتره

دقیق منم همین حرفایی تو رو امروز ب مامانم زدم چون از روزی ک بچها ب دنیا اومدن هنوز نتونستم سه ساعت راحت بخوابم
مادر بودن خیلی سخته خیلی سعی کن قوی باشی کم نیاری

عزیزم چه قدر درکت میکنم و چه قدر بهت حق میدم
من هم همین هستم
واقعا گاهی به جنون میرسم
حتما کمک بگیر از هرکس که میتونی
مادر
مادر شوهر
نیروی کمکی و خدماتی
همسایه
ببین نمیخوام دلتو خالی کنم ولی بزرگ تر بشن بعضی چیزها بهتر میشه و بعضی چیزا هزار برابر بدتر
فقط باید کمکی داشته باشی

عزیزم خدا قوت بده ب هممون
حق داری سر و کله زدن با بچه ها سخته
کوچولو ان هنوز نمیفهمن ک سر و صدا کنی ینی چی فقط بیشتر عصبی میشن چون توام عصبی هستی بیشتر گریه میکنن
بنظرم بزن ب پر رویی ب اطرافیانت بگو مثلا فلان روز بیان کمکت بچه ها رو نگه دارن یکم کارت سبک شه

و منی ک تنهام و ۱۹ سالمه🙂💔

عزیزم حتما در طول روز برای خودت یک وقت کوتاه بگذار،شده در حد ربع ساعت ،یه چایی بخور و یکم استراحت کن،تا برای بقیه ی روز انرژی داشته باشی.بچه های این سن که اصلا متوجه نمیشن داری داد میزنی یا حتی ناراحتی که.منم دوقلوهام همین سن هستن.اونا دارن روند رشد خودشونو طی می کنن.با صبوری ان شاءالله میگذره.

عزیزم
حق‌داری خسته بشی🥲🥺

حال همگیمون مث همه دوقلوداشتن وبی کمک بودن خیلی سخته باتمام وجود درکت میکنم هرچیم بزرگترمیشن بدترمیشن... اونا قوی تروباهوش ترمیشن ما ضعیف تر وکم عقل تر.... فقط باید ازخداکمک بخوایم

نا شکری نمیکنم ولی اگه میدونستم قراره انقد اذیت شم هییییییچ وقت به بچه فک نمیکردم