۱۱ پاسخ

درکت میکنم منم خیلی اذیتم کردن فامیلا

من که تصمیم گرفتم فردای زایمان انشالله بیام خونه خودم بخوابم چون خانوادم هیچ کمکی نمیکنن هیچ بدتر حرصم میدن تنهایی راحت ترم

من تو بارداری همسرم وخوب شناختم و هیج وقت نمی تونم ببخشمش
و اینکه خالمم مثله یه مادر از اول بارداری بهم کمک کرد از غذا بگیر تا دکتر اومدن و همراه بیمارستانو...
اینجا غریبم اگر خالم نبود بارداریم خیلی سخت تر میشد
امیدوارم یه روزی بتونم براش جبران کنم

عیب نداره عزیزم
همه اینطورین
باهاشون بگو بخند ولی حرفاشونو نه جدی بگیر نه از خودت زیاد بگو و نه انتظاری ازشون داشته باش
به خصوص اون حسودا که دائما دنبال آسیب زدن به توعن

واسه من که همونن ک بودن درسته بعضیاشون گیر دادن ولسه سیسمونی ک چرا زیاد خریدم وسایل فلان ولی خب واسم مهم نبود ناراحت نشدم
بهتره ادم از هیچکس توقعی نداشتع باشه اخرشم ناراحت نمیشه خداروشکر میکنم که زیاد حساس نیستم وگرنه واویلام بود

اوووووف منو خواهرم خیلی حرص داده تواین مدت . حتی برام یه نوبرونه ساده نیاورد بااینکه دوتا خونه باهام فاصله داره .

من کل بارداریم گریه کردم عزیزم اونم از دست خواهرم

باریکلا آره واقعا

تازه بعد زایمان خیلیای دیگرم میشناسی
من ۲۰روز تموم گریه کردم

آره واقعا همه شناخته میشن منم خیلی اذیتم

محل نده میدونم سختع

سوال های مرتبط